شماره ۱۳۸۴: از دو زلف تو شکن وام کنم

نوشته امیرخسرو دهلوی در دیوان اشعار امیر خسرو دهلوی فصل غزلیات

از دو زلف تو شکن وام کنم

وز برای دل خود دام کنم


از پی آنکه به رویت نرسد

چشم بد را به سخن رام کنم


تا تو ننمایی رو، گیرم زلف

تا رخت چاشت کند، شام کنم


چشم از زلف سیاه تو کشم

گله از محنت ایام کنم


از تو صد جور و جفا می بینم

با که گویم، به که پیغام کنم؟


دل ندارم که نهم بر دگری

هم ز زلف تو مگر وام کنم


بوسه خواهیم، وگر تند شوی

خویشتن را عجمی نام کنم


نیست حلوای تو بهر خسرو

چه بدان لب طمع خام کنم!


نظر خود را بنویسید

نظرات