شماره ۱۵۴۹: رفتی و شد بی تو جانم زار، باز آی و ببین

نوشته امیرخسرو دهلوی در دیوان اشعار امیر خسرو دهلوی فصل غزلیات

رفتی و شد بی تو جانم زار، باز آی و ببین

سینه ای دارم ز هجر افگار، باز آی و ببین


بر سر راه تو زان بادی که از سویت رسید

دیده من پر خس و پر خار، باز آی و ببین


گر بیایی و ببینی حال من از گفت من

بو که بزیم جان من، یک بار باز آی و ببین


چون تو رفتی از من و من از خود، کنون لطف کن

گاه رفتن آخرین دیدار، باز آی و ببین


من نمی گویم «بیا، وین شخص چون مویم نگر»

از خم گیسوی خود، یک بار بازآی و ببین


گر ندیدی سوزش مجنون ز درد و داغ عشق

درد و داغ خسرو غمخوار، باز آی و ببین


نظر خود را بنویسید

نظرات