شماره ۱۶۸۱: مست آمد آن نگار که ما مست روی او

نوشته امیرخسرو دهلوی در دیوان اشعار امیر خسرو دهلوی فصل غزلیات

مست آمد آن نگار که ما مست روی او

دیوانگیست کار من از جستجوی او


با خود برید چشم من از روی مردمی

گر آرزو کنید که بینید روی او


بر خاک کوی وی دل من دوش گم شده ست

یک ره طلب کنید دل از خاک کوی او


خواهید تا چو من نشوید از بلای هجر

در من نگه کنید و ببینید سوی او


گر تلخ پاسخی دهد از خوی تلخ خویش

هم بشنوید و تلخ مدانید خوی او


گر هیچ نیست، پیش نسیم صبا روید

بر خسرو شکسته رسانید بوی او


نظر خود را بنویسید

نظرات