شماره ۱۸۷۴: سلام و خدمت ما، ای صبا، به یار بگوی

نوشته امیرخسرو دهلوی در دیوان اشعار امیر خسرو دهلوی فصل غزلیات

سلام و خدمت ما، ای صبا، به یار بگوی

فغان و زاری بلبل به نوبهار بگوی


برفت طاقت صبر و نماند قوت عقل

بگوی حال من او را و زینهار بگوی


ز خون دیده همه دست من نگار گرفت

مگر که دست بگیرد بدان نگار بگوی


هزار جور کشیدم ز غم که نتوان گفت

یکی اگر بتوانی از آن هزار، بگوی


اگر ز بنده فراموش کرد، یادش ده

وزین سخن دو سه بر وجه یادگار بگوی


بنای عافیتم کاستوار بود از صبر

خراب شد ز غمم دار استوار بگوی


حدیث چشم چو دریا بگو و زین مگذر

چو زین گذشت، حدیث لب و کنار بگوی


اگر چه هر چه بگویی به عکس کار کند

تو باری اینقدر از بهر عکس کار بگوی


اگر چه او نشود ز آن خویش خسرو را

تو ز آن خود بکن و بهر کردگار بگوی


نظر خود را بنویسید

نظرات