غزل شمارهٔ ۸۳: بیمار غمت را به جز از صبر دوا نیست
نوشته سلمان ساوجی در دیوان اشعار سلمان ساوجی فصل غزلیات
بیمار غمت را به جز از صبر دوا نیست
صبرست دوای من و دردا که مرا نیست
از هیچ طرف راه ندارم که ز زلفت
بر هیچ طرف نیست که دامی ز بلا نیست
عشق است میان دل و جان من و بی عشق
حقا که میان دل و جان هیچ صفا نیست
زاهد دهدم توبه ز روی تو زهی روی
هیچش ز خدا شرم و ز روی تو حیا نیست
مهری و وفایی که تو را نیست مرا هست
صبری و قراری که تو را هست مرا نیست