غزل شمارهٔ ۳۲۰: ای وصالت آرزوی جان غم فرسود من

نوشته سلمان ساوجی در دیوان اشعار سلمان ساوجی فصل غزلیات

ای وصالت آرزوی جان غم فرسود من

خود چه باشد جز تو و دیدار تو مقصود من


مایه عمرم شد و سود من از عشقت فراق

این بد از بازارسودایت زیان و سود من


تو طبیب و من چنین بیمار و شربت خون دل

با چنین تیمارگی ممکن بود بهبود من؟


آه دود آلود من، روزی خرابیها کند

هان هذر کن زینهار از آه دود آلود من!


نظر خود را بنویسید

نظرات