قطعه شمارهٔ ۳۱: پادشاها خواست کردن جانم استقبال تو

نوشته سلمان ساوجی در دیوان اشعار سلمان ساوجی فصل قطعات

پادشاها خواست کردن جانم استقبال تو

لیکن از بیماری جان بود پایم سخت سست


جز دل و جان نیستم چیزی سزای حضرتت

حال جان من برین سان است و دل خود پیش توست


شکر ایزد را که بوم ظلم را بشکست بال

شاهباز آمد به تخت بخت شاد و تندرست


نظر خود را بنویسید

نظرات