نای خروشان: چو نی به سینه خروشد دلی که من دارم

نوشته رهی معیری در دیوان اشعار رهی معیری فصل غزلها - جلد اول

چو نی به سینه خروشد دلی که من دارم

به ناله گرم بود محفلی که من دارم


بیا و اشک مرا چاره کن که همچو حباب

به روی آب بود منزلی که من دارم


دل من از نگه گرم او نپرهیزد

ز برق سر نکشد حاصلی که من دارم


به خون نشسته‌ام از جان‌ستانی دل خویش

درون سینه بود قاتلی که من دارم


ز شرم عشق خموشم کجاست گریه شوق ؟

که با تو شرح دهد مشکلی که من دارم


رهی چو شمع فروزان گَرَم بسوزانند

زبان شکوه ندارد دلی که من دارم


نظر خود را بنویسید

نظرات