گیسوی شب: شب این سر گیسوی ندارد که تو داری

نوشته رهی معیری در دیوان اشعار رهی معیری فصل غزلها - جلد دوم

شب این سر گیسوی ندارد که تو داری

آغوش گل این بوی ندارد که تو داری


نرگس که فریبد دل صاحب‌نظران را

این چشم سخنگوی ندارد که تو داری


نیلوفر سیراب که افشانده سر زلف

این خرمن گیسوی ندارد که تو داری


پروانه که هردم ز گلی بوسه رباید

این طبع هوس‌جوی ندارد که تو داری


غیر از دل جان سخت رهی کز تو نیازرد

کس طاقت این خوی ندارد که تو داری


نظر خود را بنویسید

نظرات