ساز سخن: آب بقا کجا و لب نوش او کجا؟

نوشته رهی معیری در دیوان اشعار رهی معیری فصل غزلها - جلد سوم

آب بقا کجا و لب نوش او کجا؟

آتش کجا و گرمی آغوش او کجا؟


سیمین و تابناک بود روی مه ولی

سیمینه مه کجا و بناگوش او کجا؟


دارد لبی که مستی جاوید می‌دهد

مینای می کجا و لب نوش او کجا؟


خفتم به یاد یار در آغوش گل ولی

آغوش گل کجا و بر و دوش او کجا؟


بی‌سوز عشق ساز سخن چون کند رهی؟

بانگ طرب کجا لب خاموش او کجا؟


نظر خود را بنویسید

نظرات