سوسن وحشی: دوش تا آتش می از دل پیمانه دمید

نوشته رهی معیری در دیوان اشعار رهی معیری فصل غزلها - جلد سوم

دوش تا آتش می از دل پیمانه دمید

نیم‌شب صبح جهان‌تاب ز میخانه دمید


روشنی‌بخش حریق مه و خورشید نبود

آتشی بود که از باده مستانه دمید


چه غم ار شمع فرومرد که از پرتو عشق

نور مهتاب ز خاکستر پروانه دمید


عقل کوته‌نظر آهنگ نظربازی کرد

تا پریزاد من امشب ز پریخانه دمید


جلوه‌ها کردم و نشناخت مرا اهل دلی

منم آن سوسن وحشی که به ویرانه دمید


آتش‌انگیز بود باده نوشین گویی

نفس گرم رهی از دل پیمانه دمید


نظر خود را بنویسید

نظرات