شمع خاموش: منع خویش از گریه و زاری نمی‌آید ز من

نوشته رهی معیری در دیوان اشعار رهی معیری فصل غزلها - جلد سوم

منع خویش از گریه و زاری نمی‌آید ز من

طفل اشکم خویشتن‌داری نمی‌آید ز من


با گل و خار جهان یک‌رنگم از روشندلی

صبح سیمینم سیه‌کاری نمی‌آید ز من


آتشی بویی ز دلجویی نمی‌آید ز تو

چشمه‌ام کاری به جز زاری نمی‌آید ز من


ای دل رنجور از من چشم همدردی مدار

خسته دردم پرستاری نمی‌آید ز من


امشب از من نکته موزون چه می‌جویی رهی

شمع خاموشم گهرباری نمی‌آید ز من


نظر خود را بنویسید

نظرات