بوسه جام: تو سوز آه من ای مرغ شب چه می‌دانی؟

نوشته رهی معیری در دیوان اشعار رهی معیری فصل غزلها - جلد چهارم

تو سوز آه من ای مرغ شب چه می‌دانی؟

ندیده‌ای شب من تاب و تب چه می‌دانی؟


به من گذار که لب بر لبش نهم ای جام

تو قدر بوسه آن نوش لب چه می‌دانی؟


چو شمع و گل شب و روزت به خنده می‌گذرد

تو گریه سحر و آه شب چه می‌دانی؟


بلای هجر ز هر درد جانگدازتر است

ندیده داغ جدایی تعب چه می‌دانی؟


رهی به محفل عشرت به نغمه لب مگشای

تو دل‌شکسته نوای طرب چه می‌دانی؟


نظر خود را بنویسید

نظرات