در ماتم صبحی: دردا که بهار عیش ما آخر شد

نوشته رهی معیری در دیوان اشعار رهی معیری فصل رباعیها

دردا که بهار عیش ما آخر شد

دوران گل از باد فنا آخر شد


شب طی شد و رفت صبحی از محفل ما

افسانه افسانه‌سرا آخر شد


نظر خود را بنویسید

نظرات