شمارهٔ ۱ - رسوای دل: هم چو نی می نالم از سودای دل

نوشته رهی معیری در دیوان اشعار رهی معیری فصل ترانه‌ها و نغمه‌ها

هم چو نی می نالم از سودای دل

آتشی در سینه دارم جای دل


من که با هر داغ پیدا ساختم

سوختم، سوختم از داغ ناپیدای دل


دل اگر از من گریزد وای من، وای من، وای من

غم اگر از دل گریزد وای دل، وای دل، وای وای دل


ما ز رسوایی بلندآوازه‌ایم

نامور شد هرکه شد، هرکه شد رسوای دل


در میان اشک نومیدی رهی


خندم از خندم از امیدواری‌های دل


وای، دل


نظر خود را بنویسید

نظرات