غزل شماره ۱۹۷: ای بنده بازگرد به درگاه ما بیا

نوشته مولوی در دیوان شمس مولوی فصل غزلیات

ای بنده بازگرد به درگاه ما بیا

بشنو ز آسمان‌ها حی علی الصلا


درهای گلستان ز پی تو گشاده‌ایم

در خارزار چند دوی ای برهنه پا


جان را من آفریدم و دردیش داده‌ام

آن کس که درد داده همو سازدش دوا


قدی چو سرو خواهی در باغ عشق رو

کاین چرخ کوژپشت کند قد تو دوتا


باغی که برگ و شاخش گویا و زنده‌اند

باغی که جان ندارد آن نیست جان فزا


ای زنده زاده چونی از گند مردگان

خود تاسه می نگیرد از این مردگان تو را


هر دو جهان پر است ز حی حیات بخش

با جان پنج روزه قناعت مکن ز ما


جان‌ها شمار ذره معلق همی‌زنند

هر یک چو آفتاب در افلاک کبریا


ایشان چو ما ز اول خفاش بوده‌اند

خفاش شمس گشت از آن بخشش و عطا


نظر خود را بنویسید

نظرات