غزل شماره ۴۱۱: عجب ای ساقی جان مطرب ما را چه شدست

نوشته مولوی در دیوان شمس مولوی فصل غزلیات

عجب ای ساقی جان مطرب ما را چه شدست

هله چون می‌نزند ره ره او را کِه زدست


او ز هر نیک و بد خلق چرا می‌لنگد

بد و نیک همه را نعره مطرب مددست


دف دریدست طرب را به خدا بی‌دف او

مجلس یارکده بی‌دم او بارکدست


شهر غلبیرگهی دان که شود زیر و زبر

دست غلبیرزنش سخره صاحب بلدست


خیره کم گوی خمش مطرب مسکین چه کند

این همه فتنه آن فتنه گر خوب خدست


نظر خود را بنویسید

نظرات