غزل شماره ۴۹۵: اگر مر تو را صلح آهنگ نیست
نوشته مولوی در دیوان شمس مولوی فصل غزلیات
اگر مر تو را صلح آهنگ نیست
مرا با تو ای جان سر جنگ نیست
تو در جنگ آیی روم من به صلح
خدای جهان را جهان تنگ نیست
جهانیست جنگ و جهانیست صلح
جهان معانی به فرسنگ نیست
هم آب و هم آتش برادر بدند
ببین اصل هر دو به جز سنگ نیست
که بی این دو عالم ندارد نظام
اگر روم خوبست بیزنگ نیست
مرا عقل صد بار پیغام داد
خمش کن که فخرست آن ننگ نیست