غزل شماره ۶۶۱: بیا ای زیرک و بر گول می‌خند

نوشته مولوی در دیوان شمس مولوی فصل غزلیات

بیا ای زیرک و بر گول می‌خند

بیا ای راه دان بر غول می‌خند


چو در سلطان بی‌علت رسیدی

هلا بر علت و معلول می‌خند


اگر بر نفس نحسی دیو شد چیر

برو بر خاذل و مخذول می‌خند


چو مرده مرده‌ای را کرد معزول

تو خوش بر عازل و معزول می‌خند


مثال محتلم پندار عزلش

تو هم بر فاعل و مفعول می‌خند


یکی در خواب حاصل کرد ملکی

برو بر حاصل و محصول می‌خند


سؤالی گفت کوری پیش کری

دلا بر سائل و مسول می‌خند


وگر گوید فروشستم فلان را

هلا بر غاسل و مغسول می‌خند


چو نقدت دست داد از نقل بس کن

خمش بر ناقل و منقول می‌خند


نظر خود را بنویسید

نظرات