غزل شماره ۶۹۰: ای عشق که جمله از تو شادند

نوشته مولوی در دیوان شمس مولوی فصل غزلیات

ای عشق که جمله از تو شادند

وز نور تو عاشقان بزادند


تو پادشهی و جمله عشاق

همرنگ تو پادشه نژادند


هر کس که سری و دیده‌ای داشت

دیدند تو را سری نهادند


خورشید توی و ذره از توست

وان نور به نور بازدادند


چون بوی عنایت تو باشد

زالان همه رستم جهادند


چون از بر تو مدد نباشد

گر حمزه و رستمند بادند


ای دل برجه که ماه رویان

از پرده غیب رو گشادند


مستند و طریق خانه دانند

زیرا که نه مست از فسادند


تا عشق زید زیند ایشان

تا یاد بود همه به یادند


نظر خود را بنویسید

نظرات