غزل شماره ۱۱۴۸: کسی بگفت ز ما یا از اوست نیکی و شر

نوشته مولوی در دیوان شمس مولوی فصل غزلیات

کسی بگفت ز ما یا از اوست نیکی و شر

هنوز خواجه در اینست ریش خواجه نگر


عجب که خواجه به رنگی که طفل بود بماند

که ریش خواجه سیه بود و گشت رنگ دگر


بگویمت که چرا خواجه زیر و بالا گفت

بدان سبب که نگشتست خواجه زیر و زبر


به چار پا و دو پا خواجه گرد عالم گشت

ولیک هیچ نرفتست قعر بحر به سر


گمان خواجه چنانست که خواجه بهتر گشت

ولیک هست چو بیمار دق واپستر


به حجت و به لجاج و ستیزه افزون گشت

ز جان و حجت ذوقش نبود هیچ خبر


طریق بحث لجاجست و اعتراض و دلیل

طریق دل همه دیده‌ست و ذوق و شهد و شکر


نظر خود را بنویسید

نظرات