غزل شماره ۱۲۰۴: عشق گزین عشق و در او کوکبه می‌ران و مترس

نوشته مولوی در دیوان شمس مولوی فصل غزلیات

عشق گزین عشق و در او کوکبه می‌ران و مترس

ای دل تو آیت حق مصحف کژ خوان و مترس


جانوری لاجرم از فرقت جان می‌لرزی

ری بهل و واو بهل شو همگی جان و مترس


چون تو گمانی ابدا خایفی از روز یقین

عین گمان را تو به سر عین یقین دان و مترس


در دل کان نقد زری غایبی از دیدن خود

رقص کنان شعله زنان برجه از این کار و مترس


دل ز تو برهان طلبد سایه برهان نه توی

بر مثل سایه برو باز به برهان و مترس


سایه که فانی کندش طلعت خورشید بقا

سایه مخوانش تو دگر عبرت ماکان و مترس


نظر خود را بنویسید

نظرات