غزل شماره ۱۳۵۲: چند از این قیل و قال عشق پرست و ببال

نوشته مولوی در دیوان شمس مولوی فصل غزلیات

چند از این قیل و قال عشق پرست و ببال

تا تو بمانی چو عشق در دو جهان بی‌زوال


چند کشی بار هجر غصه و تیمار هجر

خاصه که منقار هجر کند تو را پر و بال


آه ز نفس فضول آه ز ضعف عقول

آه ز یار ملول چند نماید ملال


آن که همی‌خوانمش عجز نمی‌دانمش

تا که بترسانمش از ستم و از وبال


جمله سؤال و جواب زوست منم چون رباب

می‌زندم او شتاب زخمه که یعنی بنال


یک دم بانگ نجات یک دم آواز مات

می‌زند آن خوش صفات بر من و بر وصف حال


تصلح میزاننا تحسن الحاننا

تذهب احزاننا انت شدید المحال


نظر خود را بنویسید

نظرات