غزل شماره ۱۹۲۸: ای دوست عتاب را رها کن
نوشته مولوی در دیوان شمس مولوی فصل غزلیات
ای دوست عتاب را رها کن
تدبیر دوای درد ما کن
ای دوست جدا مشو تو از ما
ما را ز بلا و غم جدا کن
اندیشه چو دزد در دل افتاد
مستم کن و دزد را فنا کن
شادی ز میان غم برانگیز
در عالم بیوفا وفا کن