غزل شماره ۲۲۵۰: هزار بار کشیده‌ست عشق‌ کافرخو

نوشته مولوی در دیوان شمس مولوی فصل غزلیات

هزار بار کشیده‌ست عشق کافرخو

شبم ز بام به حجره ز حجره تا سر کو


شب آن چنان به گاه آمده که هی برخیز

گرفته گوش مرا سخت همچو گوش سبو


ز هر چه پر کندم من سبوی تسلیمم

سبو اسیر سقایست چون گریزد از او


هزار بار سبو را به سنگ بشکست او

شکست او خوشم آید ز شوق و ذوق رفو


سبو سپرده بدو گوش با هزاران دل

بدان هوس که خورد غوطه در میانه جو


نظر خود را بنویسید

نظرات