غزل شماره ۲۳۶۱: ای روز مبارک و خجسته

نوشته مولوی در دیوان شمس مولوی فصل غزلیات

ای روز مبارک و خجسته

ما جمع و تو در میان نشسته


ای همنفس همیشه پیش آ

تا زنده شود دمی شکسته


پیغام دل است این دو سه حرف

بشنو سخن شکسته بسته


یک بار بگو که بنده من

کزاد شوم ز رنج و رسته


آن دست ز روی خویش برگیر

تا گل چینیم دسته دسته


یک بار دگر شکرفشان کن

طوطی نگر از قفس برسته


نظر خود را بنویسید

نظرات