غزل شماره ۲۸۰۶: آه کان سایه خدا گوهردلی پرمایه‌ای

نوشته مولوی در دیوان شمس مولوی فصل غزلیات

آه کان سایه خدا گوهردلی پرمایه‌ای

آفتاب او نهشت اندر دو عالم سایه‌ای


آفتاب و چرخ را چون ذره‌ها برهم زند

وز جمال خود دهدشان نو به نو سرمایه‌ای


عشق و عاشق را چه خوش خندان کنی رقصان کنی

عشق سازی عقل سوزی طرفه‌ای خودرایه‌ای


چشم مرده وام کرده جان ز بهر عشق او

ز آنک در دیده بدیده جان از آن سر پایه‌ای


قهر صد دندان ز لطفش پیر بی‌دندان شده

عقل پابرجا ز عشقش یاوه و هرجایه‌ای


صد هزاران ساله از هست و عدم زان سوتری

وز تواضع مر عدم را هست خوش همسایه‌ای


کوه حلمی شمس تبریزی دو عالم تخت تو

بر نهان و آشکارش می‌نگر از قایه‌ای


نظر خود را بنویسید

نظرات