رباعیات

نوشته مولوی در دیوان شمس مولوی

رباعیات

رباعی شماره ۱: آن دل که شد او قابل انوار خدا رباعی شماره ۲: آن شمع رخ تو لگنی نیست بیا رباعی شماره ۳: آن کس که ترا نقش کند او تنها رباعی شماره ۴: آن لعل سخن که جان دهد مرجان را رباعی شماره ۵: آن وقت که بحر کل شود ذات مرا رباعی شماره ۶: آواز ترا طبع دل ما بادا رباعی شماره ۷: از آتش عشق در جهان گرمی‌ها رباعی شماره ۸: از باده لعل ناب شد گوهر ما رباعی شماره ۹: از خاک ندیده تیره ایامان را رباعی شماره ۱۰: از ذکر بسی نور فزاید مه را رباعی شماره ۱۱: افسوس که بیگاه شد و ما تنها رباعی شماره ۱۲: انجیرفروش را چه بهتر جانا رباعی شماره ۱۳: اول به هزار لطف بنواخت مرا رباعی شماره ۱۴: ای آنکه چو آفتاب فرداست بیا رباعی شماره ۱۵: ای آنکه نیافت ماه شب گرد ترا رباعی شماره ۱۶: ای اشک روان بگو دل‌افزای مرا رباعی شماره ۱۷: ای باد سحر خبر بده مر ما را رباعی شماره ۱۸: ای چرخ فلک به مکر و بدسازی‌ها رباعی شماره ۱۹: ای خواجه به خواب درنبینی ما را رباعی شماره ۲۰: ای داده بنان گوهر ایمانی را رباعی شماره ۲۱: ای در سر زلف تو پریشانی‌ها رباعی شماره ۲۲: ای دریا دل تو گوهر و مرجان را رباعی شماره ۲۳: ای دل بچه زهره خواستی یاری را رباعی شماره ۲۴: ای دوست به دوستی قرینیم ترا رباعی شماره ۲۵: ای سبزی هر درخت و هر باغ و گیا رباعی شماره ۲۶: ای شب ، شادی همیشه بادی شادا رباعی شماره ۲۷: این آتش عشق می‌پزاند ما را رباعی شماره ۲۸: این روزه چو غربیل ببیزد جان را رباعی شماره ۲۹: ای آنکه گرفت شربت از مشرب ما رباعی شماره ۳۰: با عشق روان شد از عدم مرکب ما رباعی شماره ۳۱: بر رهگذر بلا نهادم دل را رباعی شماره ۳۲: پرورد به ناز و نعمت آن دوست مرا رباعی شماره ۳۳: بیگاه شده است لیک مر سیران را رباعی شماره ۳۴: تا از تو جدا شده است آغوش مرا رباعی شماره ۳۵: تا با تو بوم نخسبم از یاری‌ها رباعی شماره ۳۶: تا چند از این غرور بسیار ترا رباعی شماره ۳۷: تا عشق ترا است این شکرخایی‌ها رباعی شماره ۳۸: تا کی باشی ز دور نظاره ما رباعی شماره ۳۹: تا نقش خیال دوست با ماست دلا رباعی شماره ۴۰: جانا به هلاک بنده مستیز و بیا رباعی شماره ۴۱: جز عشق نبود هیچ دمساز مرا رباعی شماره ۴۲: چو نزود نبشته بود حق فرقت ما رباعی شماره ۴۳: خود را به حیل درافکنم مست آنجا رباعی شماره ۴۴: در جای تو جا نیست به جز آن جان را رباعی شماره ۴۵: در چشم ببین دو چشم آن مفتون را رباعی شماره ۴۶: در سر دارم ز می پریشانی‌ها رباعی شماره ۴۷: دستان کسی دست زنان کرد مرا رباعی شماره ۴۸: دل گفت به جان کای خلف هر دو سرا رباعی شماره ۴۹: دود دل ما نشان سودا‌ست دلا رباعی شماره ۵۰: دیدم در خواب ساقی زیبا را رباعی شماره ۵۱: زنهار دلا به خود مده ره غم را رباعی شماره ۵۲: تنبور چو تن تن برآرد به نوا رباعی شماره ۵۳: عاشق شب خلوت از پی پی گم را رباعی شماره ۵۴: عاشق همه سال مست و رسوا بادا رباعی شماره ۵۵: عشق تو بکشت ترکی و تازی را رباعی شماره ۵۶: عشقست طریق و راه پیغمبر ما رباعی شماره ۵۷: عمریست ندیده‌ایم گلزار ترا رباعی شماره ۵۸: غم خود که بود که یاد آریم او را رباعی شماره ۵۹: گر بوی نمی‌بری در این کوی میا رباعی شماره ۶۰: گر جان داری بیا و جان باز آنجا رباعی شماره ۶۱: گر در طلب خودی ز خود بیرون‌آ رباعی شماره ۶۲: گر عمر بشد عمر دگر داد خدا رباعی شماره ۶۳: گر من میرم مرا بیارید شما رباعی شماره ۶۴: کوتاه کند زمانه این دمدمه را رباعی شماره ۶۵: گویم که کیست روح‌افراز مرا رباعی شماره ۶۶: گه می‌گفتم که من امیرم خود را رباعی شماره ۶۷: لاحول ولا دور کند آن غم را رباعی شماره ۶۸: ما اطیب ما الذما احلانا رباعی شماره ۶۹: من تجربه کردم صنم خوش‌خو را رباعی شماره ۷۰: من ذره و خورشید لقایی تو مرا رباعی شماره ۷۱: منصور بدآن خواجه که در راه خدا رباعی شماره ۷۲: مولای اناالتائب مما سلفا رباعی شماره ۷۳: می‌آمد یار مست و تنها تنها رباعی شماره ۷۴: نور فلکست این تن خاکی ما رباعی شماره ۷۵: هان ای سفری عزم کجایست کجا رباعی شماره ۷۶: یک چند به تقلید گزیدم خود را رباعی شماره ۷۷: یک طرفه عصاست موسی این رمه را رباعی شماره ۷۸: آن لقمه که در دهان نگنجد به طلب رباعی شماره ۷۹: آنی که فلک با تو درآید به طرب رباعی شماره ۸۰: از بانگ سرافیل دمیده است رباب رباعی شماره ۸۱: امروز چو هر روز خرابیم خراب رباعی شماره ۸۲: امشب ز برای دل اصحاب مخسب رباعی شماره ۸۳: اندیشه مکن بکن تو خود را در خواب رباعی شماره ۸۴: اندیشه و غم را نبود هستی و تاب رباعی شماره ۸۵: ای آنکه تو دیر آمده‌ای در کتاب رباعی شماره ۸۶: ای آنکه تو یوسف منی من یعقوب رباعی شماره ۸۷: ای دل دو سه شام تا سحرگاه مخسب رباعی شماره ۸۸: ای روی ترا غلام گلنار مخسب رباعی شماره ۸۹: ای ماه چنین شبی تو مهوار مخسب رباعی شماره ۹۰: این باد سحر محرم رازست مخسب رباعی شماره ۹۱: ای یار که نیست همچو تو یار مخسب رباعی شماره ۹۲: بردار حجابها به یکبار امشب رباعی شماره ۹۳: بی‌جام در این دور شرابست شراب رباعی شماره ۹۴: بی‌طاعت دین بهشت رحمان مطلب رباعی شماره ۹۵: بیکار مشین درآ درآمیز شتاب رباعی شماره ۹۶: حاجت نبود مستی ما را به شراب رباعی شماره ۹۷: خواب آمد و در چشم نبد موضع خواب رباعی شماره ۹۸: دانیکه چه میگوید این بانگ رباب رباعی شماره ۹۹: در چشم آمد خیال آن در خوشاب رباعی شماره ۱۰۰: دل در هوس تو چون ربابست رباب رباعی شماره ۱۰۱: ساقی در ده برای دیدار صواب رباعی شماره ۱۰۲: سبحان‌الله من و تو ای در خوشاب رباعی شماره ۱۰۳: شب گردم گرد شهر چون باد و چو آب رباعی شماره ۱۰۴: شب گشت درین سینه چه سوز است عجب رباعی شماره ۱۰۵: علمی که تو را گره گشاید بطلب رباعی شماره ۱۰۶: گر آب حیات خوشگواری ای خواب رباعی شماره ۱۰۷: گرم آمد عاشقانه و چست شتاب رباعی شماره ۱۰۸: گر می‌خواهی بقا و پیروز مخسب رباعی شماره ۱۰۹: مستند مجردان اسرار امشب رباعی شماره ۱۱۰: هستم به وصال دوست دلشاد امشب رباعی شماره ۱۱۱: یارب یارب به حق تسبیح رباب رباعی شماره ۱۱۲: یاری کن و یار باش ای یار مخسب رباعی شماره ۱۱۳: آب حیوان در آب و گل پیدا نیست رباعی شماره ۱۱۴: آری صنما بهانه خود کم بودت رباعی شماره ۱۱۵: آسوده کسی که در کم و بیشی نیست رباعی شماره ۱۱۶: آمد بر من چو در کفم زر پنداشت رباعی شماره ۱۱۷: آن آتش ساده که ترا خورد و بکاست رباعی شماره ۱۱۸: آن بت که جمال و زینت مجلس ماست رباعی شماره ۱۱۹: آن پیش روی که جان او پیش صف است رباعی شماره ۱۲۰: آن تلخ سخنها که چنان دل شکن است رباعی شماره ۱۲۱: آنجا که توی همه غم و جنگ و جفاست رباعی شماره ۱۲۲: آن جان که از او دلبر ما شادانست رباعی شماره ۱۲۳: آن جاه و جمالی که جهان‌افروز است رباعی شماره ۱۲۴: آن چشم فراز از پی تاب شده است رباعی شماره ۱۲۵: آن چشم که خون گشت غم او را جفت است رباعی شماره ۱۲۶: آن چیست کز او سماعها را شرف است رباعی شماره ۱۲۷: آن چیست که لذتست از او در صورت رباعی شماره ۱۲۸: آن خواجه که بار او همه قند تر است رباعی شماره ۱۲۹: آن دم که مرا بگرد تو دورانست رباعی شماره ۱۳۰: آن را که بود کار نه زین یارانست رباعی شماره ۱۳۱: آن را که خدای چون تو یاری داده است رباعی شماره ۱۳۲: آن را که غمی باشد و بتواند گفت رباعی شماره ۱۳۳: آن روح که بسته بود در نقش صفات رباعی شماره ۱۳۴: آن روی ترش نیست چنینش فعل است رباعی شماره ۱۳۵: آن سایه تو جایگه و خانه ما است رباعی شماره ۱۳۶: آن شاه که خاک پای او تاج سر است رباعی شماره ۱۳۷: آن شب که ترا به خواب بینم پیداست رباعی شماره ۱۳۸: آن شه که ز چاکران بدخو نگریخت رباعی شماره ۱۳۹: آن عشق مجرد سوی صحرا می‌تاخت رباعی شماره ۱۴۰: آن قاضی ما چو دیگران قاضی نیست رباعی شماره ۱۴۱: آنکس که امید یاری غم داده است رباعی شماره ۱۴۲: آنکس که بروی خواب او رشک پریست رباعی شماره ۱۴۳: آنکس که ترا به چشم ظاهر دیده است رباعی شماره ۱۴۴: آنکس که درون سینه را دل پنداشت رباعی شماره ۱۴۵: آنکس که ز سر عاشقی باخبر است رباعی شماره ۱۴۶: آنکس که سرت برید غمخوار تو اوست رباعی شماره ۱۴۷: آنکو ز نهال هوست خیزانست رباعی شماره ۱۴۸: آن نور مبین که در جبین ما هست رباعی شماره ۱۴۹: آواز تو ارمغان نفخ صور است رباعی شماره ۱۵۰: از بسکه دل تو دام حیلت افراخت رباعی شماره ۱۵۱: از بی‌یاری ظریفتر یاری نیست رباعی شماره ۱۵۲: از جمله طمع بریدنم آسانست رباعی شماره ۱۵۳: از حلقه گوش از دلم باخبر است رباعی شماره ۱۵۴: از دوستی دوست نگنجم در پوست رباعی شماره ۱۵۵: از دیدن اغیار چو ما را مدد است رباعی شماره ۱۵۶: از عهد مگو که او نه بر پای من است رباعی شماره ۱۵۷: از کفر و ز اسلام برون صحرائیست رباعی شماره ۱۵۸: از نوح سفینه ایست میراث نجات رباعی شماره ۱۵۹: العین لفقدکم کثیرالعبرات رباعی شماره ۱۶۰: افغان کردم بر آن فغانم می‌سوخت رباعی شماره ۱۶۱: افکند مرا دلم به غوغا و گریخت رباعی شماره ۱۶۲: امروز چه روز است که خورشید دوتاست رباعی شماره ۱۶۳: امروز در این خانه کسی رقصانست رباعی شماره ۱۶۴: امروز من و جام صبوحی در دست رباعی شماره ۱۶۵: امروز مهم دست زنان آمده است رباعی شماره ۱۶۶: امشب آمد خیال آن دلبر چست رباعی شماره ۱۶۷: امشب شب آن دولت بی‌پایانست رباعی شماره ۱۶۸: امشب شب آنست که جان شبهاست رباعی شماره ۱۶۹: امشب شب من بسی ضعیف و زار است رباعی شماره ۱۷۰: امشب منم و طواف کاشانه دوست رباعی شماره ۱۷۱: امشب هردل که همچو مه در طلب است رباعی شماره ۱۷۲: اندر دل من درون و بیرون همه او است رباعی شماره ۱۷۳: اندر سر ما همت کاری دگر است رباعی شماره ۱۷۴: انصاف بده که عشق نیکوکار است رباعی شماره ۱۷۵: او پاک شده است و خام ار در حرم است رباعی شماره ۱۷۶: ای آب حیات قطره از آب رخت رباعی شماره ۱۷۷: ای آمده بامداد شوریده و مست رباعی شماره ۱۷۸: ای آنکه درینجهان چو تو پاکی نیست رباعی شماره ۱۷۹: ای بنده بدان که خواجه شرق اینست رباعی شماره ۱۸۰: ای بی‌خبر از مغز شده غره بپوست رباعی شماره ۱۸۱: ای تن تو نمیری که چنان جان با تست رباعی شماره ۱۸۲: ای جان جهان جان و جهان باقی نیست رباعی شماره ۱۸۳: ای جان خبرت هست که جانان تو کیست رباعی شماره ۱۸۴: ای جان ز دل تو بر دل من راهست رباعی شماره ۱۸۵: ای حسرت خوبان جهان روی خوشت رباعی شماره ۱۸۶: ای خرمنت از سنبله آب حیات رباعی شماره ۱۸۷: ای خواجه ترا غم جمال و جاهست رباعی شماره ۱۸۸: ای در دل من نشسته شد وقت نشست رباعی شماره ۱۸۹: ای دل تا ریش و خسته میدارندت رباعی شماره ۱۹۰: ای دل تو و درد او که درمان اینست رباعی شماره ۱۹۱: ای دوست مکن که روزها را فرداست رباعی شماره ۱۹۲: ای ذکر تو مانع تماشای تو دوست رباعی شماره ۱۹۳: ای ساقی اگر سعادتی هست تراست رباعی شماره ۱۹۴: ای ساقی جان مطرب ما را چه شده است رباعی شماره ۱۹۵: ای شب چه شبی که روزها چاکر تست رباعی شماره ۱۹۶: ای شب ز می تو مر مرا مستی نیست رباعی شماره ۱۹۷: ای طالب اگر ترا سر این راهست رباعی شماره ۱۹۸: ای عقل برو که عاقلی اینجا نیست رباعی شماره ۱۹۹: ای فکر تو بر بسته نه پایت باز است رباعی شماره ۲۰۰: ای کز تو دلم پر سمن و یاسمنست رباعی شماره ۲۰۱: ای لعل و عقیق و در و دریا و درست رباعی شماره ۲۰۲: این بانگ خوش از جانب کیوان منست رباعی شماره ۲۰۳: این چرخ غلام طبع خود رایه ماست رباعی شماره ۲۰۴: این چرخ و فلکها که حد بینش ماست رباعی شماره ۲۰۵: این جمله شرابهای بی‌جام کراست رباعی شماره ۲۰۶: این جو که تراست هر کسی جویان نیست رباعی شماره ۲۰۷: این سینه پرمشغله از مکتب اوست رباعی شماره ۲۰۸: این شکل سفالین تنم جام دلست رباعی شماره ۲۰۹: این عشق شهست و رایتش پیدا نیست رباعی شماره ۲۱۰: این غمزه که می‌زنی ز نوری دگر است رباعی شماره ۲۱۱: این فتنه که اندر دل تنگ است ز چیست رباعی شماره ۲۱۲: این فصل بهار نیست فصلی دگر است رباعی شماره ۲۱۳: این گرمابه که خانه دیوانست رباعی شماره ۲۱۴: این مستی من ز باده حمرا نیست رباعی شماره ۲۱۵: این من نه منم آنکه منم گوئی کیست رباعی شماره ۲۱۶: این نعره عاشقان ، ز شمع طرب است رباعی شماره ۲۱۷: این همدم اندرون که دم میدهدت رباعی شماره ۲۱۸: ای هر بیدار با خبرهای تو خفت رباعی شماره ۲۱۹: ای هرچه صدف بسته دریای لبت رباعی شماره ۲۲۰: ای همچو خر و گاو که و جو طلبت رباعی شماره ۲۲۱: با تو سخنان بیزبان خواهم گفت رباعی شماره ۲۲۲: با جان دو روزه تو چنان گشتی جفت رباعی شماره ۲۲۳: باد آمد و گل بر سر میخواران ریخت رباعی شماره ۲۲۴: با دشمن تو چو یار بسیار نشست رباعی شماره ۲۲۵: با دل گفتم که دل از او جیحونست رباعی شماره ۲۲۶: باران به سر گرم دلی بر میریخت رباعی شماره ۲۲۷: با روز بجنگیم که چون روز گذشت رباعی شماره ۲۲۸: بازآی که یار بر سر پیمانست رباعی شماره ۲۲۹: با شاه هر آنکسی که در خرگاهست رباعی شماره ۲۳۰: با شب گفتم گر بمهت ایمانست رباعی شماره ۲۳۱: تا شب میگو که روز ما را شب نیست رباعی شماره ۲۳۲: با عشق کلاه بر کمر دوز خوش است رباعی شماره ۲۳۳: با عشق نشین که گوهر کان تو است رباعی شماره ۲۳۴: با ما ز ازل رفته قراری دگر است رباعی شماره ۲۳۵: با نی گفتم که بر تو بیداد ز کیست رباعی شماره ۲۳۶: با هرکه نشستی و نشد جمع دلت رباعی شماره ۲۳۷: با هستی و نیستیم بیگانگی است رباعی شماره ۲۳۸: پای تو گرفته‌ام ندارم ز تو دست رباعی شماره ۲۳۹: پائی که همی رفت به شبستان سر مست رباعی شماره ۲۴۰: برجه که سماع روح برپای شده است رباعی شماره ۲۴۱: برخیز و طواف کن بر آن قطب نجات رباعی شماره ۲۴۲: برکان شکر چند مگس را غوغاست رباعی شماره ۲۴۳: بر ما رقم خطا پرستی همه هست رباعی شماره ۲۴۴: بر من در وصل بسته میدارد دوست رباعی شماره ۲۴۵: پرورد به ناز و نعمت آن دوست مرا رباعی شماره ۲۴۶: بر هر جائیکه سرنهم مسجود اوست رباعی شماره ۲۴۷: بر هر جزوم نشان معشوق منست رباعی شماره ۲۴۸: بستم سر خم باده و بوی برفت رباعی شماره ۲۴۹: بگذشت سوار غیب و گردی برخاست رباعی شماره ۲۵۰: بگرفت دلت زانکه ترا دل نگرفت رباعی شماره ۲۵۱: پی بر به جهانی که چو خون در رگ ماست رباعی شماره ۲۵۲: بیچاره‌تر از عاشق بیصبر کجاست رباعی شماره ۲۵۳: بی‌دیده اگر راه روی عین خطاست رباعی شماره ۲۵۴: بیرون ز تن و جان و روان درویش است رباعی شماره ۲۵۵: بیرون ز جهان کفر و ایمان جائیست رباعی شماره ۲۵۶: بیرون ز جهان و جان یکی دایه ماست رباعی شماره ۲۵۷: بی‌یار نماند هرکه با یار بساخت رباعی شماره ۲۵۸: تا این فلک آینه‌گون بر کار است رباعی شماره ۲۵۹: تا با تو ز هستی تو هستی باقیست رباعی شماره ۲۶۰: تا چهره آفتاب جان رخشانست رباعی شماره ۲۶۱: تا حاصل دردم سبب درمان گشت رباعی شماره ۲۶۲: تا در دل من صورت آن رشک پریست رباعی شماره ۲۶۳: تا تن نبری دور زمانم کشته است رباعی شماره ۲۶۴: تا ظن نبری که این زمین بیهوشست رباعی شماره ۲۶۵: تا عرش ز سودای رخش ولوله‌هاست رباعی شماره ۲۶۶: تا من بزیم پیشه و کارم اینست رباعی شماره ۲۶۷: تا مهر نگار باوفایم بگرفت رباعی شماره ۲۶۸: تنها نه همین خنده و سیماش خوشست رباعی شماره ۲۶۹: توبه چکنم که توبه‌ام سایه تست رباعی شماره ۲۷۰: توبه کردم که تا جانم برجاست رباعی شماره ۲۷۱: توبه که دل خویش چو آهن کرده است رباعی شماره ۲۷۲: تو سیر شدی من نشدم درمان چیست رباعی شماره ۲۷۳: تو کان جهانی و جهان نیم جو است رباعی شماره ۲۷۴: تهدید عدو چه بشنود عاشق راست رباعی شماره ۲۷۵: جانا غم تو ز هرچه گویی بتر است رباعی شماره ۲۷۶: جانم بر آن جان جهان رو کرده است رباعی شماره ۲۷۷: جان و سر آن یار که او پرده‌در است رباعی شماره ۲۷۸: جانی که به راه عشق تو در خطر است رباعی شماره ۲۷۹: جانی که حریف بود بیگانه شده است رباعی شماره ۲۸۰: جانی که شراب عشق ز آن سو خورده است رباعی شماره ۲۸۱: جانی و جهانی و جهان با تو خوش است رباعی شماره ۲۸۲: حسنت که همه جهان فسونش بگرفت رباعی شماره ۲۸۳: چشم تو ز روزگار خونریزتر است رباعی شماره ۲۸۴: چشمی دارم همه پر از صورت دوست رباعی شماره ۲۸۵: چنگی صنمی که ساز چنگش بنواست رباعی شماره ۲۸۶: چون دانستم که عشق پیوست منست رباعی شماره ۲۸۷: چون دلبر من میان دلداران نیست رباعی شماره ۲۸۸: چون دید مرا مست بهم برزد دست رباعی شماره ۲۸۹: ترشی تو چرا مگر شکربارت نیست رباعی شماره ۲۹۰: چیزیست که در تو بی تو جویان ویست رباعی شماره ۲۹۱: حاشا که به عالم از تو خوشتر یاریست رباعی شماره ۲۹۲: حاشا که دلم ز شب‌نشینی سیر است رباعی شماره ۲۹۳: خاک قدمت سعادت جان من است رباعی شماره ۲۹۴: خواهی که ترا کشف شود هستی دوست رباعی شماره ۲۹۵: خویی به جهان خوبتر از خوی تو نیست رباعی شماره ۲۹۶: خورشید رخت ز آسمان بیرونست رباعی شماره ۲۹۷: خورشید و ستارگان و بدر ما اوست رباعی شماره ۲۹۸: خیزید که آن یار سعادت برخاست رباعی شماره ۲۹۹: دایم ز ولایت علی خواهم گفت رباعی شماره ۳۰۰: در باغ من ار سرو و اگر گلزار است رباعی شماره ۳۰۱: در بتکده تا خیال معشوقه ما است رباعی شماره ۳۰۲: در خواب مهی دوش روانم دیده است رباعی شماره ۳۰۳: در دایره وجود موجود علیست رباعی شماره ۳۰۴: در دیده صورت ار ترا دامی هست رباعی شماره ۳۰۵: در راه طلب عاقل و دیوانه یکیست رباعی شماره ۳۰۶: در صورت تست آنچه معنا همه اوست رباعی شماره ۳۰۷: در ظاهر و باطن آنچه خیر است و شر است رباعی شماره ۳۰۸: در عشق اگر چه که قدم بر قدم است رباعی شماره ۳۰۹: در عشق تو هر حیله که کردم هیچست رباعی شماره ۳۱۰: در عشق که جز می بقا خوردن نیست رباعی شماره ۳۱۱: در عهد و وفا چنانکه دلدار منست رباعی شماره ۳۱۲: در کوی غم تو صبر بی‌فرمانست رباعی شماره ۳۱۳: در مجلس عشاق قراری دگر است رباعی شماره ۳۱۴: در مرگ، حیات اهل داد و دین است رباعی شماره ۳۱۵: در من غم شب، کور چرا پیچیده است؟ رباعی شماره ۳۱۶: در نه قدم ار چه راه بی‌پایانست رباعی شماره ۳۱۷: در نه قدمی که چشمه حیوانست رباعی شماره ۳۱۸: در وصل، جمالش گل خندان منست رباعی شماره ۳۱۹: درویشی و عاشقی به هم سلطانیست رباعی شماره ۳۲۰: دستت دو و پایت دو و چشمت دو رواست رباعی شماره ۳۲۱: دلتنگم و دیدار تو درمان منست رباعی شماره ۳۲۲: دلدار اگر مرا بدراند پوست رباعی شماره ۳۲۳: دلدار ز پرده‌ای کز آن سوسو نیست رباعی شماره ۳۲۴: دلدار ظریف است و گناهش اینست رباعی شماره ۳۲۵: دلدارم گفت کان فلان زنده ز چیست؟ رباعی شماره ۳۲۶: دل در بر من زنده برای غم تست رباعی شماره ۳۲۷: دل در بر هر که هست، از دلبر ماست رباعی شماره ۳۲۸: دل رفت بر کسی که بیماش خوش است رباعی شماره ۳۲۹: دل رفت و سر راه دل‌استان بگرفت رباعی شماره ۳۳۰: دل یاد تو کرد چون به عشرت بنشست رباعی شماره ۳۳۱: دل یاد تو کرد چون طرب می‌انگیخت رباعی شماره ۳۳۲: دور است ز تو نظر بهانه اینست رباعی شماره ۳۳۳: دوش از سر لطف یار در من نگریست رباعی شماره ۳۳۴: دی آنکه ز سوی بام بر ما نگریست رباعی شماره ۳۳۵: دیوانه شدم خواب ز دیوانه خطا است رباعی شماره ۳۳۶: راهی ز زبان ما به دل پیوسته است رباعی شماره ۳۳۷: روزی ترش است و دیده ابر تر است رباعی شماره ۳۳۸: روزی که تو را ببینم آدینه ماست رباعی شماره ۳۳۹: روزی که مرا به نزد تو دورانست رباعی شماره ۳۴۰: زان روز که چشم من به رویت نگریست رباعی شماره ۳۴۱: زان روی که دل بسته آن زنجیر است رباعی شماره ۳۴۲: زان رونق هر سماع آواز دف است رباعی شماره ۳۴۳: زان می خوردم که روح پیمانه اوست رباعی شماره ۳۴۴: زان می مستم که نقش جامش عشق است رباعی شماره ۳۴۵: سرسبز بود خاک که آبش یار است رباعی شماره ۳۴۶: سر سخن دوست نمیارم گفت رباعی شماره ۳۴۷: سرگشته چو آسیای گردان کنمت رباعی شماره ۳۴۸: سرگشته دلا به دوست از جان راهست رباعی شماره ۳۴۹: سرمایه عقل سر دیوانگیست رباعی شماره ۳۵۰: سلطان ملاحت، مه موزون منست رباعی شماره ۳۵۱: سنبل چو سر عقاب زلف تو نداشت رباعی شماره ۳۵۲: شاگرد تو است دل که عشق آموز است رباعی شماره ۳۵۳: شاهی که شفیع هر گنه بود برفت رباعی شماره ۳۵۴: شب رو که شبت راهبر اسرار است رباعی شماره ۳۵۵: شمشیر ازل بدست مردان خداست رباعی شماره ۳۵۶: شمعی که در اینخانه بدی خانه کجاست رباعی شماره ۳۵۷: صد بار بگفتمت، چه هشیار و چه مست رباعی شماره ۳۵۸: عاشق نبود آن که سبک چون جان نیست رباعی شماره ۳۵۹: عشق آمد و توبه را چو شیشه بشکست رباعی شماره ۳۶۰: عشق آمد و شد چو خونم اندر رگ و پوست رباعی شماره ۳۶۱: عشقت به دلم درآمد و شاد برفت رباعی شماره ۳۶۲: عشق تو چنین حکیم و استاد چراست رباعی شماره ۳۶۳: عشق تو در اطراف گیائی میتاخت رباعی شماره ۳۶۴: عشقی که از او وجود بی‌جان میزیست رباعی شماره ۳۶۵: عشقی نه به اندازه ما در سر ماست رباعی شماره ۳۶۶: عقل آمد و پند عاشقان پیش گرفت رباعی شماره ۳۶۷: عمریست که جان بنده بی‌خویشتن است رباعی شماره ۳۶۸: قومی غمگین و خود مدان غم ز کجاست رباعی شماره ۳۶۹: گر آتش دل نیست پس این دود چراست رباعی شماره ۳۷۰: گر آه کنم آه بدین قانع نیست رباعی شماره ۳۷۱: گر باد بر آن زلف پریشان زندت رباعی شماره ۳۷۲: گر بر سر شهوت و هوا خواهی رفت رباعی شماره ۳۷۳: گر جمله آفاق همه غم بگرفت رباعی شماره ۳۷۴: گر دامن وصل تو کشم جنگی نیست رباعی شماره ۳۷۵: گر در وصلی بهشت یا باغ اینست رباعی شماره ۳۷۶: گر دف نبود نیشکر او دف ماست رباعی شماره ۳۷۷: گر شرم همی از آن و این باید داشت رباعی شماره ۳۷۸: گرمای تموز از دل پردرد شماست رباعی شماره ۳۷۹: گر حلقه آن زلف چو شستت نگرفت رباعی شماره ۳۸۰: کس دل ندهد بدو که خونخوار منست رباعی شماره ۳۸۱: کس نیست که اندر هوسی شیدا نیست رباعی شماره ۳۸۲: گفتار تو زر و نعلت ار زرین است رباعی شماره ۳۸۳: گفتا که بیا سماع در کار شده‌است رباعی شماره ۳۸۴: گفتا که شکست توبه بازآمد مست رباعی شماره ۳۸۵: گفتم بجهم همچو کبوتر ز کفت رباعی شماره ۳۸۶: گفتم چشمم که هست خاک کویت رباعی شماره ۳۸۷: گفتم دلم از تو بوسه‌ای خواهانست رباعی شماره ۳۸۸: گفتم عشقت مرا بت و خویش منست رباعی شماره ۳۸۹: گفتم که بیا بچشم من درنگریست رباعی شماره ۳۹۰: گفتند که دل دگر هوائی می‌پخت رباعی شماره ۳۹۱: گفتم که دلم آلت و انگاز مست رباعی شماره ۳۹۲: گفتند که شش جهت همه نور خداست رباعی شماره ۳۹۳: گفتی چونی بنده چنانست که هست رباعی شماره ۳۹۴: گفتی گشتم ملول و سودام گرفت رباعی شماره ۳۹۵: گم باد سری که آن سران را پا نیست رباعی شماره ۳۹۶: کوچک بودن بزرگ را کوچک نیست رباعی شماره ۳۹۷: گویند بیا به باغ کانجا لاغ است رباعی شماره ۳۹۸: گویند که صاحب فنون عقل کل است رباعی شماره ۳۹۹: گویند که عشق عاقبت تسکین است رباعی شماره ۴۰۰: گویند مرا که این همه درد چراست رباعی شماره ۴۰۱: لطف تو جهانی و قرانی افراشت رباعی شماره ۴۰۲: ما را به جز این زبان ، زبانی دگر است رباعی شماره ۴۰۳: ما را بدم پیر نگه نتوان داشت رباعی شماره ۴۰۴: ما عاشق عشقیم که عشق است نجات رباعی شماره ۴۰۵: ما عاشق عشقیم و مسلمان دگر است رباعی شماره ۴۰۶: ماه عید است و خلق زیر و زبر است رباعی شماره ۴۰۷: ماهی تو که فتنه‌ای ندارم ز تو دست رباعی شماره ۴۰۸: ماهی که نه زیر و نی به بالاست کجاست رباعی شماره ۴۰۹: مرغ جان را میل سوی بالا نیست رباعی شماره ۴۱۰: مرغ دل من چو ترک این دانه گرفت رباعی شماره ۴۱۱: مر وصل ترا هزار صاحب هوس است رباعی شماره ۴۱۲: مست است دو چشم از دو چشم مستت رباعی شماره ۴۱۳: مستم ز خمار عبهر جادویت رباعی شماره ۴۱۴: مستی ز ره آمد و بما در پیوست رباعی شماره ۴۱۵: معشوق شراب‌خوار و بیسامانست رباعی شماره ۴۱۶: من آن توام کام منت باید جست رباعی شماره ۴۱۷: من بنده آن کسم که بیماش خوش است رباعی شماره ۴۱۸: من زان جانم که جانها را جانست رباعی شماره ۴۱۹: منصور حلاجی که اناالحق میگفت رباعی شماره ۴۲۰: من کوهم و قال من صدای یار است رباعی شماره ۴۲۱: من محو خدایم و خدا آن منست رباعی شماره ۴۲۲: میدان که درون تو مثال غاریست رباعی شماره ۴۲۳: می‌گرییم زار و یار گوید زرقست رباعی شماره ۴۲۴: می‌گفت یکی پری که او ناپیداست رباعی شماره ۴۲۵: مینال که آن ناله شنو همسایه است رباعی شماره ۴۲۶: ناگاه بروئید یکی شاخ نبات رباعی شماره ۴۲۷: ناگه ز درم درآمد آن دلبر مست رباعی شماره ۴۲۸: نه چرخ غلام طبع خود رایه ماست رباعی شماره ۴۲۹: نی با تو دمی نشستنم سامانست رباعی شماره ۴۳۰: نی بی‌زر و زور شه سپه بتوان داشت رباعی شماره ۴۳۱: هان ای دل خسته روز مردانگیست رباعی شماره ۴۳۲: هجران خواهی طریق عشاقانست رباعی شماره ۴۳۳: هر جان عزیز کو شناسای رهست رباعی شماره ۴۳۴: هر جان که از او دلبر ما شادانست رباعی شماره ۴۳۵: هر چند به حلم یار ما جورکش است رباعی شماره ۴۳۶: هر چند شکر لذت جان و جگر است رباعی شماره ۴۳۷: هرچند فراق پشت امید شکست رباعی شماره ۴۳۸: هرچند که بار آن شترها شکر است رباعی شماره ۴۳۹: هر درویشی که در شکست خویش است رباعی شماره ۴۴۰: هر ذره که چون گرسنه بر خوان خداست رباعی شماره ۴۴۱: هر ذره که در هوا و در کیوانست رباعی شماره ۴۴۲: هر ذره که در هوا و در هامون است رباعی شماره ۴۴۳: هر ذره و هر خیال چون بیداریست رباعی شماره ۴۴۴: هر روز به نو برآید آن دلبر مست رباعی شماره ۴۴۵: هر روز حجاب بیقراران بیش است رباعی شماره ۴۴۶: هر روز دلم در غم تو زارتر است رباعی شماره ۴۴۷: هر روز دل مرا سماع و طربیست رباعی شماره ۴۴۸: هر صورت کاید به از او امکان هست رباعی شماره ۴۴۹: هرگز ز دماغ بنده بوی تو نرفت رباعی شماره ۴۵۰: هشیار اگر زر و گر زرین است رباعی شماره ۴۵۱: هم عابد و هم زاهد و هم خونریز است رباعی شماره ۴۵۲: یاری که به حسن از صفت افزونست رباعی شماره ۴۵۳: یاری که به نزد او گل و خار یکیست رباعی شماره ۴۵۴: یاری که غمش دوای هر بیمار است رباعی شماره ۴۵۵: یکبار بمردم و مرا کس نگریست رباعی شماره ۴۵۶: یک چشم من از روز جدائی بگریست رباعی شماره ۴۵۷: ای آنکه کنی کون و مکانرا محدث رباعی شماره ۴۵۸: ما را چو ز عشق می‌شود راست مزاج رباعی شماره ۴۵۹: اندر سر من نبود جز رای صلاح رباعی شماره ۴۶۰: آبی که از این دیده چو خون می‌ریزد رباعی شماره ۴۶۱: آنان که محققان این درگاهند رباعی شماره ۴۶۲: آن تازه تنی که در بلای تو بود رباعی شماره ۴۶۳: آنجا بنشین که همنشین مردانند رباعی شماره ۴۶۴: آنجا که بهر سخن دل ما گردد رباعی شماره ۴۶۵: آن خوبانی که فتنه بتکده‌اند رباعی شماره ۴۶۶: آن دشمن دوست روی دیدی که چه کرد رباعی شماره ۴۶۷: آن دل که به شاهد نهان درنگرد رباعی شماره ۴۶۸: آندم که ز افلاک گهر ریز کند رباعی شماره ۴۶۹: آن ذره که جز همدم خورشید نشد رباعی شماره ۴۷۰: آن راحت جان گرد دلم میگردد رباعی شماره ۴۷۱: آنرا که به ضاعت قناعت باشد رباعی شماره ۴۷۲: آن را که به علم و عقل افراشته‌اند رباعی شماره ۴۷۳: آن را که خدای ناف بر عشق برید رباعی شماره ۴۷۴: آنرا که ز عشق دوست بیداد رسد رباعی شماره ۴۷۵: آن را منگر که ذوفنون آید مرد رباعی شماره ۴۷۶: آن رفت که بودمی من از عشق تو شاد رباعی شماره ۴۷۷: آن روز که جان خرقه قالب پوشید رباعی شماره ۴۷۸: آن روز که جانم ره کیوان گیرد رباعی شماره ۴۷۹: آن روز که چشم تو ز من برگردد رباعی شماره ۴۸۰: آن روز که روز ابر و باران باشد رباعی شماره ۴۸۱: آن روز که عشق با دلم بستیزد رباعی شماره ۴۸۲: آن روز که کار وصل را ساز آید رباعی شماره ۴۸۳: آن روز که مهرگان گردون زده‌اند رباعی شماره ۴۸۴: آن سر که بود بی‌خبر از می خسبد رباعی شماره ۴۸۵: آن طرفه جماعتی که جانشان بکشد رباعی شماره ۴۸۶: آن عشق که برق و بوش تا خلق رسید رباعی شماره ۴۸۷: آن کان نبات و تنگ شکر نامد رباعی شماره ۴۸۸: آن کز تو خدای این گدا می‌خواهد رباعی شماره ۴۸۹: آن کس که بر آتش جهانم بنهاد رباعی شماره ۴۹۰: آن کس که ترا بیند و خندان نشود رباعی شماره ۴۹۱: آن کس که ترا شناخت جان را چه کند رباعی شماره ۴۹۲: آن کس که از آب و گل نگاری دارد رباعی شماره ۴۹۳: آن کس که ز چرخ نیم نانی دارد *(منتسب به چند نفر) رباعی شماره ۴۹۴: آن کس که ز دل دم اناالحق میزد رباعی شماره ۴۹۵: آن کس که مرا به صدق اقرار کند رباعی شماره ۴۹۶: آن کیست که بیرون درون مینگرد رباعی شماره ۴۹۷: آن لحظه که آن سرو روانم برسید رباعی شماره ۴۹۸: آن لحظه که از پیرهنت بوی رسد رباعی شماره ۴۹۹: آن نزدیکی که دلستان را باشد رباعی شماره ۵۰۰: آن وسوسه‌ای که شرمها را ببرد رباعی شماره ۵۰۱: آنها که بآتش خزان سوخته‌اند رباعی شماره ۵۰۲: آنها که به کوی عارفان افتادند رباعی شماره ۵۰۳: آنها که چو آب صافی و ساده روند رباعی شماره ۵۰۴: آنها که دل از الست مست آوردند رباعی شماره ۵۰۵: آنها که شب و روز ترا بر اثرند رباعی شماره ۵۰۶: آن یار که از طبیب دل برباید رباعی شماره ۵۰۷: آن یار که عقلها شکارش میشد رباعی شماره ۵۰۸: آهو بدود چو در پیش سگ بیند رباعی شماره ۵۰۹: اجری ده ارواحی و سلطان ابد رباعی شماره ۵۱۰: از آب حیات دوست بیمار نماند رباعی شماره ۵۱۱: از آتش سودای توام تابی بود رباعی شماره ۵۱۲: از آتش عشق تو جوانی خیزد رباعی شماره ۵۱۳: از آتش عشق دوست تفها بزنید رباعی شماره ۵۱۴: از آتش عشق سردها گرم شود رباعی شماره ۵۱۵: از آدمیی دمی بجائی ارزد رباعی شماره ۵۱۶: از تاب تو نی یار و عدو میماند رباعی شماره ۵۱۷: از خاک کف پات سران حیرانند رباعی شماره ۵۱۸: از درد چو جان تو به فریاد آید رباعی شماره ۵۱۹: از دیدن روئیکه ترا دیده بود رباعی شماره ۵۲۰: از شبنم عشق خاک آدم گل شد رباعی شماره ۵۲۱: از شربت سودای تو هر جان که مزید رباعی شماره ۵۲۲: از عشق تو دریا همه شور انگیزد رباعی شماره ۵۲۳: از عشق دلا ، نه بر زیان خواهی شد رباعی شماره ۵۲۴: از لشکر صبرم علمی بیش نماند رباعی شماره ۵۲۵: از لطف تو هیچ بنده نومید نشد رباعی شماره ۵۲۶: از ما بت عیار گریزان باشد رباعی شماره ۵۲۷: از نیکی تو طبع بداندیش نماند رباعی شماره ۵۲۸: از یاد خدای مرد مطلق خیزد رباعی شماره ۵۲۹: افسوس که طبع دلفروزیت نبود رباعی شماره ۵۳۰: اکنون که رخت جان جهانی بربود رباعی شماره ۵۳۱: امروز خوش است هر که او جان دارد رباعی شماره ۵۳۲: امروز ز ما یار جنون میخواهد رباعی شماره ۵۳۳: امشب چه لطیف و با نوا می‌گردد رباعی شماره ۵۳۴: امشب ساقی به مشک می گردان کرد رباعی شماره ۵۳۵: امشب شب آن نیست که از خانه روند رباعی شماره ۵۳۶: اندر دل بی‌وفا غم و ماتم باد رباعی شماره ۵۳۷: اندر رمضان خاک تو زر می‌گردد رباعی شماره ۵۳۸: اندر ره فقر دیده نادیده کنند رباعی شماره ۵۳۹: اندر طلب آن قوم که بشتافته‌اند رباعی شماره ۵۴۰: اندیشه هشیار تو هشیار کشد رباعی شماره ۵۴۱: انوار صلاح دین برانگیخته باد رباعی شماره ۵۴۲: اول که رخم زرد و دلم پرخون بود رباعی شماره ۵۴۳: ای آنکه ز تو مشکلم آسان گردد رباعی شماره ۵۴۴: ای آنکه نخست بر سحر چشم تو زد رباعی شماره ۵۴۵: ای از قدمت خاک زمین خرم و شاد رباعی شماره ۵۴۶: ای اطلس دعوی ترا معنی برد رباعی شماره ۵۴۷: ایام وصال یار گوئی که نبود رباعی شماره ۵۴۸: ای اهل صفا که در جهان گردانید رباعی شماره ۵۴۹: ای اهل مناجات که در محرابید رباعی شماره ۵۵۰: ای دل اثر صبح گه شام که دید رباعی شماره ۵۵۱: ای دل اگرت رضای دلبر باید رباعی شماره ۵۵۲: ای دل این ره به قیل و قالت ندهند رباعی شماره ۵۵۳: ای دل سر آرزو به پای اندر بند رباعی شماره ۵۵۴: ای دوست مگو تو بنده‌ای یا آزاد رباعی شماره ۵۵۵: ای روز برآ که ذره‌ها رقص کنند رباعی شماره ۵۵۶: ای سر روان باد خزانت مرساد رباعی شماره ۵۵۷: ای عشق ترا پری و انسان دانند رباعی شماره ۵۵۸: ای عشق توم ان عذابی لشدید رباعی شماره ۵۵۹: ای عشق که جانها اثر جان توند رباعی شماره ۵۶۰: ای قوم که برتر از مه و مهتابید رباعی شماره ۵۶۱: ای لشکر عشق اگرچه بس جبارید رباعی شماره ۵۶۲: ای مرغ عجب که صید تو شیرانند رباعی شماره ۵۶۳: این پرده دل دگر مکن تا نرود رباعی شماره ۵۶۴: این تنهائی هزار جان بیش ارزد رباعی شماره ۵۶۵: ای نرم دلانیکه وفا میکارید رباعی شماره ۵۶۶: این سر که در این سینه ما میگردد رباعی شماره ۵۶۷: این صورت آدمی که درهم بستند رباعی شماره ۵۶۸: این طرفه که یار در دامن گنجد رباعی شماره ۵۶۹: این عشق به جانب دلیران گردد رباعی شماره ۵۷۰: این مست به باده‌ای دگر می‌گردد رباعی شماره ۵۷۱: این واقعه را سخت بگیری شاید رباعی شماره ۵۷۲: بار دگر این خسته جگر باز آمد رباعی شماره ۵۷۳: با روی تو هیچکس ز باغ اندیشد رباعی شماره ۵۷۴: با سود وصال تو زیانت نرسد رباعی شماره ۵۷۵: با هرکه دمی عشق تو آمیخته شد رباعی شماره ۵۷۶: بخشای بر آن بنده که خوابش نبود رباعی شماره ۵۷۷: بر بنده بخند تا ثوابت باشد رباعی شماره ۵۷۸: بر خاک نظر کند چو بر ما گذرد رباعی شماره ۵۷۹: پرسیدم از آن کسی که برهان داند رباعی شماره ۵۸۰: پرسید مهم که چشم تو مه را دید رباعی شماره ۵۸۱: برقی که ز میغ آن جهان روی نمود رباعی شماره ۵۸۲: بر گور من آن کو گذرد مست شود رباعی شماره ۵۸۳: بر یار نظر کنم خجل می‌گردد رباعی شماره ۵۸۴: بس درمان‌ها کان مدد درد شود رباعی شماره ۵۸۵: بسیار تو را خسته‌روان باید شد رباعی شماره ۵۸۶: بشنو اگرت تاب شنیدن باشد رباعی شماره ۵۸۷: بعضی به صفات حیدر کرار‌ند رباعی شماره ۵۸۸: بویت آمد‌، گریز را روی نماند رباعی شماره ۵۸۹: بوی دم مقبلان چو گل خوش باشد رباعی شماره ۵۹۰: بی‌بحر صفا گوهر ما سنگ آمد رباعی شماره ۵۹۱: بی‌تو جانا قرار نتوانم کرد رباعی شماره ۵۹۲: بیت و غزل و شعر مرا آب ببرد رباعی شماره ۵۹۳: بیدار شو ای دل که جهان می‌گذرد رباعی شماره ۵۹۴: پیران خرابات غمت بسیارند رباعی شماره ۵۹۵: بی‌زارم از آن آب که آتش نشود رباعی شماره ۵۹۶: بی‌زارم از آن لعل که پیروزه بود رباعی شماره ۵۹۷: بی‌عشق نشاط و طرب افزون نشود رباعی شماره ۵۹۸: بیمارم و غم در امتحانم دارد رباعی شماره ۵۹۹: بی‌من به زبان من سخن می‌آید رباعی شماره ۶۰۰: پیوسته سرت سبز و لبت خندان باد رباعی شماره ۶۰۱: بی‌یاری تو دل بسوی یار نشد رباعی شماره ۶۰۲: تا با غم عشق تو مرا کار افتاد رباعی شماره ۶۰۳: تا بنده ز خود فانی مطلق نشود رباعی شماره ۶۰۴: تا تو بخودی ترا به خود ره ندهد رباعی شماره ۶۰۵: تا در دل من عشق تو اندوخته شد رباعی شماره ۶۰۶: تا در طلب مات همی کام بود رباعی شماره ۶۰۷: تا رهبر تو طبع بدآموز بود رباعی شماره ۶۰۸: تا سر نشود یقین که سرکش نشود رباعی شماره ۶۰۹: تا گوهر جان در این طبایع افتاد رباعی شماره ۶۱۰: تا مدرسه و مناره ویران نشود رباعی شماره ۶۱۱: نایی ببرید از نیستان استاد رباعی شماره ۶۱۲: بانگ مستی ز آسمان می‌آید رباعی شماره ۶۱۳: تنها بمرو که رهزنان بسیارند رباعی شماره ۶۱۴: تو جانی و هر زنده غم جان بکشد رباعی شماره ۶۱۵: تو هیچ نه‌ای و هیچ توبه ز وجود رباعی شماره ۶۱۶: تیری ز کمانچه ربابی بجهید رباعی شماره ۶۱۷: جامی که بگیرم میش انوار بود رباعی شماره ۶۱۸: جانا تبش عشق به غایت برسید رباعی شماره ۶۱۹: جان باز که وصل او به دستان ندهند رباعی شماره ۶۲۰: جان چو سمندرم نگاری دارد رباعی شماره ۶۲۱: جان را جستم ببحر مرجان آمد رباعی شماره ۶۲۲: جان روی به عالم همایون آورد رباعی شماره ۶۲۳: جان کیست که او بدیده کار تو کند رباعی شماره ۶۲۴: جان محرم درگاه همی باید برد رباعی شماره ۶۲۵: جانم ز هواهای تو یادی دارد رباعی شماره ۶۲۶: جانیکه در او از تو خیالی باشد رباعی شماره ۶۲۷: جائیکه در او چون نگاری باشد رباعی شماره ۶۲۸: جز دمدمه عشق تو در گوش نماند رباعی شماره ۶۲۹: جز صحبت عاشقان و مستان مپسند رباعی شماره ۶۳۰: چشمت صنما هزار دلدار کشد رباعی شماره ۶۳۱: چشم تو هزار سحر مطلق دارد رباعی شماره ۶۳۲: چشمی که نظر بدان گل و لاله کند رباعی شماره ۶۳۳: جودت همه آن کند که دریا نکند رباعی شماره ۶۳۴: جوزی که درونش مغز شیرین باشد رباعی شماره ۶۳۵: چون بدنامی بروزگاری افتد رباعی شماره ۶۳۶: چون خمر تو در ساغر ما در ریزند رباعی شماره ۶۳۷: چون دیده بر آن عارض چون سیم افتاد رباعی شماره ۶۳۸: چون دیده برفت توتیای تو چه سود رباعی شماره ۶۳۹: چون روز وصال یار ما نیست پدید رباعی شماره ۶۴۰: چون زیر افکند در عراق آمیزد رباعی شماره ۶۴۱: چون شاهد پوشیده خرامان گردد رباعی شماره ۶۴۲: چون صبح ولای حق دمیدن گیرد رباعی شماره ۶۴۳: چون صورت تو در دل ما بازآید رباعی شماره ۶۴۴: چون نیستی تو محض اقرار بود رباعی شماره ۶۴۵: حاشا که دل از عشق جهانرا نگرد رباعی شماره ۶۴۶: خاک توام و خدای حق میداند رباعی شماره ۶۴۷: خاموش مرا ز گفت, گفتار تو کرد رباعی شماره ۶۴۸: خوابم ز خیال روی تو پشت بداد رباعی شماره ۶۴۹: خواهم گردی که از هوای تو رسد رباعی شماره ۶۵۰: خواهم که دلم با غم هم‌خو باشد رباعی شماره ۶۵۱: خورشید که باشد که بروی تو رسد رباعی شماره ۶۵۲: خورشید که در خانه بقا می نکند رباعی شماره ۶۵۳: خورشید مگر بسته به پیشت میرد رباعی شماره ۶۵۴: خوش عادت خوش خو که محمد دارد رباعی شماره ۶۵۵: خون دل عاشقان چو جیحون گردد رباعی شماره ۶۵۶: دامان جلال تو ز دستم نشود رباعی شماره ۶۵۷: دانی صوفی بهر چه بسیار خورد رباعی شماره ۶۵۸: در باغ آیید و سبز پوشان نگرید رباعی شماره ۶۵۹: در باغ هزار شاهد مهرو بود رباعی شماره ۶۶۰: در بندم از آن دو زلف بند اندر بند رباعی شماره ۶۶۱: در حضرت حق ستوده درویشانند رباعی شماره ۶۶۲: در خدمتت ای جان چو بدن می‌افتد رباعی شماره ۶۶۳: در دوزخم ار زلف تو در چنگ آید رباعی شماره ۶۶۴: در راه طلب رسیده‌ای میباید رباعی شماره ۶۶۵: در سلسله‌ات هر آنکه پا بست شود رباعی شماره ۶۶۶: در سینه هر که ذره‌ای دل باشد رباعی شماره ۶۶۷: در صحبت حق خموش میباید بود رباعی شماره ۶۶۸: در عشق اگرچه خرده بینم کردند رباعی شماره ۶۶۹: در عشق توام نصیحت و پند چه سود رباعی شماره ۶۷۰: در عشق توام وفا قرین میباید رباعی شماره ۶۷۱: در عشق تو عقل ذوفنون میخسبد رباعی شماره ۶۷۲: در عشق اگر دمی قرارت باشد رباعی شماره ۶۷۳: در عشق نه پستی نه بلندی باشد رباعی شماره ۶۷۴: در عشق هزار جان و دل بس نکند رباعی شماره ۶۷۵: در کام دل آنچه بود نفسم همه راند رباعی شماره ۶۷۶: در گریه خون مرا شکر خند تو کرد رباعی شماره ۶۷۷: در کوی خرابات تکبر نخرند رباعی شماره ۶۷۸: در لشکر عشق چونکه خونریز کنند رباعی شماره ۶۷۹: در مدرسه عشق اگر قال بود رباعی شماره ۶۸۰: در می‌طلبی ز چشمه در بر ناید رباعی شماره ۶۸۱: در معنی هست و در عیان نیست که دید رباعی شماره ۶۸۲: در مغز فلک چو عشق تو جا گیرد رباعی شماره ۶۸۳: ای دل، اثر صبح، گه شام که دید رباعی شماره ۶۸۴: در نفی تو عقل را امان نتوان دید رباعی شماره ۶۸۵: درویش که اسرار جهان می‌بخشد رباعی شماره ۶۸۶: در عشق توم وفا قرین می‌باید رباعی شماره ۶۸۷: دریا نکند سیر مرا جو چه کند رباعی شماره ۶۸۸: دردی داری که بحر را پر دارد رباعی شماره ۶۸۹: دست تو به جود طعنه بر میغ زند رباعی شماره ۶۹۰: دشنام که از لب تو مهوش باشد رباعی شماره ۶۹۱: دل با هوس تو زاد و بودی دارد رباعی شماره ۶۹۲: دلتنگ مشو که دلگشائی آمد رباعی شماره ۶۹۳: دل جمله حکایت از بهار تو کند رباعی شماره ۶۹۴: دل داد مرا که دلستان را بزدم رباعی شماره ۶۹۵: دلدار ابد گرد دلم میگردد رباعی شماره ۶۹۶: دل در پی دلدار بسی تاخت و نشد رباعی شماره ۶۹۷: دل دوش در این عشق حریف ما بود رباعی شماره ۶۹۸: دل را بدهم پند که عمدا نرود رباعی شماره ۶۹۹: دل‌ها به سماع بیقرار افتادند رباعی شماره ۷۰۰: دل هرچه در آشکار و پنهان گوید رباعی شماره ۷۰۱: دوش آن بت من همچو مه گردون بود رباعی شماره ۷۰۲: دوش از قمر تو آسمان مینوشید رباعی شماره ۷۰۳: دو کون خیال خانه‌ای بیش نبود رباعی شماره ۷۰۴: دی باغ ز وی شکر سلامت میکرد رباعی شماره ۷۰۵: دی بنده بر آن قمر جانی شد رباعی شماره ۷۰۶: دی چشم تو رای سحر مطلق میزد رباعی شماره ۷۰۷: دیدم رخت از غم سر موئیم نماند رباعی شماره ۷۰۸: دی می‌رفتی بر تو نظر می‌کردند رباعی شماره ۷۰۹: دیوانه میان خلق پیدا باشد رباعی شماره ۷۱۰: رفتم بدر خانه آنخوش پیوند رباعی شماره ۷۱۱: رو دیده بدوز تا دلت دیده شود رباعی شماره ۷۱۲: روز آمد و غوغای تو در بردارد رباعی شماره ۷۱۳: روز شادیست غم چرا باید خورد رباعی شماره ۷۱۴: روز محک محتشم و دون آمد رباعی شماره ۷۱۵: روزیکه بود دلت ز جان پر از درد رباعی شماره ۷۱۶: روزی که جمال آن صنم دیده شود رباعی شماره ۷۱۷: روزی که خیال دلستان رقص کند رباعی شماره ۷۱۸: روزی که ز کار کمترک می‌آید رباعی شماره ۷۱۹: روزیکه مرا عشق تو دیوانه کند رباعی شماره ۷۲۰: روزیکه وجودها تولد گیرد رباعی شماره ۷۲۱: رو نیکی کن که دهر نیکی داند رباعی شماره ۷۲۲: زان آب که چرخ از آن بسر می‌گردد رباعی شماره ۷۲۳: زان مقصد صنع تو یکی نی ببرید رباعی شماره ۷۲۴: ز اول که مرا عشق نگارم بربود رباعی شماره ۷۲۵: زلفت چو بر آن لعل شکرخای زند رباعی شماره ۷۲۶: زلف تو به حسن ذوفنون‌ها برزد رباعی شماره ۷۲۷: زندان تو از نجات خوشتر باشد رباعی شماره ۷۲۸: زنهار مگو که رهروان نیز نیند رباعی شماره ۷۲۹: سر دل عاشقان ز مطرب شنوید رباعی شماره ۷۳۰: سر مستان را ز محتسب ترسانند رباعی شماره ۷۳۱: سرویکه ز باغ پاکبازان باشد رباعی شماره ۷۳۲: سرهای درختان گل تر می‌چینند رباعی شماره ۷۳۳: سرهای درختان گل رعنا چیدند رباعی شماره ۷۳۴: سودای ترا بهانه‌ای بس باشد رباعی شماره ۷۳۵: سوز دل عاشقان شررها دارد رباعی شماره ۷۳۶: شاد آنکه جمال ماهتابش ببرد رباعی شماره ۷۳۷: شاد آنکه ز دور ما یار ما بنماید رباعی شماره ۷۳۸: شادی همه طالبان که مطلوب رسید رباعی شماره ۷۳۹: شادم که غم تو در دل من گنجد رباعی شماره ۷۴۰: شادی زمانه با غمم برنامد رباعی شماره ۷۴۱: شاهیست که تو هرچه بپوشی داند رباعی شماره ۷۴۲: شب چون دل عاشقان پر از سودا شد رباعی شماره ۷۴۳: شب رفت کجا رفت همانجای که بود رباعی شماره ۷۴۴: شب گشت که خلقان همه در خواب روند رباعی شماره ۷۴۵: شور آوردم که گاو گردون نکشد رباعی شماره ۷۴۶: شور عجبی در سر ما میگردد رباعی شماره ۷۴۷: شیرین سخنی در دل ما میخندد رباعی شماره ۷۴۸: صافی صفت و پاک نظر باید بود رباعی شماره ۷۴۹: صبح آمد و وقت روشنائی آمد رباعی شماره ۷۵۰: صبح است و صبا مشک فشان می‌گذرد رباعی شماره ۷۵۱: صد بار ز سر برفت عقلم و آمد رباعی شماره ۷۵۲: صد سال بقای آن بت مهوش باد رباعی شماره ۷۵۳: صد مرحله زانسوی خرد خواهم شد رباعی شماره ۷۵۴: طاوس نه‌ای که بر جمالت نگرند رباعی شماره ۷۵۵: عارف چو گل و جز گل خندان نبود رباعی شماره ۷۵۶: هر دل که درو مهر تو پنهان نبود رباعی شماره ۷۵۷: عاشق تو یقین دان که مسلمان نبود رباعی شماره ۷۵۸: عاشق که بناز و ناز کی فرد بود رباعی شماره ۷۵۹: عاشق که تواضع ننماید چکند رباعی شماره ۷۶۰: عشاق به یک دم دو جهان در بازند رباعی شماره ۷۶۱: عشق آن باشد که خلق را دارد شاد رباعی شماره ۷۶۲: عشق آن خوشتر کز او بلاها خیزد رباعی شماره ۷۶۳: عشق از ازلست و تا ابد خواهد بود رباعی شماره ۷۶۴: عشق تو بهر صومعه مستی دارد رباعی شماره ۷۶۵: عشق تو خوشی چو قصد خونریز کند رباعی شماره ۷۶۶: عشق تو سلامت ز جهان می‌ببرد رباعی شماره ۷۶۷: عشقی آمد که عشقها سودا شد رباعی شماره ۷۶۸: عقل و دل من چه عیشها میداند رباعی شماره ۷۶۹: علم فقها ز شرع و سنت باشد رباعی شماره ۷۷۰: عید آمده کز تو عید عیدانه برد رباعی شماره ۷۷۱: غم را بر او گزیده میباید کرد رباعی شماره ۷۷۲: غم کیست که گرد دل مردان گردد رباعی شماره ۷۷۳: فردا که به محشر اندر آید زن و مرد رباعی شماره ۷۷۴: قاصد پی اینکه بنده خندان نشود رباعی شماره ۷۷۵: قد الفم ز مشق چون جیم افتاد رباعی شماره ۷۷۶: قومی به خرابات تو اندر بندند رباعی شماره ۷۷۷: کاری ز درون جان میباید رباعی شماره ۷۷۸: کامل صفتی راه فنا می‌پیمود رباعی شماره ۷۷۹: گر با دل و دنده هیچ کارم افتد رباعی شماره ۷۸۰: گر چرخ ترا خدمت پیوست کند رباعی شماره ۷۸۱: گر خواب ترا خواجه گرفتار کند رباعی شماره ۷۸۲: گر در طلبی ز چشمه در بر ناید رباعی شماره ۷۸۳: گر دریا را همه نهنگان گیرند رباعی شماره ۷۸۴: گر صبر کنم جامعه جان میسوزد رباعی شماره ۷۸۵: گر صبر کنم دل از غمت تنگ آید رباعی شماره ۷۸۶: اگر عاشق را فنا و مردن باشد رباعی شماره ۷۸۷: گر ما نه همه تنور سوزان باشد رباعی شماره ۷۸۸: گر مرده شود تن بر خود جاش کنند رباعی شماره ۷۸۹: گر نگریزی ز ما بنازی چه شود رباعی شماره ۷۹۰: گر هر دو جهان ز خار غم پر باشد رباعی شماره ۷۹۱: کس از خم چوگان تو گوئی نبرد رباعی شماره ۷۹۲: کس واقف آن حضرت شاهانه نشد رباعی شماره ۷۹۳: کشتی چو به دریای روان می‌گذرد رباعی شماره ۷۹۴: گفتم بیتی نگار از من رنجید رباعی شماره ۷۹۵: گفتم جانی به ترک جان نتوان کرد رباعی شماره ۷۹۶: گفتم که به من رسید دردت بمزید رباعی شماره ۷۹۷: گفتم که ز خردی دل من نیست پدید رباعی شماره ۷۹۸: گفتی که بگو زبان چه محرم باشد رباعی شماره ۷۹۹: کو پای که او باغ و چمن را شاید رباعی شماره ۸۰۰: گوید چونی خوشی و در خنده شود رباعی شماره ۸۰۱: گویند که فردوس برین خواهد بود *(منتسب به چند نفر) رباعی شماره ۸۰۲: کی باشد کین نبش بنوش تو رسد رباعی شماره ۸۰۳: کی غم خورد آنکه با تو خرم باشد رباعی شماره ۸۰۴: کی غم خورد آنکه شاد مطلق باشد رباعی شماره ۸۰۵: کی گفت که آن زنده جاوید بمرد رباعی شماره ۸۰۶: لبهای تو آنگه که با ستیز بود رباعی شماره ۸۰۷: لعلیست که او شکر فروشی داند رباعی شماره ۸۰۸: ما بسته بدیم بند دیگر آمد رباعی شماره ۸۰۹: هر لحظه میی به جان سرمست دهد رباعی شماره ۸۱۰: ما می‌خواهیم و دیگران میخواهند رباعی شماره ۸۱۱: ماهی که کمر گرد قمر می‌بندد رباعی شماره ۸۱۲: مائیم ز عشق یافته مرهم خود رباعی شماره ۸۱۳: مردان رهت که سر معنی دانند رباعی شماره ۸۱۴: مردان رهش زنده به جان دگرند رباعی شماره ۸۱۵: مردیکه به هست و نیست قانع گردد رباعی شماره ۸۱۶: مرغ دل من ز بسکه پرواز آورد رباعی شماره ۸۱۷: مرغی که ز باغ پاکبازان باشد رباعی شماره ۸۱۸: مرغی ملکی زانسوی گردون بپرد رباعی شماره ۸۱۹: مستان غمت بار دگر شوریدند رباعی شماره ۸۲۰: مشکین رسنت چو پرده ماه شود رباعی شماره ۸۲۱: مطرب خواهم که عاشق مست بود رباعی شماره ۸۲۲: معشوقه چو آفتاب تابان گردد رباعی شماره ۸۲۳: معشوقه خانگی بکاری ناید رباعی شماره ۸۲۴: مگذار که غصه در میانت گیرد رباعی شماره ۸۲۵: مگذار که وسوسه زبونت گیرد رباعی شماره ۸۲۶: من بنده آن قوم که خود را دانند رباعی شماره ۸۲۷: من بنده یاری که ملالش نبود رباعی شماره ۸۲۸: من بی‌خبرم خدای خود میداند رباعی شماره ۸۲۹: من چوب گرفتم به کفم عود آمد رباعی شماره ۸۳۰: مه را طرفی به ماه رو می‌ماند رباعی شماره ۸۳۱: مه‌رویان را یکان یکان برشمرید رباعی شماره ۸۳۲: می‌آ ید یار و چون شکر میخندد رباعی شماره ۸۳۳: می‌جوشد دل که تا به جوش تو رسد رباعی شماره ۸۳۴: می‌گوید عشق هرکه جان پیش کشد رباعی شماره ۸۳۵: نی آب روان ز ماهیان سیر شود رباعی شماره ۸۳۶: گر راه روی راه برت بگشایند رباعی شماره ۸۳۷: و هو معکم از او خبر می‌آید رباعی شماره ۸۳۸: هان ای دل خسته وقت مرهم آمد رباعی شماره ۸۳۹: هر جا به جهان تخم وفا برکارند رباعی شماره ۸۴۰: هر چند دلم رضا او می‌جوید رباعی شماره ۸۴۱: هرچیز که بسیار شود خوار شود رباعی شماره ۸۴۲: هر دل که بسوی دلربائی نرود رباعی شماره ۸۴۳: هر روز دلم نو شکری نوش کند رباعی شماره ۸۴۴: هر شب که دل سپهر گلشن گردد رباعی شماره ۸۴۵: هر شب که ز سودای تو نوبت بزنند رباعی شماره ۸۴۶: هر عمر که بی‌دیدن اصحاب بود رباعی شماره ۸۴۷: هر عمر که بی‌دیدن اصحاب بود رباعی شماره ۸۴۸: هر قبض اثر علت اولی باشد رباعی شماره ۸۴۹: هرگز حق صحبت قدیمت نبود رباعی شماره ۸۵۰: هر کو بگشاده گرهی می‌بندد رباعی شماره ۸۵۱: هر لحظه همی خوانمش از راه بعید رباعی شماره ۸۵۲: هر لقمه خوش که بر دهان میگردد رباعی شماره ۸۵۳: هر موی زلف او یکی جان دارد رباعی شماره ۸۵۴: هستی اثری ز نرگس مست تو بود رباعی شماره ۸۵۵: هشدار که فضل حق بناگاه آید رباعی شماره ۸۵۶: هل تا برود سرش به دیوار آید رباعی شماره ۸۵۷: هم کفرم و هم دینم و هم صافم و درد رباعی شماره ۸۵۸: همواره خوشی و دلکشی نامیزد رباعی شماره ۸۵۹: یاد تو کنم دلم تپیدن گیرد رباعی شماره ۸۶۰: یاران یاران ز هم جدائی مکنید رباعی شماره ۸۶۱: یار خواهم که فتنه‌انگیز بود رباعی شماره ۸۶۲: یاریکه مرا در غم خود می‌بندد رباعی شماره ۸۶۳: یک سو مشکوة امر پیغام نهاد رباعی شماره ۸۶۴: یک لحظه اگر نفس تو محکوم شود رباعی شماره ۸۶۵: آن جمع کن جان پراکنده بیار رباعی شماره ۸۶۶: آن زلف سیاه و قد رعناش نگر رباعی شماره ۸۶۷: آن ساقی روح دردهد جام آخر رباعی شماره ۸۶۸: آن کس که ترا دیده بود ای دلبر رباعی شماره ۸۶۹: از عاشق بدنام بیا ننگ مدار رباعی شماره ۸۷۰: امروز من از تشنه دهانی و خمار رباعی شماره ۸۷۱: اندیشه دهرت ز چه بگداخت جگر رباعی شماره ۸۷۲: ای آمده ز آسمان درین عالم دیر رباعی شماره ۸۷۳: ای آنکه دلت باید در وی منگر رباعی شماره ۸۷۴: ای بوده سماع آسمانرا ره و در رباعی شماره ۸۷۵: ای خاک درت ز آب کوثر خوشتر رباعی شماره ۸۷۶: ای دلبر عیار دل نیکوفر رباعی شماره ۸۷۷: ای دل بگذر ز عشق و معشوق و دیار رباعی شماره ۸۷۸: ای زاده ساقی هله از غم بگذر رباعی شماره ۸۷۹: ای ظل تو از سایه طوبی خوشتر رباعی شماره ۸۸۰: ای عشق خوشی چه خوش که از خوش خوشتر رباعی شماره ۸۸۱: ای مرد سماع معده را خالی دار رباعی شماره ۸۸۲: این صورت باغست و در او نیست ثمر رباعی شماره ۸۸۳: بالا بنگر دو چشم را بالا دار رباعی شماره ۸۸۴: بالا منشین که هست پستی خوشتر رباعی شماره ۸۸۵: با همت باز باش و یا هیبت شیر رباعی شماره ۸۸۶: بسیار بخوانده‌ام دستان و سمر رباعی شماره ۸۸۷: تا بتوانی مدام می‌باش به ذکر رباعی شماره ۸۸۸: تا چند کشی سخره نفس بیکار رباعی شماره ۸۸۹: چون از رخ یار دور گشتم به بهار رباعی شماره ۸۹۰: چون بت رخ تست بت‌پرستی خوشتر رباعی شماره ۸۹۱: چون دید رخ زرد من آن شهره نگار رباعی شماره ۸۹۲: خواهی بستان حلقه مستان بنگر رباعی شماره ۸۹۳: خورشید همی زرد شود بر دیوار رباعی شماره ۸۹۴: در باغ در نیامدم گرد آور رباعی شماره ۸۹۵: در خاک در وفای آن سیمین بر رباعی شماره ۸۹۶: در مصطبه‌ها گر دو خرابات نگر رباعی شماره ۸۹۷: در نوبت عشق چشم باشد در بار رباعی شماره ۸۹۸: دست و دل ما هرچه تهی‌تر خوشتر رباعی شماره ۸۹۹: دوری ز برادر منافق بهتر رباعی شماره ۹۰۰: رفتم به سر گور کریم دلدار رباعی شماره ۹۰۱: روی چو مهت پیش چراغ اولی‌تر رباعی شماره ۹۰۲: زان ابروی چون کمانت ای بدر منیر رباعی شماره ۹۰۳: ساقی گفتم ترا می ساده بیار رباعی شماره ۹۰۴: سیلاب گرفت گرد ویرانه عمر رباعی شماره ۹۰۵: طبعم چو حیات یافت از جلوه فکر رباعی شماره ۹۰۶: فرمود خدا به وحی کای پیغمبر رباعی شماره ۹۰۷: گر جان داری بیار جان باز آخر رباعی شماره ۹۰۸: گر در سر و چشم عقل داری و بصر رباعی شماره ۹۰۹: گر گل کارم بیتو نروید جز خار رباعی شماره ۹۱۰: گفتم بنما که چون کنم بمیر رباعی شماره ۹۱۱: گفتم چشمم گفت سحابی کم گیر رباعی شماره ۹۱۲: گر رنگ خزان دارم و گر رنگ بهار رباعی شماره ۹۱۳: گفتی که: بیا که باغ خندید و بهار رباعی شماره ۹۱۴: گوش ما را بی‌دم اسرار مدار رباعی شماره ۹۱۵: ای بسته حجاب، پردها را بردار رباعی شماره ۹۱۶: مائیم چو حال عاشقان زیر و زبر رباعی شماره ۹۱۷: مجموع تن و قالب خود را بنگر رباعی شماره ۹۱۸: مجنون و پریشان توام دستم گیر رباعی شماره ۹۱۹: من دم نزنم از این جهان دمگیر رباعی شماره ۹۲۰: من رنگ خزان دارم و تو رنگ بهار رباعی شماره ۹۲۱: من مسخره تو نیسستم ای فاجر رباعی شماره ۹۲۲: می‌آید گرگ نزد ما وقت سحر رباعی شماره ۹۲۳: هر دم دل جمع را برنجاند یار رباعی شماره ۹۲۴: هر دم دل خسته‌ام برنجاند یار رباعی شماره ۹۲۵: هین وقت صبوحست می ناب بیار رباعی شماره ۹۲۶: آمد آمد آنکه نرفت او هرگز رباعی شماره ۹۲۷: آمد بر من دوش نگاری سر تیز رباعی شماره ۹۲۸: آمد دی دیوانه و شبهای دراز رباعی شماره ۹۲۹: آن تاب که من دانم و تو ای دل سوز رباعی شماره ۹۳۰: آن یار نهان کشید باز دستم امروز رباعی شماره ۹۳۱: ای تنگ شکر از ترشان چشم بدوز رباعی شماره ۹۳۲: ای جان سماع و روزه و حج و نماز رباعی شماره ۹۳۳: ای جان لطیف بیغم عشق مساز رباعی شماره ۹۳۴: ای دل ز جفای دلستانان مگریز رباعی شماره ۹۳۵: ای دل همه رخت را در این کوی انداز رباعی شماره ۹۳۶: ای ذره ز خورشید توانی بگریز رباعی شماره ۹۳۷: ای صلح تو با بنده همه جنگ آمیز رباعی شماره ۹۳۸: ای عشق تو داده باز جان را پرواز رباعی شماره ۹۳۹: ای عشق نخسبی و نخفتی هرگز رباعی شماره ۹۴۰: ای کرده ز نقش آدمی چنگی ساز رباعی شماره ۹۴۱: ای لاله بیا و از رخم رنگ آموز رباعی شماره ۹۴۲: امروز خوشم به جان تو فردا نیز رباعی شماره ۹۴۳: امروز مرو از برم ای یار بساز رباعی شماره ۹۴۴: امشب که گشاده است صنم با ما راز رباعی شماره ۹۴۵: بازآمدم اینک که زنم آتش نیز رباعی شماره ۹۴۶: بازی بودم پریده از عالم راز رباعی شماره ۹۴۷: بنمای بمن رخ ای شمع طراز رباعی شماره ۹۴۸: جهدی بکن ار پند پذیری دو سه روز رباعی شماره ۹۴۹: زنها مشو غره به بیباکی باز رباعی شماره ۹۵۰: درد تو علاج کس پذیرد هرگز رباعی شماره ۹۵۱: در سر هوس عشق تو دارم همه روز رباعی شماره ۹۵۲: دل آمد و گفت هست سوداش دراز رباعی شماره ۹۵۳: دل بر سر تو بدل نجوید هرگز رباعی شماره ۹۵۴: زین سنگدلان نشد دلی نرم هنوز رباعی شماره ۹۵۵: شب گشت و خبر نیست مرا از شب و روز رباعی شماره ۹۵۶: صد بار بگفتمت ز مستان مگریز رباعی شماره ۹۵۷: صد بار بگفت یار هرجا مگریز رباعی شماره ۹۵۸: گر بکشندم نگردم از عشق توباز رباعی شماره ۹۵۹: گر در ره عشق او نباشی سرباز رباعی شماره ۹۶۰: گر گوهر طاعتی نسفتم هرگز رباعی شماره ۹۶۱: ماییم و توی و خانه خالی برخیز رباعی شماره ۹۶۲: مائیم و دمی کوته و سودای دراز رباعی شماره ۹۶۳: مائیم و هوای یار مه رو شب و روز رباعی شماره ۹۶۴: مردانه بیا که نیست کار تو مجاز رباعی شماره ۹۶۵: معشوقه ما کران نگیرد هرگز رباعی شماره ۹۶۶: من بودم و دوش آن بت بنده نواز *(منتسب به چند نفر) رباعی شماره ۹۶۷: من سیر نگشته‌ام ز تو یار هنوز رباعی شماره ۹۶۸: من همتیم کجا بود چون من باز رباعی شماره ۹۶۹: میگوید مرمرا نگار دلسوز رباعی شماره ۹۷۰: نی چاره آنکه با تو باشم همراز رباعی شماره ۹۷۱: هین وقت صبوحست میان شب و روز رباعی شماره ۹۷۲: یاری خواهی ز یار با یار بساز رباعی شماره ۹۷۳: یک شب چو ستاره گر نخسبی تا روز رباعی شماره ۹۷۴: آمد آمد ترش ترش یعنی بس رباعی شماره ۹۷۵: احوال دلم هر سحر از باد بپرس رباعی شماره ۹۷۶: از حادثه جهان زاینده مترس رباعی شماره ۹۷۷: از روز قیامت جهان‌سوز بترس رباعی شماره ۹۷۸: ای یوسف جان ز حال یعقوب بپرس رباعی شماره ۹۷۹: جانا صفت قدم ز ابروت بپرس رباعی شماره ۹۸۰: چون روبه من شدی تو از شیر مترس رباعی شماره ۹۸۱: دارد به قدح می حرامی که مپرس رباعی شماره ۹۸۲: دلدار چنان مشوش آمد که مپرس رباعی شماره ۹۸۳: رو در صف بندگان ما باش و مترس رباعی شماره ۹۸۴: رو مرکب عشق را قوی ران و مترس رباعی شماره ۹۸۵: رویم چو زر زمانه می‌بین و مپرس رباعی شماره ۹۸۶: زین عشق پر از فعل جهانسوز بترس رباعی شماره ۹۸۷: عاشق چو نمی‌شوی برو پشم بریس رباعی شماره ۹۸۸: مر تشنه عشق را شرابیست مترس رباعی شماره ۹۸۹: هستم ز غمش چنان پریشان که مپرس رباعی شماره ۹۹۰: آتش در زن ز کبریا در کویش رباعی شماره ۹۹۱: آن دل که من آن خویش پنداشتمش رباعی شماره ۹۹۲: آن دم که حق بنده‌گزاری همه خوش رباعی شماره ۹۹۳: آندیده که هست عاشق گلزارش رباعی شماره ۹۹۴: آنرا که رسول دوست پنداشتمش رباعی شماره ۹۹۵: آن رند و قلندر نهان آمد فاش رباعی شماره ۹۹۶: آنکس که نظر کند به چشم مستش رباعی شماره ۹۹۷: از آتش تو فتاده جانم در جوش رباعی شماره ۹۹۸: امروز حریف عشق بانگی زد فاش رباعی شماره ۹۹۹: اندر بر خویشم بفشاری همه خوش رباعی شماره ۱۰۰۰: ای باد صبا به کوی آن دلبر کش رباعی شماره ۱۰۰۱: ای جان جهان و روشنائی همه خوش رباعی شماره ۱۰۰۲: ای چشم بیا دامن خود در خون کش رباعی شماره ۱۰۰۳: گفتی چونی بیا که چون روزم خوش رباعی شماره ۱۰۰۴: گه باده لقب نهادم و گه جامش رباعی شماره ۱۰۰۵: مرغان رفتند بر سلیمان بخروش رباعی شماره ۱۰۰۶: من شیشه زنم بر آن دل سنگ خوشش رباعی شماره ۱۰۰۷: ناگه بزدم دست بسوی جیبش رباعی شماره ۱۰۰۸: نیمی دف من به موش دادی همه خوش رباعی شماره ۱۰۰۹: هان ای دل تشنه، جوی را جویان باش رباعی شماره ۱۰۱۰: هرچند ملولی نفسی با ما باش رباعی شماره ۱۰۱۱: ای دل برو از عاقبت اندیشان باش رباعی شماره ۱۰۱۲: ای روز نشاط روشنی وقت تو خوش رباعی شماره ۱۰۱۳: ای روی چو آفتاب تو شادی کش رباعی شماره ۱۰۱۴: ای زلف پر از مشک تتاری همه خوش رباعی شماره ۱۰۱۵: ای سودائی برو پی سودا باش رباعی شماره ۱۰۱۶: ای عشق بیا به تلخ خویان خو بخش رباعی شماره ۱۰۱۷: ای کرده به پنج شمع روشن هر شش رباعی شماره ۱۰۱۸: ای گنج بیا زود به ویرانه خویش رباعی شماره ۱۰۱۹: ای یار مرا موافقی وقتت خوش رباعی شماره ۱۰۲۰: با دل گفتم ز دیگران بیش مباش رباعی شماره ۱۰۲۱: با پیر خرد نهفته میگویم دوش رباعی شماره ۱۰۲۲: با ما چه نه‌ای مشو رفیق اوباش رباعی شماره ۱۰۲۳: بر جان و دل و دیده سواری همه خوش رباعی شماره ۱۰۲۴: بر دل چو شکفته گشت اسرار غمش رباعی شماره ۱۰۲۵: بر من بگریست نرگس خمارش رباعی شماره ۱۰۲۶: بیچاره دل سوخته محنت کش رباعی شماره ۱۰۲۷: پیوسته مرید حق شو و باقی باش رباعی شماره ۱۰۲۸: تا بتوانی تو جامه عشق مپوش رباعی شماره ۱۰۲۹: تا در نزنی بهر چه داری آتش رباعی شماره ۱۰۳۰: جان جانی بیا میان جان باش رباعی شماره ۱۰۳۱: چون رنگ بدزدید گل از رخسارش رباعی شماره ۱۰۳۲: خائیدن آن لب که چشیدی شکرش رباعی شماره ۱۰۳۳: دانم که برای ما نخفتی همه دوش رباعی شماره ۱۰۳۴: در انجمنی نشسته دیدم دوشش رباعی شماره ۱۰۳۵: در حلقه مستان تو ای دلبر دوش رباعی شماره ۱۰۳۶: در مجلس سلطان بشکستم جامش رباعی شماره ۱۰۳۷: دلدار مرا وعده دهد نشنومش رباعی شماره ۱۰۳۸: دل یاد تو آرد برود هوش ز هوش رباعی شماره ۱۰۳۹: رفت آنکه نبود کس به خوبی یارش رباعی شماره ۱۰۴۰: سودای توام در جنون می‌زد دوش رباعی شماره ۱۰۴۱: سوگند بدان دل که شده است او پستش رباعی شماره ۱۰۴۲: شب چیست برای ما زمان نالش رباعی شماره ۱۰۴۳: کاری کردم نگه نکردم پس و پیش رباعی شماره ۱۰۴۴: گر می‌کشدم غم تو هر دم مکش رباعی شماره ۱۰۴۵: گر ناله کنم گوید یعقوب مباش رباعی شماره ۱۰۴۶: گفتم چشمم گفت که جیحون کنمش رباعی شماره ۱۰۴۷: الجوهر فقر و سوی الفقر عرض رباعی شماره ۱۰۴۸: امروز سماعست و سماعست و سماع رباعی شماره ۱۰۴۹: عشقست زهر چه آن نشاید مانع رباعی شماره ۱۰۵۰: عاشق گردد بگرد اطلال و ربوع رباعی شماره ۱۰۵۱: مهمان توایم ما و مهمان سماع رباعی شماره ۱۰۵۲: هر روز بیاید آن سپهدار سماع رباعی شماره ۱۰۵۳: ای بنده سردی به زمستان چون زاغ رباعی شماره ۱۰۵۴: بلبل آمد به باغ و رستیم ز زاغ رباعی شماره ۱۰۵۵: گر با دیگری مجلس میسازم و لاغ رباعی شماره ۱۰۵۶: گفتی مگری چو ابر در فرقت باغ رباعی شماره ۱۰۵۷: گویند که عشق بانگ و نامست دروغ رباعی شماره ۱۰۵۸: گویند که یار را وفا نیست دروغ رباعی شماره ۱۰۵۹: از دل سوی دلدار شکافست شکاف رباعی شماره ۱۰۶۰: امروز طوافست طوافست طواف رباعی شماره ۱۰۶۱: با زنگی امشب چو شدستی به مصاف رباعی شماره ۱۰۶۲: در فقر فقیر باش و در صفوت صاف رباعی شماره ۱۰۶۳: گویند مرا چند بخندی ز گزاف رباعی شماره ۱۰۶۴: مهمان تو نیست دو سه روز و گزاف رباعی شماره ۱۰۶۵: آن تاق که نیست جفتش اندر آفاق رباعی شماره ۱۰۶۶: آنکس که ترا بدید ای خوب اخلاق رباعی شماره ۱۰۶۷: ای داروی فربهی و جان عاشق رباعی شماره ۱۰۶۸: تمکین و قرار من که دارد در عشق رباعی شماره ۱۰۶۹: لو کان اقل هذه الاشواق رباعی شماره ۱۰۷۰: هر دل که طواف کرد گرد در عشق رباعی شماره ۱۰۷۱: هر روز بنو برآید آن دلبر عشق رباعی شماره ۱۰۷۲: چون گشت طلسم جسم آدم چالاک رباعی شماره ۱۰۷۳: حاشا که شود سینه عاشق غمناک رباعی شماره ۱۰۷۴: خندید فرح تا بزنی انگشتک رباعی شماره ۱۰۷۵: در بحر صفا گداختم همچو نمک رباعی شماره ۱۰۷۶: آنجا که عنایتست چه صلح و چه جنگ رباعی شماره ۱۰۷۷: با همت باز باش و با کبر پلنگ رباعی شماره ۱۰۷۸: برزن به سبوی صحبت نادان سنگ رباعی شماره ۱۰۷۹: چون چنگ خودت بگیرم اندر بر تنگ رباعی شماره ۱۰۸۰: می‌گردد این روی جهان رنگ به رنگ رباعی شماره ۱۰۸۱: یک چند میان خلق کردیم درنگ رباعی شماره ۱۰۸۲: آنکس که ترا دید و نخندید چو گل رباعی شماره ۱۰۸۳: آن می که گشود مرغ جان را پر و بال رباعی شماره ۱۰۸۴: آواز گرفته است خروشان مینال رباعی شماره ۱۰۸۵: از عقل دلیل آید و از عشق خلیل رباعی شماره ۱۰۸۶: از من زر و دل خواستی ای مهر گسل رباعی شماره ۱۰۸۷: اسرار حقیقت نشود حل به سوال رباعی شماره ۱۰۸۸: این عشق کمالست و کمالست و کمال رباعی شماره ۱۰۸۹: این نکته شنو ز بنده ای نقش چگل رباعی شماره ۱۰۹۰: پر از عیسی است این جهان مالامال رباعی شماره ۱۰۹۱: جانی دارم لجوج و سرمست و فضول رباعی شماره ۱۰۹۲: چون آمده‌ای در این بیابان حاصل رباعی شماره ۱۰۹۳: چون دم زدی از مهر رخ یار ای دل رباعی شماره ۱۰۹۴: حاشا که کند دل به دگر جا منزل رباعی شماره ۱۰۹۵: الخمر و من‌الزق ینادیک تعال رباعی شماره ۱۰۹۶: در خاموشی چرا شوی کند و ملول رباعی شماره ۱۰۹۷: در عشق نوا جزو زند آنگه کل رباعی شماره ۱۰۹۸: عشقی به کمال و دلربائی به جمال رباعی شماره ۱۰۹۹: عشقی دارم پاکتر از آب زلال رباعی شماره ۱۱۰۰: عمری به هوس در تک و تاز آمد دل رباعی شماره ۱۱۰۱: عندی جمل و من اشتیاق و فضول رباعی شماره ۱۱۰۲: مردا منشین جز که به پهلوی رجال رباعی شماره ۱۱۰۳: ممکن ز تو چون نیست که بردارم دل رباعی شماره ۱۱۰۴: نومید مشو امید می‌دار ای دل رباعی شماره ۱۱۰۵: هم شاهد دیده‌ای و هم شاهد دل رباعی شماره ۱۱۰۶: کاچی سازی که روز برفست و وحل رباعی شماره ۱۱۰۷: یا من هوب سیدی و اعلی و اجل رباعی شماره ۱۱۰۸: آمد بت خوش‌عربده می‌کیشم رباعی شماره ۱۱۰۹: آمد شد خود به کوی تو می‌بینم رباعی شماره ۱۱۱۰: آن باده که بر جسم حرامست حرام رباعی شماره ۱۱۱۱: آن خوش سخنان که ما بگفتیم به هم رباعی شماره ۱۱۱۲: آنکس که به آب دیده‌اش میجویم رباعی شماره ۱۱۱۳: آن کس که ببست خواب ما را به ستم رباعی شماره ۱۱۱۴: آنم که چو غمخوار شوم من شادم رباعی شماره ۱۱۱۵: آن وقت آمد که ما به تو پردازیم رباعی شماره ۱۱۱۶: آنها که به پیش دلستان می‌کردم رباعی شماره ۱۱۱۷: آواز تو بشنوم خوش آوازه شوم رباعی شماره ۱۱۱۸: آواز سرافیل طرب میرسدم رباعی شماره ۱۱۱۹: از باد همه پیام او می‌شنوم رباعی شماره ۱۱۲۰: از بسکه به نزدیک توام من دورم رباعی شماره ۱۱۲۱: از بلبل سرمست نوائی شنوم رباعی شماره ۱۱۲۲: از بهر تو صد بار ملامت بکشم رباعی شماره ۱۱۲۳: از بهر تو گر جان بدهم خوش میرم رباعی شماره ۱۱۲۴: از ثور فلک شیر وفا میدوشم رباعی شماره ۱۱۲۵: از چشم تو سحر مطلق آموخته‌ام رباعی شماره ۱۱۲۶: از جوی خوشاب دوست آبی خوردم رباعی شماره ۱۱۲۷: از خاک در تو چون جدا می‌باشم رباعی شماره ۱۱۲۸: از خویشتن بجستن آرزو می‌کندم رباعی شماره ۱۱۲۹: از خویش خوشم نی نباشد خوشیم رباعی شماره ۱۱۳۰: از درد همیشه من دوا می‌بینم رباعی شماره ۱۱۳۱: از روی تو من همیشه گلشن بودم رباعی شماره ۱۱۳۲: از سوز غم تو آتشی میطلبم رباعی شماره ۱۱۳۳: از شور و جنون رشک جنان را بزدم رباعی شماره ۱۱۳۴: از صنع برآیم بر صانع باشم رباعی شماره ۱۱۳۵: از طبع ملول دوست ما می‌دانیم رباعی شماره ۱۱۳۶: از عشق تو گشتم ارغنون عالم رباعی شماره ۱۱۳۷: از عشق تو من بلند قد می‌گردم رباعی شماره ۱۱۳۸: از مطبخ غمهاش بلا میرسدم رباعی شماره ۱۱۳۹: از هرچه که آن خوشست نهی است مدام رباعی شماره ۱۱۴۰: اسرار ز دست دادمی نتوانم رباعی شماره ۱۱۴۱: افتاده مرا عجب شکاری چکنم رباعی شماره ۱۱۴۲: المنةالله که به تو پیوستم رباعی شماره ۱۱۴۳: امروز چو حلقه مانده بیرون دریم رباعی شماره ۱۱۴۴: امروز همه روز به پیش نظرم رباعی شماره ۱۱۴۵: امروز یکی گردش مستانه کنم رباعی شماره ۱۱۴۶: امشب که حریف دلبر دلداریم رباعی شماره ۱۱۴۷: امشب که حریف مشتری و ماهم رباعی شماره ۱۱۴۸: امشب که شراب جان مدامست مدام رباعی شماره ۱۱۴۹: امشب که غم عشق مدامست مدام رباعی شماره ۱۱۵۰: امشب که مه عشق تمامست تمام رباعی شماره ۱۱۵۱: امشب که همی رسد ز دلدار سلام رباعی شماره ۱۱۵۲: امشب همه شب نشسته اندر حزنم رباعی شماره ۱۱۵۳: اندر طلب دوست همی بشتابم رباعی شماره ۱۱۵۴: انگورم و در زیر لگد می‌گردم رباعی شماره ۱۱۵۵: از دوستیت خون جگر را بخورم رباعی شماره ۱۱۵۶: ای از تو برون ز خانه‌ها جای دلم رباعی شماره ۱۱۵۷: ای بانگ رباب از تو تابی دارم رباعی شماره ۱۱۵۸: ای جان و جهان، جان و جهان گم کردم رباعی شماره ۱۱۵۹: ای دوست شکارم و شکاری دارم رباعی شماره ۱۱۶۰: ای دل چو بهر خسی نشینی چکنم رباعی شماره ۱۱۶۱: ای دل ز جهانیان چرا داری بیم رباعی شماره ۱۱۶۲: ای راحت و آرامگه پیوستم رباعی شماره ۱۱۶۳: ای عشق که هستی به یقین معشوقم رباعی شماره ۱۱۶۴: ای نرگس پر خواب ربودی خوابم رباعی شماره ۱۱۶۵: این گردش را ز جان خود دزدیدم رباعی شماره ۱۱۶۶: با تو قصص درد و فغان میگویم رباعی شماره ۱۱۶۷: با درد بساز چون دوای تو منم رباعی شماره ۱۱۶۸: باز آمدم و برابرت بنشستم رباعی شماره ۱۱۶۹: بازآمد و بازآمد ره بگشائیم رباعی شماره ۱۱۷۰: با سرکشی عشق اگر سرد آرم رباعی شماره ۱۱۷۱: باغی که من از بهار او بشکفتم رباعی شماره ۱۱۷۲: بالای سر ار دست زند دو دستم رباعی شماره ۱۱۷۳: با ملک غمت چرا تکبر نکنم رباعی شماره ۱۱۷۴: بخروشیدم گفت خموشت خواهم رباعی شماره ۱۱۷۵: بر بوی تو هر کجا گلی دیدستم رباعی شماره ۱۱۷۶: بر بوی وفا دست زنانت باشم رباعی شماره ۱۱۷۷: بر زلف تو گر دست درازی کردم رباعی شماره ۱۱۷۸: بر شاه حبش زنیم و بر قیصر روم رباعی شماره ۱۱۷۹: بر میکده وقف است دلم سرمستم رباعی شماره ۱۱۸۰: بر یاد لبت لعل نگین می‌بوسم رباعی شماره ۱۱۸۱: بوی دهن تو از چمن می‌شنوم رباعی شماره ۱۱۸۲: بهر تو زنم نوا چو نی برگیرم رباعی شماره ۱۱۸۳: بیدف بر ما میا که ما در سوریم رباعی شماره ۱۱۸۴: بیرون ز دو کون من مرادی دارم رباعی شماره ۱۱۸۵: بیکار شدم ای غم عشقت کارم رباعی شماره ۱۱۸۶: بیگانه مگیرید مرا زین کویم رباعی شماره ۱۱۸۷: بیگاه شد وز بیگهی من شادم رباعی شماره ۱۱۸۸: تا آتش و آب عشق بشناخته‌ام رباعی شماره ۱۱۸۹: تا ترک دل خویش نگیری ندهم رباعی شماره ۱۱۹۰: تا جان دارم بنده مرجان توام رباعی شماره ۱۱۹۱: تا چند بهر زه چون غباری گردم رباعی شماره ۱۱۹۲: تا چند چو دف دست ستمهات خورم رباعی شماره ۱۱۹۳: تا خواسته‌ام از تو ترا خواسته‌ام رباعی شماره ۱۱۹۴: تا روی تو دیدم از جهان سیر شدم رباعی شماره ۱۱۹۵: تا زلف ترا به جان و دل بنده شدیم رباعی شماره ۱۱۹۶: تا شمع تو افروخت پروانه شدم رباعی شماره ۱۱۹۷: تا ظن نبری که از تو بگریخته‌ام رباعی شماره ۱۱۹۸: تا ظن نبری که از غمانت رستم رباعی شماره ۱۱۹۹: تا ظن نبری که من دوی می‌بینم رباعی شماره ۱۲۰۰: تا ظن نبری که من کمت می‌بینم رباعی شماره ۱۲۰۱: تا کاسه دوغ خویش باشد پیشم رباعی شماره ۱۲۰۲: تا پرده عاشقانه بشناخته‌ایم رباعی شماره ۱۲۰۳: تا میرود آن نگار ما میرانیم رباعی شماره ۱۲۰۴: تو بحر لطافتی و ما همچو کفیم رباعی شماره ۱۲۰۵: جانرا که در این خانه وثاقش دادم رباعی شماره ۱۲۰۶: جانی که در او دو صد جهان میدانم رباعی شماره ۱۲۰۷: چندانکه به کار خود فرو می‌بینم رباعی شماره ۱۲۰۸: چون تاج منی ز فرق خود افکندیم رباعی شماره ۱۲۰۹: چون مار ز افسون کسی می‌پیچم رباعی شماره ۱۲۱۰: چون می‌دانی که از نکوئی دورم رباعی شماره ۱۲۱۱: حاشا که ز زخم تیر و خنجر ترسیم رباعی شماره ۱۲۱۲: خواهم که به عشق تو ز جان برخیزم رباعی شماره ۱۲۱۳: خود راز چنین لطف چه مانع باشیم رباعی شماره ۱۲۱۴: خیزید که تا بر شب مهتاب زنیم رباعی شماره ۱۲۱۵: در آتش خویش چون دمی جوش کنم رباعی شماره ۱۲۱۶: در باغ شدم صبوح و گل می‌چیدم رباعی شماره ۱۲۱۷: در بحر خیال غرقه گردابم رباعی شماره ۱۲۱۸: در چنگ توام بتا در آن چنگ خوشم رباعی شماره ۱۲۱۹: در دور سپهر و مهر ساقی مائیم رباعی شماره ۱۲۲۰: در چشمه دل مهی بدیدیم به چشم رباعی شماره ۱۲۲۱: در عالم گل گنج نهانی مائیم رباعی شماره ۱۲۲۲: در عشق تو گر دل بدهم جان ببرم رباعی شماره ۱۲۲۳: در عشق تو معرفت خطا دانستیم رباعی شماره ۱۲۲۴: در کوی خرابات گذر میکردم رباعی شماره ۱۲۲۵: در کوی خرابات نگاری دیدم رباعی شماره ۱۲۲۶: در هر فلکی مردمکی می‌بینم رباعی شماره ۱۲۲۷: دستارم و جبه و سرم هر سه به هم رباعی شماره ۱۲۲۸: دشنامم ده که مست دشنام توام رباعی شماره ۱۲۲۹: دلدار چو دید خسته و غمگینم رباعی شماره ۱۲۳۰: دل زار وثاق سینه آواره کنم رباعی شماره ۱۲۳۱: دل میگوید که نقد این باغ دریم رباعی شماره ۱۲۳۲: دوش آمده بود از سر لطفی یارم رباعی شماره ۱۲۳۳: دوش از سر مستی بخراشید رخم رباعی شماره ۱۲۳۴: دوش از طربی بسوی اصحاب شدیم رباعی شماره ۱۲۳۵: دوش ارچه هزار نام بر ننگ زدم رباعی شماره ۱۲۳۶: دل داد مرا که دلستان را بزدم رباعی شماره ۱۲۳۷: دیوانه‌ام و لیک همی خوانندم رباعی شماره ۱۲۳۸: ذات تو ز عیبها جدا دانستم رباعی شماره ۱۲۳۹: رازیکه بگفتی ای بت بدخویم رباعی شماره ۱۲۴۰: رفتی و ز رفتن تو من خون گریم رباعی شماره ۱۲۴۱: روزت بستودم و نمی‌دانستم رباعی شماره ۱۲۴۲: روزی به خرابات تو می میخوردم رباعی شماره ۱۲۴۳: رویت بینم، بدر من آن را دانم رباعی شماره ۱۲۴۴: زان دم که ترا به عشق بشناخته‌ام رباعی شماره ۱۲۴۵: ز اول که حدیث عاشقی بشنودم رباعی شماره ۱۲۴۶: زاهد بودی ترانه گویت کردم رباعی شماره ۱۲۴۷: زنبور نیم که من به دودی بروم رباعی شماره ۱۲۴۸: زین پیش اگر دم از جنون میزده‌ام رباعی شماره ۱۲۴۹: زینگونه که من به نیستی خرسندم رباعی شماره ۱۲۵۰: ساقی امروز در خمارت بودم رباعی شماره ۱۲۵۱: ساقی چو دهد باده حمرا چکنم رباعی شماره ۱۲۵۲: سر در خاک آستان تو نهم رباعی شماره ۱۲۵۳: شادم که ز شادی جهان آزادم رباعی شماره ۱۲۵۴: شادی کردم چو آن گهر شد جفتم رباعی شماره ۱۲۵۵: شاعر نیم و ز شاعری نان نخورم رباعی شماره ۱۲۵۶: شب رفت و هنوز ما به خمار خودیم رباعی شماره ۱۲۵۷: شب گوید من انیس می‌خوارانم رباعی شماره ۱۲۵۸: شد گلشن روی تو تماشای دلم رباعی شماره ۱۲۵۹: صد نام زیاد دوست بر ننگ زدیم رباعی شماره ۱۲۶۰: عالم جسم است و نور جانی مائیم رباعی شماره ۱۲۶۱: عشق آمد و گفت تا بر او باشم رباعی شماره ۱۲۶۲: عشق از بنه بی‌بنست و بحریست عظیم رباعی شماره ۱۲۶۳: عشق است صبوح و من بدو بیدارم رباعی شماره ۱۲۶۴: عشق است قدح وز قدحش خوشحالم رباعی شماره ۱۲۶۵: عشق تو گرفته آستین می‌کشدم رباعی شماره ۱۲۶۶: عمری رخ یکدگر بدیدیم به چشم رباعی شماره ۱۲۶۷: فانی شدم و برید اجزای تنم رباعی شماره ۱۲۶۸: فرمود که دست و پا بکاری بزنیم رباعی شماره ۱۲۶۹: قد صبحنا اللله به عیش و مدام رباعی شماره ۱۲۷۰: قاشانیم و لاابالی حالیم رباعی شماره ۱۲۷۱: قومیکه چو آفتاب دارند قدوم رباعی شماره ۱۲۷۲: گاه از غم دلبران بر آتش باشم رباعی شماره ۱۲۷۳: گاهی ز هوس دست زنان میباشم رباعی شماره ۱۲۷۴: گر باده نهان کنیم بو را چه کنیم رباعی شماره ۱۲۷۵: گر چرخ پر از ناله کنم معذورم رباعی شماره ۱۲۷۶: گر چرخ زنم گرد تو خورشید زنم رباعی شماره ۱۲۷۷: گر جنگ کند به جای چنگش گیرم رباعی شماره ۱۲۷۸: گر خوب کنی روی مرا خوب توام رباعی شماره ۱۲۷۹: گردان به هوای یار چون گردونیم رباعی شماره ۱۲۸۰: گر دریائی ماهی دریای توام رباعی شماره ۱۲۸۱: گر دل دهم و از سر جان برخیزم رباعی شماره ۱۲۸۲: گر دل طلبم در خم مویت بینم رباعی شماره ۱۲۸۳: کردیم قبول و من زرد میترسم رباعی شماره ۱۲۸۴: گر رنج دهد بجای بختش گیرم رباعی شماره ۱۲۸۵: گر شاد ببینمت بر این دیده نهم رباعی شماره ۱۲۸۶: گر صبر کنی پرده صبرت بدریم رباعی شماره ۱۲۸۷: گر کبر بخورده‌ام که سرمست توام رباعی شماره ۱۲۸۸: گر ماه شوی بر آسمان کم نگرم رباعی شماره ۱۲۸۹: گر من به در سرای تو کم گذرم رباعی شماره ۱۲۹۰: گر یار کنی خصم تواش گردانیم رباعی شماره ۱۲۹۱: گفتم به فراق مدتی بگزارم رباعی شماره ۱۲۹۲: گویی تو که من ز هر هنر باخبرم رباعی شماره ۱۲۹۳: گفتم دل و دین بر سر کارت کردم رباعی شماره ۱۲۹۴: گفتم سگ نفس را مگر پیر کنم رباعی شماره ۱۲۹۵: گفتم که دل از تو برکنم نتوانم رباعی شماره ۱۲۹۶: گفتم که ز چشم خلق با دردسریم رباعی شماره ۱۲۹۷: گفتم که مگر غمت بود درمانم رباعی شماره ۱۲۹۸: گنجینه اسرار الهی مائیم رباعی شماره ۱۲۹۹: گوئیکه به تن دور و به دل با یارم رباعی شماره ۱۳۰۰: گه در طلب وصل مشوش باشیم رباعی شماره ۱۳۰۱: لا الفجر بقینة و لا شرب مدام رباعی شماره ۱۳۰۲: لب بستم و صد نکته خموشت گفتم رباعی شماره ۱۳۰۳: لیلم که نهاری نکند من چکنم رباعی شماره ۱۳۰۴: ما از دو صفت ز کار بیکار شویم رباعی شماره ۱۳۰۵: ما باده ز خون دل خود می‌نوشیم رباعی شماره ۱۳۰۶: ما باده ز یار دلفروز آوردیم رباعی شماره ۱۳۰۷: ما برزگران این کهن دشت نویم رباعی شماره ۱۳۰۸: ما جان لطیفیم و نظر در نائیم رباعی شماره ۱۳۰۹: ما خاک ترا به آب زمزم ندهیم رباعی شماره ۱۳۱۰: ما خواجه ده نه‌ایم ما قلاشیم رباعی شماره ۱۳۱۱: ما را بس و ما را بس و ما بس کردیم رباعی شماره ۱۳۱۲: ما رخت وجود بر عدم بربندیم رباعی شماره ۱۳۱۳: ما عاشق خود را به عدو بسپاریم رباعی شماره ۱۳۱۴: ما کار و دکان و پیشه را سوخته‌ایم رباعی شماره ۱۳۱۵: ما مذهب چشم شوخ مستش داریم رباعی شماره ۱۳۱۶: مانند قلم سپید کار سیهم رباعی شماره ۱۳۱۷: ماهی فارغ ز چارده می‌بینم رباعی شماره ۱۳۱۸: ماییم که از باده بی‌جام خوشیم رباعی شماره ۱۳۱۹: مائیم که پوستین بگازر دادیم رباعی شماره ۱۳۲۰: مائیم که بی‌قماش و بی‌سیم خوشیم رباعی شماره ۱۳۲۱: مائیم که تا مهر تو آموخته‌ایم رباعی شماره ۱۳۲۲: مائیم که دل ز جسم و جوهر کندیم رباعی شماره ۱۳۲۳: مائیم که دوست خویش دشمن داریم رباعی شماره ۱۳۲۴: مائیم که گه نهان و گه پیدائیم رباعی شماره ۱۳۲۵: مردم رغم عشق دمی در من دم رباعی شماره ۱۳۲۶: مصنوع حقیم و صید صانع باشیم رباعی شماره ۱۳۲۷: مگریز ز من که من خریدار توام رباعی شماره ۱۳۲۸: من بحر تمامم و یکی قطره نیم رباعی شماره ۱۳۲۹: من بر سر کویت آستین گردانم رباعی شماره ۱۳۳۰: من بنده قرآنم اگر جان دارم رباعی شماره ۱۳۳۱: من پیر شدم پیر نه ز ایام شدم رباعی شماره ۱۳۳۲: من چشم ترا بسته به کین می‌بینم رباعی شماره ۱۳۳۳: من خاک ترا به چرخ اعظم ندهم رباعی شماره ۱۳۳۴: من درد ترا ز دست آسان ندهم *(منتسب به چند نفر) رباعی شماره ۱۳۳۵: من دوش فراق را جفا میگفتم رباعی شماره ۱۳۳۶: من زخم تو را به هیچ مرهم ندهم رباعی شماره ۱۳۳۷: من سر بنهم در رهت ای کان کرم رباعی شماره ۱۳۳۸: من سیر نیم سیر نیم سیر نیم رباعی شماره ۱۳۳۹: من سیر نیم ولی ز سیران سیرم رباعی شماره ۱۳۴۰: من عادت و خوی آن صنم میدانم رباعی شماره ۱۳۴۱: من عاشق روی تو نگارم چکنم رباعی شماره ۱۳۴۲: من عاشقی از کمال تو آموزم رباعی شماره ۱۳۴۳: من عشق ترا به جای ایمان دارم رباعی شماره ۱۳۴۴: من عهد شکسته بر شکستی بزنم رباعی شماره ۱۳۴۵: من غیر ترا گزین ندارم چکنم رباعی شماره ۱۳۴۶: من قاعده درد و دوا می‌شکنم رباعی شماره ۱۳۴۷: من کاسته وفای آن مه‌رویم رباعی شماره ۱۳۴۸: من گردانم مطرب گردان خواهم رباعی شماره ۱۳۴۹: من گرسنه‌ام نشاط سیری دارم رباعی شماره ۱۳۵۰: من مالک ملک لامکانی شده‌ام رباعی شماره ۱۳۵۱: من مهر تو بر تارک افلاک نهم رباعی شماره ۱۳۵۲: من نای توام از لب تو می‌نوشم رباعی شماره ۱۳۵۳: من نیز چو تو عاقل و هشیار بدم رباعی شماره ۱۳۵۴: من همچو کسی نشسته بر اسب خام رباعی شماره ۱۳۵۵: من یک جانم که صد هزار است تنم رباعی شماره ۱۳۵۶: مهتاب بلند گشت و ما پست شدیم رباعی شماره ۱۳۵۷: می‌پنداری که از غمانت رستم رباعی شماره ۱۳۵۸: می‌پنداری که من به فرمان خودم رباعی شماره ۱۳۵۹: می‌گوید دف که هان بزن بر رویم رباعی شماره ۱۳۶۰: ناساز از آنیم که سازی داریم رباعی شماره ۱۳۶۱: نی از پی کسب سوی بازار شویم رباعی شماره ۱۳۶۲: نی دست که در مصاف خونریز کنم رباعی شماره ۱۳۶۳: نی سخره آسمان پیروزه شوم رباعی شماره ۱۳۶۴: هر گه که دل از خلق جدا می‌بینم رباعی شماره ۱۳۶۵: همچون سر زلف تو پریشان توایم رباعی شماره ۱۳۶۶: هم خوان توایم و نیز مهمان توایم رباعی شماره ۱۳۶۷: هم مستم و هم باده مستان توام رباعی شماره ۱۳۶۸: هم منزل عشق و هم رهت می‌بینم رباعی شماره ۱۳۶۹: هوش عاشق کجا بود؟ سوی نسیم رباعی شماره ۱۳۷۰: یار آمده، یار آمده، ره بگشائیم رباعی شماره ۱۳۷۱: یا صورت خودنمای تا نقش کنیم رباعی شماره ۱۳۷۲: بر غوش‌بک و قیر‌بک و سالارم رباعی شماره ۱۳۷۳: یک بار دگر قبول کن بندگیم رباعی شماره ۱۳۷۴: یک جرعه ز جام تو تمامست تمام رباعی شماره ۱۳۷۵: یک چند به کودکی به استاد شدیم *(منتسب به چند نفر) رباعی شماره ۱۳۷۶: یک دم که ز دیدار تو یک سو افتم رباعی شماره ۱۳۷۷: آشفته همی روی به کویی ای جان رباعی شماره ۱۳۷۸: آمد دل تا درد نهانم گفتن رباعی شماره ۱۳۷۹: آمد شب و غم‌های تو همچون عسسان رباعی شماره ۱۳۸۰: آن حلوایی که کم رسد زو به دهن رباعی شماره ۱۳۸۱: آن صورت غیبی که شندیش دشمن رباعی شماره ۱۳۸۲: آن کس که نساخت با لقای یاران رباعی شماره ۱۳۸۳: آنکو طمع وفا برد بر شکران رباعی شماره ۱۳۸۴: آن کیست کز این تیر نشد همچو کمان رباعی شماره ۱۳۸۵: احرام درش گیرد لافرمان کن رباعی شماره ۱۳۸۶: از بسکه برآورد غمت آه از من رباعی شماره ۱۳۸۷: از بسکه فساد و ابلهی زاد از من رباعی شماره ۱۳۸۸: از حاصل کار این جهانی کردن رباعی شماره ۱۳۸۹: از روز شریفتر شد از وی شب من رباعی شماره ۱۳۹۰: از عمر که پربار شود هردم من رباعی شماره ۱۳۹۱: اسرار مرا نهانی اندر جان کن رباعی شماره ۱۳۹۲: امروز مراست روز میدان منشین رباعی شماره ۱۳۹۳: امشب منم و هزار صوفی پنهان رباعی شماره ۱۳۹۴: ای آنکه گرفته‌ای به دستان دستان رباعی شماره ۱۳۹۵: ای بی‌تو حرام زندگانی ای جان رباعی شماره ۱۳۹۶: ای بی‌تو حرام زندگانی کردن رباعی شماره ۱۳۹۷: ای جانب عشاق به خیره نگران رباعی شماره ۱۳۹۸: ای جان منزه ز غم پالودن رباعی شماره ۱۳۹۹: ای جمله جهان بروی خوبت نگران رباعی شماره ۱۴۰۰: ای خورده مرا جگر برای دگران رباعی شماره ۱۴۰۱: ای خوی تو در جهان می و شیر ای جان رباعی شماره ۱۴۰۲: ای داد که هست جمله بیدار از من رباعی شماره ۱۴۰۳: ای در دو جهان یگانه تعجیل مکن رباعی شماره ۱۴۰۴: ای دف تو بخوان ز دفتر مشتاقان رباعی شماره ۱۴۰۵: ای دل تو در این واقعه دمسازی کن رباعی شماره ۱۴۰۶: ای دل چه شدی ز دست دستی میزن رباعی شماره ۱۴۰۷: ای دوست قبولم کن و جانم بستان رباعی شماره ۱۴۰۸: ای رفته ز یاران تو به یک گوشه کران رباعی شماره ۱۴۰۹: ای روی تو باغ و چمن هر دو جهان رباعی شماره ۱۴۱۰: ای روی تو کعبه دل و قبله جان رباعی شماره ۱۴۱۱: ای زخم تو خوشتر از دوای دگران رباعی شماره ۱۴۱۲: ای زخم زننده بر رباب دل من رباعی شماره ۱۴۱۳: ای سنگ ز سودای لبت آبستان رباعی شماره ۱۴۱۴: ای شاه تو مات گشته را مات مکن رباعی شماره ۱۴۱۵: ای عادت تو خشم و جفا ورزیدن رباعی شماره ۱۴۱۶: ای عادت عشق عین ایمان خوردن رباعی شماره ۱۴۱۷: ای عاشق گفتار و تفاصیل سخن رباعی شماره ۱۴۱۸: ای عالم دل از تو شده قابل جان رباعی شماره ۱۴۱۹: ای عشق تو در جان کسی و آن کس من رباعی شماره ۱۴۲۰: ای کرده ز گل دستک من پایک من رباعی شماره ۱۴۲۱: ای گرسنه وصل تو سیران جهان رباعی شماره ۱۴۲۲: ای لعل لبت معدن شکر چیدن رباعی شماره ۱۴۲۳: ای ماه لطیف جانفزا خرمن من رباعی شماره ۱۴۲۴: ای مجمع دل راه پراکنده مزن رباعی شماره ۱۴۲۵: ای مفخر و سلطان همه دلداران رباعی شماره ۱۴۲۶: ای مونس روزگار چونی بی‌من رباعی شماره ۱۴۲۷: ای ناله عشق تو رباب دل من رباعی شماره ۱۴۲۸: این بنده مراعات نداند کردن رباعی شماره ۱۴۲۹: این دیده من کز نگرد دور از من رباعی شماره ۱۴۳۰: ای یار به انکار سوی ما نگران رباعی شماره ۱۴۳۱: ای یار بیا و بر دلم بر میزان رباعی شماره ۱۴۳۲: ای یک قدح از درد تو دریای جهان رباعی شماره ۱۴۳۳: با دل گفتم اگر بود جای سخن رباعی شماره ۱۴۳۴: با دل گفتم عشق تو آغاز مکن رباعی شماره ۱۴۳۵: باغست و بهار و سرو، عالی ای جان رباعی شماره ۱۴۳۶: بیدل من و بیدل تو و بیدل تو و من رباعی شماره ۱۴۳۷: با هر دو جهان چو رنگ باید بودن رباعی شماره ۱۴۳۸: بر خسته دلان راه ملامت می زن رباعی شماره ۱۴۳۹: بر گرد جهان این دل آواره من رباعی شماره ۱۴۴۰: بر گردن ما بهانه‌ای خواهی بستن رباعی شماره ۱۴۴۱: بسیار علاقه‌ها بباید ای جان رباعی شماره ۱۴۴۲: پالوده شوی در طلب پالودن رباعی شماره ۱۴۴۳: پیموده شدم ز راه تو پیمودن رباعی شماره ۱۴۴۴: تا با خودی دوری ارچه هستی با من رباعی شماره ۱۴۴۵: تا روی تو قبله‌ام شد ای جان جهان رباعی شماره ۱۴۴۶: توبه کردم ز توبه کردن ای جان رباعی شماره ۱۴۴۷: تو شاه دل منی و شاهی می‌کن رباعی شماره ۱۴۴۸: جانم بر آن قوم که جانند ایشان رباعی شماره ۱۴۴۹: جانهاست همه جانوران را جز جان رباعی شماره ۱۴۵۰: جز باده لعل لامکان یاد مکن رباعی شماره ۱۴۵۱: جز جام جلالت اجل نوش مکن رباعی شماره ۱۴۵۲: چون شاه جهان نیست کسی در دو جهان رباعی شماره ۱۴۵۳: چندین به تو بر مهر و وفا بسته من رباعی شماره ۱۴۵۴: چون آتش می‌شود عذارش به سخن رباعی شماره ۱۴۵۵: چون بنده نه‌ای ندای شاهی میزن رباعی شماره ۱۴۵۶: چون جوشش خنب عشق دیدم ز تو من رباعی شماره ۱۴۵۷: حرص و حسد و کینه ز دل بیرون کن رباعی شماره ۱۴۵۸: چون زرد و نزار دید او رو یک من رباعی شماره ۱۴۵۹: خود حال دلی بود پریشانتر از این رباعی شماره ۱۴۶۰: در باده‌کشی تو خویش را ریشه مکن رباعی شماره ۱۴۶۱: در بحر کرم حرص و حسد پیمودن رباعی شماره ۱۴۶۲: در پوش سلاح وقت جنگ است ای جان رباعی شماره ۱۴۶۳: در چشم منست ابروی همچو کمان رباعی شماره ۱۴۶۴: در حضرت توحید پس و پیش مدان رباعی شماره ۱۴۶۵: در دیده ما نگر جمال حق بین رباعی شماره ۱۴۶۶: در راه نیاز فرد باید بودن رباعی شماره ۱۴۶۷: در عشق تو شوخ و شنگ باید بودن رباعی شماره ۱۴۶۸: دل از طلب خوبی بی‌چون گشتن رباعی شماره ۱۴۶۹: دل باغ نهانست و درختان پنهان رباعی شماره ۱۴۷۰: دل برد ز من دوش به صد عشق و فسون رباعی شماره ۱۴۷۱: دل گرسنه عید تو شد چون رمضان رباعی شماره ۱۴۷۲: دلها مثل رباب و عشق تو کمان رباعی شماره ۱۴۷۳: دوش آنچه برفت در میان تو و من رباعی شماره ۱۴۷۴: دوشست دیدم یار جدائی جویان رباعی شماره ۱۴۷۵: دی از تو چنان بدم که گل در بستان رباعی شماره ۱۴۷۶: دیدم رویت بتا تو روپوش مکن رباعی شماره ۱۴۷۷: رفتم به طبیب و گفتم ای زین‌الدین رباعی شماره ۱۴۷۸: رفتی و نرفت ای بت بگزیده من رباعی شماره ۱۴۷۹: رندی دیدم نشسته بر خنگ زمین *(منتسب به چند نفر) رباعی شماره ۱۴۸۰: رو درد گزین درد گزین درد گزین رباعی شماره ۱۴۸۱: روزیکه گذر کنی به خر پشته من رباعی شماره ۱۴۸۲: زان خسرو جان تو مهر شاهی بستان رباعی شماره ۱۴۸۳: سرمست توام نه از می و نز افیون رباعی شماره ۱۴۸۴: سرمست شدم در هوس سرمستان رباعی شماره ۱۴۸۵: شاخ گل تر بر سر عنبر میزن رباعی شماره ۱۴۸۶: شب رفت و نرفت ای بت سیمین‌بر من رباعی شماره ۱۴۸۷: شد کودکی و رفت جوانی ز جوان رباعی شماره ۱۴۸۸: شمع ازلست عالم افروزی من رباعی شماره ۱۴۸۹: شوری دارم که برنتابد گردون رباعی شماره ۱۴۹۰: صورت همه مقبول هیولا میدان رباعی شماره ۱۴۹۱: طبع تو چو سنگست و دلت چون آهن رباعی شماره ۱۴۹۲: طبعی نه که با دوست در نیامیزم من رباعی شماره ۱۴۹۳: عقلی که خلاف تو گزیدن نتوان رباعی شماره ۱۴۹۴: عید آمد و عیدانه جمال سلطان رباعی شماره ۱۴۹۵: فرخ باشد جمال سلطان دیدن رباعی شماره ۱۴۹۶: گر تیغ اجل مرا کند بی‌سر و جان رباعی شماره ۱۴۹۷: گر دست بشد ز کار پائی می‌زن رباعی شماره ۱۴۹۸: گر شامم و گر عراق و گر لورستان رباعی شماره ۱۴۹۹: گر کشته شوم به نزد و پیکار تو من رباعی شماره ۱۵۰۰: گر مشتاقی به پیش مشتاق نشین رباعی شماره ۱۵۰۱: کس نیست به غیر از او در این جمله جهان رباعی شماره ۱۵۰۲: گفتم که بر حریف غمگین منشین رباعی شماره ۱۵۰۳: گفتم مکن ایروت حسن خوت حسن رباعی شماره ۱۵۰۴: گلباغ نهانست و درختان پنهان رباعی شماره ۱۵۰۵: ما زیبائیم خویش را زیبا کن رباعی شماره ۱۵۰۶: ما کاهگلان عشق و پهلو به زمین رباعی شماره ۱۵۰۷: ما مرد سنانیم نه از بهر سه نان رباعی شماره ۱۵۰۸: مجموع جهان عاشق یک پاره من رباعی شماره ۱۵۰۹: معشوق من از همه نهانست بدان رباعی شماره ۱۵۱۰: من بنده مستی که بود دست زنان رباعی شماره ۱۵۱۱: من بیرخ تو باده ندانم خوردن رباعی شماره ۱۵۱۲: من بینم آنرا که نمی‌بینم من رباعی شماره ۱۵۱۳: من کاغذهای مصر و بغداد ای جان رباعی شماره ۱۵۱۴: من عاشق عشق و عشق هم عاشق من رباعی شماره ۱۵۱۵: من کی خندم تات نبینم خندان رباعی شماره ۱۵۱۶: مردان تو در دایره کن فیکون رباعی شماره ۱۵۱۷: نزدیک منی مرا مبین چون دوران رباعی شماره ۱۵۱۸: هر خانه که بی‌چراغ باشد ای جان رباعی شماره ۱۵۱۹: هر روز خوش است منزلی بسپردن رباعی شماره ۱۵۲۰: هر روز نو برآئی ای دلبر جان رباعی شماره ۱۵۲۱: هر مطرب کو نیست ز دل دفتر خوان رباعی شماره ۱۵۲۲: هشدار که می‌روند هر سو غولان رباعی شماره ۱۵۲۳: هم خانه از آن اوست و هم جامه و نان رباعی شماره ۱۵۲۴: هم نور دل منی و هم راحت جان رباعی شماره ۱۵۲۵: هنگام اجل چو جان بپردازد تن رباعی شماره ۱۵۲۶: یا دلبر من باید و یا دل بر من رباعی شماره ۱۵۲۷: یارب چه دلست این و چه خو دارد این رباعی شماره ۱۵۲۸: یا اوحد بالجمال یا جانمسن رباعی شماره ۱۵۲۹: آن رهزن دل که پای‌کوبانم از او رباعی شماره ۱۵۳۰: آن شاه که هست عقل دیوانه او رباعی شماره ۱۵۳۱: آن شخص که رشک برد بر جامه تو رباعی شماره ۱۵۳۲: آن کس که همیشه دل پر از دردم از او رباعی شماره ۱۵۳۳: آن لاله رخی که با رخ زردم از او رباعی شماره ۱۵۳۴: از جان بشنیده‌ام نوای غم تو رباعی شماره ۱۵۳۵: از گنج قدم شدیم ویرانه او رباعی شماره ۱۵۳۶: ای آب از این دیده بیخواب برو رباعی شماره ۱۵۳۷: ای از دل و جان لطیفتر قالب تو رباعی شماره ۱۵۳۸: ای پرده پندار پسندیده تو رباعی شماره ۱۵۳۹: ای بسته تو خواب من به چشم جادو رباعی شماره ۱۵۴۰: ای بلبل مست بوستانی برگو رباعی شماره ۱۵۴۱: ای جان جهان به حق احسانت مرو رباعی شماره ۱۵۴۲: ای جان جهان جان و جهان بنده تو رباعی شماره ۱۵۴۳: ای جان جهان جز تو کسی کیست بگو رباعی شماره ۱۵۴۴: ای چرخ فلک پایه پیروزه تو رباعی شماره ۱۵۴۵: ای در دل من میل و تمنا همه تو رباعی شماره ۱۵۴۶: ای دل اگرت طاقت غم نیست برو رباعی شماره ۱۵۴۷: ای دل تو بهر خیال مغرور مشو رباعی شماره ۱۵۴۸: ای دل گر ازین حدیث آگاهی تو رباعی شماره ۱۵۴۹: ای زندگی! تن و توانم همه تو رباعی شماره ۱۵۵۰: ای ساقی جان برین خوش آواز برو رباعی شماره ۱۵۵۱: ای ظلمت شب مانع خورشید مشو رباعی شماره ۱۵۵۲: ای عارف گوینده، نوائی برگو رباعی شماره ۱۵۵۳: ای عشرت نزدیک ز ما دور مشو رباعی شماره ۱۵۵۴: ای ماه چو ابر بس گرستم بی‌تو رباعی شماره ۱۵۵۵: ای مشفق فرزند دو بیتی می‌گو رباعی شماره ۱۵۵۶: با توست مراد، از چه روی هر سو تو رباعی شماره ۱۵۵۷: با نامحرم حدیث اسرار مگو رباعی شماره ۱۵۵۸: بر آتش چو دیک تو خود را میجو رباعی شماره ۱۵۵۹: بر تخته دل که من نگهبانم و تو رباعی شماره ۱۵۶۰: ترکی که دلم شاد کند خنده او رباعی شماره ۱۵۶۱: چون پاک شد از رنگ خودی سینه تو رباعی شماره ۱۵۶۲: خواهی که مقیم و خوش شوی با ما تو رباعی شماره ۱۵۶۳: داروی ملولی رخ و رخساره تو رباعی شماره ۱۵۶۴: در اصل یکی بدست جان من و تو رباعی شماره ۱۵۶۵: در چرخ نگنجد آنکه شد لاغر تو رباعی شماره ۱۵۶۶: در کوی خیال خود چه می‌پویی تو رباعی شماره ۱۵۶۷: درها همه بسته‌اند الا در تو رباعی شماره ۱۵۶۸: دل در تو گمان بد برد دور از تو رباعی شماره ۱۵۶۹: رشک آیدم از شانه و سنگ ای دلجو رباعی شماره ۱۵۷۰: زاندم که شنیده‌ام نوای غم تو رباعی شماره ۱۵۷۱: سر رشته شادیست خیال خوش تو رباعی شماره ۱۵۷۲: سوگند بدان روی تو و هستی تو رباعی شماره ۱۵۷۳: صد داد همی رسد ز بیدادی تو رباعی شماره ۱۵۷۴: عشقست که کیمیای شرقست در او رباعی شماره ۱۵۷۵: عمرم یکبار زد کناری با تو رباعی شماره ۱۵۷۶: فرزانه عشق را تو دیوانه مگو رباعی شماره ۱۵۷۷: گر جمله برفتند نگارا تو مرو رباعی شماره ۱۵۷۸: گر عاشق عشق ما شدی، ای مه‌رو رباعی شماره ۱۵۷۹: گر عاقل و عالمی به عشق ابله شو رباعی شماره ۱۵۸۰: گر هیچ ترا میل سوی ماست بگو رباعی شماره ۱۵۸۱: گفتم روزی که من به جانم با تو رباعی شماره ۱۵۸۲: گفتم که کجا بود مها خانه تو رباعی شماره ۱۵۸۳: گه در دل ما نشین چو اسرار و مرو رباعی شماره ۱۵۸۴: ما چاره عالمیم و بیچاره تو رباعی شماره ۱۵۸۵: مردی یارا که بوی فقر آید از او رباعی شماره ۱۵۸۶: مستم ز دو لعل شکرت ای مه‌رو رباعی شماره ۱۵۸۷: من بنده تو بنده تو بنده تو رباعی شماره ۱۵۸۸: نی هرکه کند رقص و جهد بالا او رباعی شماره ۱۵۸۹: هان ای تن خاکی سخن از خاک مگو رباعی شماره ۱۵۹۰: هرچند در این هوس بسی باشی تو رباعی شماره ۱۵۹۱: هرچند که قد بی‌بدل دارد سرو رباعی شماره ۱۵۹۲: آمد بر من خیال جانان ز پگه رباعی شماره ۱۵۹۳: آن دم که رسی به گوهر ناسفته رباعی شماره ۱۵۹۴: آنکس که ز دست شد بر او دست منه رباعی شماره ۱۵۹۵: آنی که وجود و عدمت اوست همه رباعی شماره ۱۵۹۶: از دیده کژ دلبر رعنا را چه رباعی شماره ۱۵۹۷: السکر صار کاسدا من شفتیه رباعی شماره ۱۵۹۸: ای کان العباد ما اهواه رباعی شماره ۱۵۹۹: آهوی قمرا سهامه عیناه رباعی شماره ۱۶۰۰: ای آنکه به جان این جهانی زنده رباعی شماره ۱۶۰۱: ای پارسی و تازی تو پوشیده رباعی شماره ۱۶۰۲: ای بر نمک تو خلق نانی بزده رباعی شماره ۱۶۰۳: ای بی‌ادبانه من ز تو نالیده رباعی شماره ۱۶۰۴: ای جان تو بر مقصران آشفته رباعی شماره ۱۶۰۵: ای با تو جهان ظریف و شادی باره رباعی شماره ۱۶۰۶: ای خواب مرا بسته و مدفون کرده رباعی شماره ۱۶۰۷: ای در طلب گره‌گشائی مرده رباعی شماره ۱۶۰۸: ای دوست مرا دمدمه بسیار مده رباعی شماره ۱۶۰۹: ای روز الست ملک و دولت رانده رباعی شماره ۱۶۱۰: ای سرو ز قامت تو قد دزدیده رباعی شماره ۱۶۱۱: ای کوران را به لطف ره بین کرده رباعی شماره ۱۶۱۲: ای میر ملیحان و مهان شیی الله رباعی شماره ۱۶۱۳: باز آمد یار با دلی چون خاره رباعی شماره ۱۶۱۴: بازیچه قدرت خدائیم همه رباعی شماره ۱۶۱۵: بفروخت مرا یار به یک دسته تره رباعی شماره ۱۶۱۶: بیگانه شوی ز صحبت بیگانه رباعی شماره ۱۶۱۷: بیگاه شد و دل نرهید از ناله رباعی شماره ۱۶۱۸: تا روی ترا بدیدم ای بت ناآگاه رباعی شماره ۱۶۱۹: تو آبی و ما جمله گیاییم همه رباعی شماره ۱۶۲۰: تو توبه مکن که من شکستم توبه رباعی شماره ۱۶۲۱: جانیست غذای او غم و اندیشه رباعی شماره ۱۶۲۲: دانی شب چیست بشنو ای فرزانه رباعی شماره ۱۶۲۳: در راه یگانگی چه طاعت چه گناه رباعی شماره ۱۶۲۴: در بندگیت حلقه بگوشم ای شاه رباعی شماره ۱۶۲۵: در عشق خلاصه جنون از من خواه رباعی شماره ۱۶۲۶: دی از سر سودای تو من شوریده رباعی شماره ۱۶۲۷: روی تو نماز آمد و چشمت روزه رباعی شماره ۱۶۲۸: زلف تو که یکروزم از او روشن نه رباعی شماره ۱۶۲۹: سه چیز ز من ربوده‌ای بگزیده رباعی شماره ۱۶۳۰: صاحب‌نظران راست تحیر پیشه رباعی شماره ۱۶۳۱: صحت که کشد سقم و رنجوری به رباعی شماره ۱۶۳۲: صوفی نشوی به فوطه و پشمینه رباعی شماره ۱۶۳۳: عشق غلب القلب و قد صار به رباعی شماره ۱۶۳۴: فصلیست چو وصل دوست فرخنده شده رباعی شماره ۱۶۳۵: گفتم چکنم گفت که ای بیچاره رباعی شماره ۱۶۳۶: گفتم که توی می و منم پیمانه رباعی شماره ۱۶۳۷: گفتم که ز عشقت شده‌ام دیوانه رباعی شماره ۱۶۳۸: گنجیست نهانه در زمین پوشیده رباعی شماره ۱۶۳۹: گیر ایدل من عنان آن شاهنشاه رباعی شماره ۱۶۴۰: ما را می کهنه باید و دیرینه رباعی شماره ۱۶۴۱: ما مردانیم نشسته بر تنگ دره رباعی شماره ۱۶۴۲: ماننده زنبیل بگیر این روزه رباعی شماره ۱۶۴۳: مستم ز می عشق خراب افتاده رباعی شماره ۱۶۴۴: من میگویم که گشت بیگاه ایماه رباعی شماره ۱۶۴۵: میخوردم باده بابت آشفته رباعی شماره ۱۶۴۶: میدان فراخ و مرد میدانی نه رباعی شماره ۱۶۴۷: وه وه که به دیدار تو چونم تشنه رباعی شماره ۱۶۴۸: هین نوبت صبر آمد و ماه روزه رباعی شماره ۱۶۴۹: هر چند در این پرده اسیرید همه رباعی شماره ۱۶۵۰: هم آینه‌ایم و هم لقائیم همه رباعی شماره ۱۶۵۱: یارب تو مرا به نفس طناز مده رباعی شماره ۱۶۵۲: یارب تو یکی یار جفا کارش ده رباعی شماره ۱۶۵۳: آمد بر من دوش مه یغمائی رباعی شماره ۱۶۵۴: آن چیز که هست در سبد می‌دانی رباعی شماره ۱۶۵۵: آن خوش باشد که صاحب تمییزی رباعی شماره ۱۶۵۶: آن دل که به یاد خود صبورش کردی رباعی شماره ۱۶۵۷: آن را که نکرد ز هر سود ای ساقی رباعی شماره ۱۶۵۸: آن رطل گران را اگر ارزان کنیی رباعی شماره ۱۶۵۹: آن روز که دیوانه سر و سودائی رباعی شماره ۱۶۶۰: آن روی ترش نگر چو قندستانی رباعی شماره ۱۶۶۱: آن ظلم رسیده‌ای که دادش دادی رباعی شماره ۱۶۶۲: آن میوه توی که نادر ایامی رباعی شماره ۱۶۶۳: آنی تو که در صومعه مستم داری رباعی شماره ۱۶۶۴: آنی که بر دلشدگان دیر آئی رباعی شماره ۱۶۶۵: آنی که به صد شفاعت و صد زاری رباعی شماره ۱۶۶۶: احوال من زار حزین می‌پرسی رباعی شماره ۱۶۶۷: از آب و گلی نیست بنای چو توی رباعی شماره ۱۶۶۸: از جان بگریزم ار ز جان بگریزی رباعی شماره ۱۶۶۹: از چهره آفتاب مهوش گردی رباعی شماره ۱۶۷۰: از خلق ز راه تیزهوشی نرهی رباعی شماره ۱۶۷۱: از رنج و ملال ما چه فریاد کنی رباعی شماره ۱۶۷۲: از سایه عاشقان اگر دور شوی رباعی شماره ۱۶۷۳: از شادی تو پر است شهر و وادی رباعی شماره ۱۶۷۴: از عشق ازل ترانه‌گویان گشتی رباعی شماره ۱۶۷۵: از عشق تو هر طرف یکی شبخیزی رباعی شماره ۱۶۷۶: از گل قفس هدهد جانها تو کنی رباعی شماره ۱۶۷۷: از کم خوردن زیرک و هشیار شوی رباعی شماره ۱۶۷۸: استاد مرا بگفتم اندر مستی رباعی شماره ۱۶۷۹: اسرار شنو ز طوطی ربانی رباعی شماره ۱۶۸۰: افتاد مرا با لب او گفتاری رباعی شماره ۱۶۸۱: امروز مرا سخت پریشان کردی رباعی شماره ۱۶۸۲: امشب برو ای خواب اگر بنشینی رباعی شماره ۱۶۸۳: امشب که فتاده‌ای به چنگال رهی رباعی شماره ۱۶۸۴: امشب منم و یکی حریف چو منی رباعی شماره ۱۶۸۵: اندر دل من مها دل‌افروز توی رباعی شماره ۱۶۸۶: اندر دو جهان دلبر و جانم تو بسی رباعی شماره ۱۶۸۷: اندر ره حق چو چست و چالاک شوی رباعی شماره ۱۶۸۸: اندر سرم ار عقل و تمیز است توی رباعی شماره ۱۶۸۹: ای آتش بخت سوی گردون رفتی رباعی شماره ۱۶۹۰: ای آنکه به کوی یار ما افتادی رباعی شماره ۱۶۹۱: ای آنکه تو از دوش بیادم دادی رباعی شماره ۱۶۹۲: ای آنکه تو خون عاشقان آشامی رباعی شماره ۱۶۹۳: ای آنکه ره گریز می‌اندیشی رباعی شماره ۱۶۹۴: ای آنکه ز حد برون جان‌افزایی رباعی شماره ۱۶۹۵: ای آنکه ز حال بندگان میدانی رباعی شماره ۱۶۹۶: ای آنکه ز خاک تیره نطعی سازی رباعی شماره ۱۶۹۷: ای آنکه صلیب دار و هم ترسائی رباعی شماره ۱۶۹۸: ای آنکه طبیب دردهای مائی رباعی شماره ۱۶۹۹: ای آنکه غلام خسرو شیرینی رباعی شماره ۱۷۰۰: ای آنکه مرا بسته صد دام کنی رباعی شماره ۱۷۰۱: ای آنکه مرا دهر زبان میدانی رباعی شماره ۱۷۰۲: ای آنکه نظر به طعنه می‌اندازی رباعی شماره ۱۷۰۳: ای ابر که تو جهان خورشیدانی رباعی شماره ۱۷۰۴: ای از تو مرا گوش پرودیده بهی رباعی شماره ۱۷۰۵: ای باد سحر به کوی آن سلسله موی رباعی شماره ۱۷۰۶: ای باد سحر تو از سر نیکوئی رباعی شماره ۱۷۰۷: ای باده تو باشی که همه داد کنی رباعی شماره ۱۷۰۸: ای باطل اگر ز حق نگریزی چکنی رباعی شماره ۱۷۰۹: ای باغ خدا که پر بت و پر حوری رباعی شماره ۱۷۱۰: ای بانگ رباب از کجا می‌آئی رباعی شماره ۱۷۱۱: ای پر ز جفا چند از این طراری رباعی شماره ۱۷۱۲: ای بر سر ره نشسته ره می‌طلبی رباعی شماره ۱۷۱۳: ای بنده اگر تو خواجه بشناختیی رباعی شماره ۱۷۱۴: ای پیر اگر تو روی با حق داری رباعی شماره ۱۷۱۵: ای ترک چرا به زلف چون هندوئی رباعی شماره ۱۷۱۶: ای چون علم بلند در صحرائی رباعی شماره ۱۷۱۷: ای چون علم سپید در صحرائی رباعی شماره ۱۷۱۸: ای خواجه چرا بی‌پر و بالم کردی رباعی شماره ۱۷۱۹: ای خواجه ز هر خیال پر باد شوی رباعی شماره ۱۷۲۰: ای خواجه گنه مکن که بدنام شوی رباعی شماره ۱۷۲۱: ای داده مرا به خواب در بیداری رباعی شماره ۱۷۲۲: ای داده مرا چو عشق خود بیداری رباعی شماره ۱۷۲۳: ای دام هزار فتنه و طراری رباعی شماره ۱۷۲۴: ای در دل من نشسته بگشاده دری رباعی شماره ۱۷۲۵: ای در دل هر کسی ز مهرت تابی رباعی شماره ۱۷۲۶: ای دشمن جان و جان شیرین که توی رباعی شماره ۱۷۲۷: ای دل تو اگر هزار دلبر داری رباعی شماره ۱۷۲۸: ای دل تو بدین مفلسی و رسوائی رباعی شماره ۱۷۲۹: ای دل تو دمی مطیع سبحان نشدی رباعی شماره ۱۷۳۰: ای دل تو و درد او اگر خود مردی رباعی شماره ۱۷۳۱: ای دل چو به صدق از تو نیاید کاری رباعی شماره ۱۷۳۲: ای دل چو وصال یار دیدی حالی رباعی شماره ۱۷۳۳: ای دل چه حدیث ماجرا می‌جوئی رباعی شماره ۱۷۳۴: ای دوست به حق آنکه جان را جانی رباعی شماره ۱۷۳۵: ای دوست بهر سخن در جنگ زنی رباعی شماره ۱۷۳۶: ای دوست ترا رسد اگر ناز کنی رباعی شماره ۱۷۳۷: ای دوست ز من طمع مکن غمخواری رباعی شماره ۱۷۳۸: ای دیده تو از گریه زبون می‌نشوی رباعی شماره ۱۷۳۹: ای روی ترا پیشه جهان‌آرائی رباعی شماره ۱۷۴۰: ای ساقی از آن باده که اول دادی رباعی شماره ۱۷۴۱: ای ساقی جان که سرده ایامی رباعی شماره ۱۷۴۲: ای سر سبب اندر سبب اندر سببی رباعی شماره ۱۷۴۳: ای شاخ گلی که از صبا می‌رنجی رباعی شماره ۱۷۴۴: ای شادی راز تو هزاران شادی رباعی شماره ۱۷۴۵: ای شمع تو صوفی صفتی پنداری رباعی شماره ۱۷۴۶: ای صاف که می شور و چنین می‌گردی رباعی شماره ۱۷۴۷: ای طالب دنیا تو یکی مزدوری رباعی شماره ۱۷۴۸: ای عشق تو عین عالم حیرانی رباعی شماره ۱۷۴۹: ای قاصد جان من به جان میارزی رباعی شماره ۱۷۵۰: ای کاش که من بدانمی کیستمی رباعی شماره ۱۷۵۱: ای گل تو ز لطف گلستان می‌خندی رباعی شماره ۱۷۵۲: ای کمتر مهمانیت آب گرمی رباعی شماره ۱۷۵۳: ای گوی زنخ زلف چو چوگان داری رباعی شماره ۱۷۵۴: ای ماه اگرچه روشن و پرنوری رباعی شماره ۱۷۵۵: ای ماه برآمدی و تابان گشتی رباعی شماره ۱۷۵۶: ای موسی ما به طور سینا رفتی رباعی شماره ۱۷۵۷: این شاخ شکوفه بارگیرد روزی رباعی شماره ۱۷۵۸: ای نرگس بی‌چشم و دهن حیرانی رباعی شماره ۱۷۵۹: ای نسخه نامه الهی که توئی *(منتسب به چند نفر) رباعی شماره ۱۷۶۰: این عرصه که عرض آن ندارد طولی رباعی شماره ۱۷۶۱: ای نفس عجب که با دلم همنفسی رباعی شماره ۱۷۶۲: ای نور دل و دیده و جانم چونی رباعی شماره ۱۷۶۳: ای هیزم تو خشک نگردد روزی رباعی شماره ۱۷۶۴: ای یار گرفته شراب آمیزی رباعی شماره ۱۷۶۵: امروز بیا که سخت آراسته‌ای رباعی شماره ۱۷۶۶: امروز ندانم بچه دست آمده‌ای رباعی شماره ۱۷۶۷: ای آنکه به جز شادی و جز نور نه‌ای رباعی شماره ۱۷۶۸: ای آنکه به لطف دلستان همه‌ای رباعی شماره ۱۷۶۹: ای آنکه تو بر فلک وطن داشته‌ای رباعی شماره ۱۷۷۰: ای آنکه تو جان بنده را جان شده‌ای رباعی شماره ۱۷۷۱: ای آنکه حریف بازی ما بده‌ای رباعی شماره ۱۷۷۲: ای آنکه رخت چو آتش افروخته‌ای رباعی شماره ۱۷۷۳: ای آنکه مرا به لطف بنواخته‌ای رباعی شماره ۱۷۷۴: ای خورشیدی که چهره افروخته‌ای رباعی شماره ۱۷۷۵: ای دوست که دل ز دوست برداشته‌ای رباعی شماره ۱۷۷۶: ای عشرت نیست گشته هستک شده‌ای رباعی شماره ۱۷۷۷: این نیست ره وصل که پنداشته‌ای رباعی شماره ۱۷۷۸: با بی‌خبران اگر نشستی بردی رباعی شماره ۱۷۷۹: با خنده بر بسته چرا خرسندی رباعی شماره ۱۷۸۰: با دل گفتم که ای دل از نادانی رباعی شماره ۱۷۸۱: بازآی که تا به خود نیازم بینی رباعی شماره ۱۷۸۲: با زهره و با ماه اگر انبازی رباعی شماره ۱۷۸۳: با صورت دین صورت زردشت کشی رباعی شماره ۱۷۸۴: با قلاشان چو رد نهادی پائی رباعی شماره ۱۷۸۵: بالا شجری لب شکر و دل حجری رباعی شماره ۱۷۸۶: تو می‌خندی بهانه‌ای یافته‌ای رباعی شماره ۱۷۸۷: جانم ز طرب چون شکر انباشته‌ای رباعی شماره ۱۷۸۸: خوش خوش صنما تازه رخان آمده‌ای رباعی شماره ۱۷۸۹: در باغ درآ با گل اگر خار نه‌ای رباعی شماره ۱۷۹۰: گر آب دهی نهال خود کاشته‌ای رباعی شماره ۱۷۹۱: گر با همه‌ای چو بی منی بی‌همه‌ای رباعی شماره ۱۷۹۲: لطفی که مرا شبانه بنواخته‌ای رباعی شماره ۱۷۹۳: با من ترش است روی یار قدری رباعی شماره ۱۷۹۴: با نااهلان اگر چو جانی باشی رباعی شماره ۱۷۹۵: با یار به گلزار شدم رهگذری رباعی شماره ۱۷۹۶: بد می‌کنی و نیک طمع می‌داری رباعی شماره ۱۷۹۷: پران باشی چو در صف یارانی رباعی شماره ۱۷۹۸: برخیز و به نزد آن نکونام درآی رباعی شماره ۱۷۹۹: بر ظلمت شب خیمه مهتاب زدی رباعی شماره ۱۸۰۰: بر کار گذشته بین که حسرت نخوری رباعی شماره ۱۸۰۱: بر گلشن یارم گذرت بایستی رباعی شماره ۱۸۰۲: بنمای به من رخت بکن مردمی رباعی شماره ۱۸۰۳: بوئی ز تو و گل معطر نی نی رباعی شماره ۱۸۰۴: بی‌آتش عشق تو نخوردم آبی رباعی شماره ۱۸۰۵: بیچاره دلا که آینه هر اثری رباعی شماره ۱۸۰۶: بی‌جهد به عالم معانی نرسی رباعی شماره ۱۸۰۷: بیخود باشی هزار رحمت بینی رباعی شماره ۱۸۰۸: بیرون نگری صورت انسان بینی رباعی شماره ۱۸۰۹: پیش آی خیال او که شوری داری رباعی شماره ۱۸۱۰: بی‌نام و نشان چون دل و جانم کردی رباعی شماره ۱۸۱۱: پیوسته مها عزم سفر می‌داری رباعی شماره ۱۸۱۲: تا چند ز جان مستمند اندیشی رباعی شماره ۱۸۱۳: تا خاک قدوم هر مقدم نشوی رباعی شماره ۱۸۱۴: تا درد نیابی تو به درمان نرسی رباعی شماره ۱۸۱۵: تا در طلب گوهر کانی کانی رباعی شماره ۱۸۱۶: تا عاشق آن روی پریزاد شوی رباعی شماره ۱۸۱۷: تا هشیاری به طعم مستی نرسی رباعی شماره ۱۸۱۸: تقصیر نکرد عشق در خماری رباعی شماره ۱۸۱۹: تو آب نه‌ای خاک نه‌ای تو دگری رباعی شماره ۱۸۲۰: توبه کردم ز شور و بی‌خویشتنی رباعی شماره ۱۸۲۱: تو دوش چه خواب دیده‌ای می‌دانی رباعی شماره ۱۸۲۲: تو سیر شدی من نشدم زین مستی رباعی شماره ۱۸۲۳: جانا ز تو بیزار شوم نی نی نی رباعی شماره ۱۸۲۴: جان بگریزد اگر ز جان بگریزی رباعی شماره ۱۸۲۵: جان در ره ما بباز اگر مرد دلی رباعی شماره ۱۸۲۶: جان دید ز جانان ازل دمسازی رباعی شماره ۱۸۲۷: جان روز چو مار است به شب چون ماهی رباعی شماره ۱۸۲۸: جانم دارد ز عشق جان‌افزائی رباعی شماره ۱۸۲۹: چشمان خمار و روی رخشان داری رباعی شماره ۱۸۳۰: چشم تو بهر غمزه بسوزد مستی رباعی شماره ۱۸۳۱: چشم مستت ز عادت خماری رباعی شماره ۱۸۳۲: چندان گفتی که از بیان بگذشتی رباعی شماره ۱۸۳۳: چون جمله خطا کنم صوابم تو بسی رباعی شماره ۱۸۳۴: چون خار بکاری رخ گل می‌خاری رباعی شماره ۱۸۳۵: چون ساز کند عدم حیات افزائی رباعی شماره ۱۸۳۶: چونست به درد دیگران درمانی رباعی شماره ۱۸۳۷: چون شب بر من زنان و گویان آئی رباعی شماره ۱۸۳۸: چون کار مسافران دینم کردی رباعی شماره ۱۸۳۹: چون مست شوی قرابه بر پای زنی رباعی شماره ۱۸۴۰: چون ممکن آن نیست اینکه از بر ما برهی رباعی شماره ۱۸۴۱: چونی ای آنکه از جمال فردی رباعی شماره ۱۸۴۲: چون نیشکر است این نیت ای نایی رباعی شماره ۱۸۴۳: حاشا که به ماه گویمت میمانی رباعی شماره ۱۸۴۴: حیف است که پیش کر زنی طنبوری رباعی شماره ۱۸۴۵: خواهی که حیات جاودانه بینی رباعی شماره ۱۸۴۶: خواهی که در این زمانه فردی گردی رباعی شماره ۱۸۴۷: خود را چو دمی به یار محرم یابی رباعی شماره ۱۸۴۸: خود هیچ بسوی ما نگاهی نکنی رباعی شماره ۱۸۴۹: خوش باش که خوش نهاد باشد صوفی رباعی شماره ۱۸۵۰: خوش می‌سازی مرا و خوش می‌سوزی رباعی شماره ۱۸۵۱: خیری بنمودی و ولیکن شری رباعی شماره ۱۸۵۲: در بادیه عشق تو کردم سفری رباعی شماره ۱۸۵۳: در بی‌خبری خبر نبودی چه بدی رباعی شماره ۱۸۵۴: در چشم منست این زمان ناز کسی رباعی شماره ۱۸۵۵: در چشم منی و گرنه بینا کیمی رباعی شماره ۱۸۵۶: در خاک اگر رفت تن بیجانی رباعی شماره ۱۸۵۷: در دست اجل چو درنهم من پائی رباعی شماره ۱۸۵۸: در دل نگذشت کز دلم بگذاری رباعی شماره ۱۸۵۹: در دل نگذارمت که افگار شوی رباعی شماره ۱۸۶۰: در روزه چو از طبع دمی پاک شوی رباعی شماره ۱۸۶۱: در زهد اگر موسی و هارون آئی رباعی شماره ۱۸۶۲: در زیر غزل‌ها و نفیر و زاری رباعی شماره ۱۸۶۳: در عالم حسن اینت سلطان که توی رباعی شماره ۱۸۶۴: در عشق تو خون دیده بارید بسی رباعی شماره ۱۸۶۵: در عشق تو خون دیده بارید بسی رباعی شماره ۱۸۶۶: در عشق موافقت بود چون جانی رباعی شماره ۱۸۶۷: در عشق هر آن که برگزیند چیزی رباعی شماره ۱۸۶۸: درویشان را عار بود محتشمی رباعی شماره ۱۸۶۹: در هر دو جهان دلبر و یارم تو بسی رباعی شماره ۱۸۷۰: دستار نهاده‌ای به مطرب ندهی رباعی شماره ۱۸۷۱: دل از می عشق مست می‌پنداری رباعی شماره ۱۸۷۲: دلدار به زیر لب بخواند چیزی رباعی شماره ۱۸۷۳: دلدار مرا گفت ز هر دلداری رباعی شماره ۱۸۷۴: دل گفت مرا بگو کرا می‌جوئی رباعی شماره ۱۸۷۵: دل کیست همه کار و کیاییش توی رباعی شماره ۱۸۷۶: دوش آمد آن خیال تو رهگذری رباعی شماره ۱۸۷۷: دوش از سر عاشقی و از مشتاقی رباعی شماره ۱۸۷۸: دوشینه مرا گذاشتی خوش خفتی رباعی شماره ۱۸۷۹: دی بلبلکی لطیفکی خوش گوئی رباعی شماره ۱۸۸۰: دی بود چنان دولت و جان افروزی رباعی شماره ۱۸۸۱: دیروز فسون سرد برخواند کسی رباعی شماره ۱۸۸۲: دی عاقل و هشیار شدم در کاری رباعی شماره ۱۸۸۳: دی مست بدی دلا و چست و سفری رباعی شماره ۱۸۸۴: رفتم بر یار از سر سر دستی رباعی شماره ۱۸۸۵: رفتم به طبیب گفتم ای بینائی رباعی شماره ۱۸۸۶: رقص آن نبود که هر زمان برخیزی رباعی شماره ۱۸۸۷: رو ای غم و اندیشه خطا می‌گوئی رباعی شماره ۱۸۸۸: روزی به خرابات گذر می‌کردی رباعی شماره ۱۸۸۹: زان ماه چهارده که بود اشراقی رباعی شماره ۱۸۹۰: زاهد بودم ترانه‌گویم کردی رباعی شماره ۱۸۹۱: زاهد که نبرد هیچ سود ای ساقی رباعی شماره ۱۸۹۲: سرسبزتر از تو من ندیدم شجری رباعی شماره ۱۸۹۳: سرسبزی باغ و گلشن و شمشادی رباعی شماره ۱۸۹۴: سرمستم و سرمستم و سرمست کسی رباعی شماره ۱۸۹۵: سوگند همی خورد پریر آن ساقی رباعی شماره ۱۸۹۶: شادی شادی و ای حریفان شادی رباعی شماره ۱۸۹۷: شب رفت و دلت نگشت سیر، ای ایچی رباعی شماره ۱۸۹۸: شمشیر اگر گردن جان ببریدی رباعی شماره ۱۸۹۹: شمعی است دل مراد افروختنی رباعی شماره ۱۹۰۰: صد روز دراز گر به هم پیوندی رباعی شماره ۱۹۰۱: عاشق شوی ای دل و ز جان اندیشی رباعی شماره ۱۹۰۲: عالم سبز است و هر طرف بستانی رباعی شماره ۱۹۰۳: عاینت حمامة تحاکی حالی رباعی شماره ۱۹۰۴: عشق آن نبود که هر زمان برخیزی رباعی شماره ۱۹۰۵: عشقت صنما چه دلبریها کردی رباعی شماره ۱۹۰۶: عید آمد و عید بس مبارک عیدی رباعی شماره ۱۹۰۷: عید آمد و هرکس قدری مقداری رباعی شماره ۱۹۰۸: غم را دیدم گرفته جام دردی رباعی شماره ۱۹۰۹: غمهای مرا همه بناغم داری رباعی شماره ۱۹۱۰: کافر نشدی حدیث ایمان چکنی رباعی شماره ۱۹۱۱: گاه از غم او دست ز جان می‌شوئی رباعی شماره ۱۹۱۲: گر آنکه امین و محرم این رازی رباعی شماره ۱۹۱۳: گر بگریزی چو آهوان بگریزی رباعی شماره ۱۹۱۴: گر تو نکنی سلام ما را در پی رباعی شماره ۱۹۱۵: گر خار بدین دیده چون جوی زنی رباعی شماره ۱۹۱۶: گر خوب نیم خوب پرستم باری رباعی شماره ۱۹۱۷: گر داد کنی درخور خود داد کنی رباعی شماره ۱۹۱۸: گر درد دلم به نقش پیدا بودی رباعی شماره ۱۹۱۹: گر سوزش سینه را به کس می‌داری رباعی شماره ۱۹۲۰: گر صید خدا شوی ز غم رسته شوی رباعی شماره ۱۹۲۱: گر عاشق روی قیصر روم شوی رباعی شماره ۱۹۲۲: گر عاشق زار روی تو نیستمی رباعی شماره ۱۹۲۳: گر عقل به کوی دوست رهبر نبدی رباعی شماره ۱۹۲۴: گر قدر کمال خویش بشناختمی رباعی شماره ۱۹۲۵: گر گفتن اسرار تو امکان بودی رباعی شماره ۱۹۲۶: گر مجلس انس را به کار آمدمی رباعی شماره ۱۹۲۷: گر من مستم ز روی بدکرداری رباعی شماره ۱۹۲۸: گر نقل و کباب و باده ناب خوری رباعی شماره ۱۹۲۹: گرنه حذر از غیرت مردان کنمی رباعی شماره ۱۹۳۰: گرنه کشش یار مرا یار بدی رباعی شماره ۱۹۳۱: گر هیچ نشانه نیست اندر وادی رباعی شماره ۱۹۳۲: گر یک نفسی واقف اسرار شوی رباعی شماره ۱۹۳۳: گر یک ورق از کتاب ما برخوانی رباعی شماره ۱۹۳۴: گفتم به طبیب دارویی فرمایی رباعی شماره ۱۹۳۵: گفتم صنما مگر که جانان منی رباعی شماره ۱۹۳۶: گفتم صنمی شدی که جان را وطنی رباعی شماره ۱۹۳۷: گفتم که چونی مها خوشی محزونی رباعی شماره ۱۹۳۸: گفتم که دلا تو در بلا افتادی رباعی شماره ۱۹۳۹: گفتم که کدامست طریق هستی رباعی شماره ۱۹۴۰: گفتند که هست یار را شور وشری رباعی شماره ۱۹۴۱: گفتی که تو دیوانه و مجنون خویی رباعی شماره ۱۹۴۲: گوهر چه بود به بحر او جز سنگی رباعی شماره ۱۹۴۳: گوئی که مگر به باغ رز رشته‌امی رباعی شماره ۱۹۴۴: کی پست شود آنکه بلندش تو کنی رباعی شماره ۱۹۴۵: کیوان گردی چو گرد مردان گردی رباعی شماره ۱۹۴۶: لب بر لب هر بوسه ربائی بنهی رباعی شماره ۱۹۴۷: مادام که در راه هوا و هوسی رباعی شماره ۱۹۴۸: ما را ز هوای خویش دف زن کردی رباعی شماره ۱۹۴۹: ماننده گل ز اصل خندان زادی رباعی شماره ۱۹۵۰: ماه آمد پیش او که تو جان منی رباعی شماره ۱۹۵۱: مائیم در این زمان زمین پیمائی رباعی شماره ۱۹۵۲: مائیم و هوای روی شاهنشاهی رباعی شماره ۱۹۵۳: مردی که فلک رخنه کند از دردی رباعی شماره ۱۹۵۴: مرغان ز قفس قفس ز مرغان خالی رباعی شماره ۱۹۵۵: مست است خبر از تو و یا خود خبری رباعی شماره ۱۹۵۶: من با تو چنین سوخته خرمن تا کی رباعی شماره ۱۹۵۷: من بادم و تو برگ نلرزی چکنی رباعی شماره ۱۹۵۸: من بی‌دلم ای نگار و تو دلداری رباعی شماره ۱۹۵۹: من پیر فنا بدم جوانم کردی رباعی شماره ۱۹۶۰: من جان تو نیستم مگو جان غلطی رباعی شماره ۱۹۶۱: من جمله خطا کنم صوابم تو بسی رباعی شماره ۱۹۶۲: من خشک لب ار با تو دم تر زدمی رباعی شماره ۱۹۶۳: من دوش به خواب در بدیدم قمری رباعی شماره ۱۹۶۴: من دوش به کاسه رباب سحری رباعی شماره ۱۹۶۵: من ذره بدم ز کوه بیشم کردی رباعی شماره ۱۹۶۶: من من نیم و اگر دمی من منمی رباعی شماره ۱۹۶۷: مه دوش به بالین تو آمد به سرای رباعی شماره ۱۹۶۸: مهمان دو دیده شد خیالت گذری رباعی شماره ۱۹۶۹: میدان و مگو تا نشود رسوائی رباعی شماره ۱۹۷۰: می‌فرماید خدا که ای هرجائی رباعی شماره ۱۹۷۱: ناخوانده به هرجا که روی غم باشی رباعی شماره ۱۹۷۲: نقاش رخت اگر نه یزدان بودی رباعی شماره ۱۹۷۳: نومید نیم گرچه ز من ببریدی رباعی شماره ۱۹۷۴: نی گفت که پای من به گل بود بسی رباعی شماره ۱۹۷۵: نی من منم و نی تو توی نی تو منی *(منتسب به چند نفر) رباعی شماره ۱۹۷۶: واپس مانی ز یار واپس باشی رباعی شماره ۱۹۷۷: وقف است مرا عمر در این مشتاقی رباعی شماره ۱۹۷۸: هر پاره خاک را چو ماهی کردی رباعی شماره ۱۹۷۹: هر روز پگاه خیمه بر جوی زنی رباعی شماره ۱۹۸۰: هر روز ز عاشقی و شیرین‌رایی رباعی شماره ۱۹۸۱: هر روز یکی شور بر این جمع، زنی رباعی شماره ۱۹۸۲: هرشب که به بنده هم‌نشین می‌افتی رباعی شماره ۱۹۸۳: هرگز به مزاج خود یکی دم نزنی رباعی شماره ۱۹۸۴: هرگز نبود میل تو کافراشت کنی رباعی شماره ۱۹۸۵: هرکس کسکی دارد و هرکس یاری رباعی شماره ۱۹۸۶: هرکس کسکی دارد و هرکس یاری رباعی شماره ۱۹۸۷: هر لحظه مها پیش خودم می‌خوانی رباعی شماره ۱۹۸۸: هم‌دست همه دست‌زنانم کردی رباعی شماره ۱۹۸۹: هم دل به دلستانت رساند روزی رباعی شماره ۱۹۹۰: همسایگی مست فزاید مستی رباعی شماره ۱۹۹۱: یاد تو کنم، میان یادم باشی رباعی شماره ۱۹۹۲: یک بوسه ز تو خواستم و شش دادی رباعی شماره ۱۹۹۳: یک‌دم غم جان دار! غم نان تا کی؟ رباعی شماره ۱۹۹۴: یک شفتالو از آن لب عنابی