رباعی شماره ۱۸۸۴: رفتم بر یار از سر سر دستی

نوشته مولوی در دیوان شمس مولوی فصل رباعیات

رفتم بر یار از سر سر دستی

گفتا ز درم برو که این دم مستی


گفتم بگشای در که من مست نیم

گفتا که برو چنانکه هستی هستی


نظر خود را بنویسید

نظرات