بخش ۱۹ - فهم کردن حاذقان نصاری مکر وزیر را: هر که صاحب‌ذوق بود‌، از گفت او

نوشته مولوی در مثنوی معنوی مولوی فصل دفتر اول

هر که صاحب ذوق بود از گفت او

لذتی می‌دید و تلخی جفت او


نکته‌ها می‌گفت او آمیخته

در جلاب قند زهری ریخته


ظاهرش می‌گفت در ره چست شو

وز اثر می‌گفت جان را سست شو


ظاهر نقره گر اسپیدست و نو

دست و جامه می سیه گردد ازو


آتش ار چه سرخ رویست از شرر

تو ز فعل او سیه کاری نگر


برق اگر نوری نماید در نظر

لیک هست از خاصیت دزد بصر


هر که جز آگاه و صاحب ذوق بود

گفت او در گردن او طوق بود


مدتی شش سال در هجران شاه

شد وزیر اتباع عیسی را پناه


دین و دل را کل بدو بسپرد خلق

پیش امر و حکم او می‌مرد خلق


نظر خود را بنویسید

نظرات