بخش ۱۸۷ - محاوره ما بین خدا و انسان: خدا:

نوشته اقبال لاهوری در دیوان اقبال لاهوری فصل پیام مشرق

خدا:


جهان را ز یک آب و گل آفریدم

تو ایران و تاتار و زنگ آفریدی


من از خاک پولاد ناب آفریدم

تو شمشیر و تیر و تفنگ آفریدی


تبر آفریدی نهال چمن را


قفس ساختی طایر نغمه زن را


انسان:


تو شب آفریدی چراغ آفریدم

سفال آفریدی ایاغ آفریدم


بیابان و کهسار و راغ آفریدی

خیابان و گلزار و باغ آفریدم


من آنم که از سنگ آئینه سازم


من آنم که از زهر نوشینه سازم


نظر خود را بنویسید

نظرات