بخش ۱۱ - بر سر کفر و دین فشان رحمت عام خویش را: بر سر کفر و دین فشان رحمت عام خویش را

نوشته اقبال لاهوری در دیوان اقبال لاهوری فصل زبور عجم

بر سر کفر و دین فشان رحمت عام خویش را

بند نقاب بر گشا ماه تمام خویش را


زمزمهٔ کهن سرای گردش باده تیز کن

باز به بزم ما نگر ، آتش جام خویش را


دام ز گیسوان بدوش زحمت گلستان بری

صید چرا نمی کنی طایر بام خویش را


ریگ عراق منتظر ، کشت حجاز تشنه کام

خون حسین باز ده کوفه و شام خویش را


دوش به راهبر زند ، راه یگانه طی کند

می ندهد بدست کس عشق زمام خویش را


ناله به آستان دیر بیخبرانه می زدم

تا بحرم شناختم راه و مقام خویش را


قافله بهار را طایر پیش رس نگر

آنکه بخلوت قفس گفت پیام خویش را


نظر خود را بنویسید

نظرات