بخش ۸۱ - جهان ما همه خاک است و پی سپر گردد: جهان ما همه خاک است و پی سپر گردد

نوشته اقبال لاهوری در دیوان اقبال لاهوری فصل زبور عجم

جهان ما همه خاک است و پی سپر گردد

ندانم اینکه نفسهای رفته بر گردد


شبی که گور غریبان نشیمن است او را

مه و ستاره ندارد چسان سحر گردد


دلی که تاب و تب لایزال می طلبد

کرا خبر که شود برق یا شرر گردد


نگاه شوق و خیال بلند و ذوق وجود

مترس ازین که همه خاک رهگذر گردد


چنان بزی که اگر مرگ ماست مرگ دوام

خدا ز کردهٔ خود شرمسار تر گردد


نظر خود را بنویسید

نظرات