بخش ۶۰ - غزل زنده رود: به آدمی نرسیدی ، خدا چه می‌جویی

نوشته اقبال لاهوری در دیوان اقبال لاهوری فصل جاویدنامه

به آدمی نرسیدی ، خدا چه می‌جویی

ز خود گریخته‌ای آشنا چه می‌جویی


دگر به شاخ گل آویز و آب و نم درکش

پریده رنگ ز باد صبا چه می‌جویی


دو قطره خون دلست آنچه مشک می‌نامند

تو ای غزال حرم در ختا چه می‌جویی


عیار فقر ز سلطانی و جهانگیری است

سریر جم بطلب، بوریا چه می‌جویی


سراغ او ز خیابان لاله می‌گیرند

نوای خون شدهٔ ما ز ما چه می‌جویی


نظر ز صحبت روشندلان بیفزاید

ز درد کم‌بصری توتیا چه می‌جویی


قلندریم و کرامات ما جهان‌بینی است

ز ما نگاه طلب ، کیمیا چه می‌جویی


نظر خود را بنویسید

نظرات