ارمغان حجاز

نوشته اقبال لاهوری در دیوان اقبال لاهوری

ارمغان حجاز

بخش ۱ - دل ما بی‌دلان بردند و رفتند: دل ما، بی‌دلان بردند و رفتند بخش ۲ - سخن‌ها رفت از بود و نبودم: سخن‌ها رفت از بود و نبودم بخش ۳ - دل من، در گشاد چون و چند است: دل من، در گشاد چون و چند است بخش ۴ - چه شور است این که در آب و گل افتاد: چه شور است این که در آب و گل افتاد؟ بخش ۵ - جهان از خود برون‌آورده کیست؟: جهان از خود برون آورده کیست؟ بخش ۶ - دل بی‌قید من در پیچ و تابی‌ست: دل بی‌قید من، در پیچ و تابی‌ست بخش ۷ - صبنت الکاس عنا ام عمرو: صبنت الکاس عنا ام عمرو بخش ۸ - به خود پیچیدگان در دل اسیرند: به خود پیچیدگان در دل اسیرند بخش ۹ - روم راهی که او را منزلی نیست: روم راهی که او را منزلی نیست بخش ۱۰ - می من از تنک‌جامان نگه دار: می من از تنک‌جامان نگه دار بخش ۱۱ - تو را این کشمکش اندر طلب نیست: تو را این کشمکش اندر طلب نیست بخش ۱۲ - ز من هنگامه‌ای وه این جهان را: ز من هنگامه‌ای وه این جهان را بخش ۱۳ - جهانی تیره‌تر با آفتابی: جهانی تیره‌تر با آفتابی بخش ۱۴ - غلامم جز رضای تو نجویم: غلامم، جز رضای تو نجویم بخش ۱۵ - دلی در سینه دارم بی‌سروری: دلی در سینه دارم بی‌سروری بخش ۱۶ - چه گویم قصه دین و وطن را: چه گویم قصه دین و وطن را بخش ۱۷ - مسلمانی که در بند فرنگ است: مسلمانی که در بند فرنگ است بخش ۱۸ - نخواهم این جهان و آن جهان را: نخواهم این جهان و آن جهان را بخش ۱۹ - چه می‌خواهی از این مرد تن‌آسای: چه می‌خواهی از این مرد تن‌آسای؟ بخش ۲۰ - به آن قوم از تو می‌خواهم گشادی: به آن قوم از تو می‌خواهم گشادی بخش ۲۱ - نگاه تو عتاب‌آلود تا چند؟: نگاه تو، عتاب‌آلود تا چند؟ بخش ۲۲ - سرود رفته باز آید که ناید؟: سرود رفته باز آید که ناید؟ بخش ۲۳ - اگر می‌آید آن دانای رازی: اگر می‌آید آن دانای رازی بخش ۲۴ - متاع من، دل دردآشنای است: متاع من، دل دردآشنای است بخش ۲۵ - دل از دست کسی بردن نداند: دل از دست کسی بردن نداند بخش ۲۶ - دل ما از کنار ما رمیده: دل ما از کنار ما رمیده بخش ۲۷ - نداند جبرئیل این های و هو را: نداند جبرئیل این های و هو را بخش ۲۸ - شب این انجمن آراستم من: شب این انجمن آراستم من بخش ۲۹ - چنین دور آسمان کم دیده باشد: چنین دور آسمان کم دیده باشد بخش ۳۰ - عطا کن شور رومی، سوز خسرو: عطا کن شور رومی، سوز خسرو بخش ۳۱ - مسلمان، فاقه مست و ژنده‌پوش است: مسلمان، فاقه مست و ژنده‌پوش است بخش ۳۲ - دگر ملت که کاری پیش گیرد: دگر ملت که کاری پیش گیرد بخش ۳۳ - دگر قومی که ذکر لاالهش: دگر قومی که ذکر لاالهش بخش ۳۴ - جهان تست در دست خسی چند: جهان تست در دست خسی چند بخش ۳۵ - مریدی فاقه مستی گفت با شیخ: مریدی فاقه مستی گفت با شیخ بخش ۳۶ - دگرگون کشور هندوستان است: دگرگون کشور هندوستان است بخش ۳۷ - ز محکومی مسلمان خودفروش است: ز محکومی مسلمان خودفروش است بخش ۳۸ - یکی اندازه کن سود و زیان را: یکی اندازه کن سود و زیان را بخش ۳۹ - تو می‌دانی حیات جاودان چیست؟: تو می‌دانی حیات جاودان چیست؟ بخش ۴۰ - به پایان چون رسد این عالم پیر: به پایان چون رسد این عالم پیر بخش ۴۱ - بدن وامانده و جانم در تک و پوست: بدن وامانده و جانم در تک و پوست بخش ۴۲ - الا یا خیمگی خیمه فروهل: «الا یا خیمگی خیمه فروهل بخش ۴۳ - نگاهی داشتم بر جوهر دل: نگاهی داشتم بر جوهر دل بخش ۴۴ - ندانم دل شهید جلوه کیست: ندانم دل شهید جلوه کیست بخش ۴۵ - مپرس از کاروان جلوه مستان: مپرس از کاروان جلوه مستان بخش ۴۶ - به این پیری ره یثرب گرفتم: به این پیری ره یثرب گرفتم بخش ۴۷ - گناه عشق و مستی عام کردند: گناه عشق و مستی عام کردند بخش ۴۸ - چه پرسی از مقامات نوایم: چه پرسی از مقامات نوایم بخش ۴۹ - سحر با ناقه گفتم نرم تر رو: سحر با ناقه گفتم نرم تر رو بخش ۵۰ - مهار ای ساربان او را نشاید: مهار ای ساربان او را نشاید بخش ۵۱ - نم اشک است در چشم سیاهش: نم اشک است در چشم سیاهش بخش ۵۲ - چه خوش صحرا که در وی کاروانها: چه خوش صحرا که در وی کاروانها بخش ۵۳ - چه خوش صحرا که شامش صبح خند است: چه خوش صحرا که شامش صبح خند است بخش ۵۴ - امیر کاروان آن اعجمی کیست؟: امیر کاروان آن اعجمی کیست؟ بخش ۵۵ - مقام عشق و مستی منزل اوست: مقام عشق و مستی منزل اوست بخش ۵۶ - غم پنهاں که بی گفتن عیان است: غم پنهاں که بی گفتن عیان است بخش ۵۷ - به راغان لاله رست از نو بهاران: به راغان لاله رست از نو بهاران بخش ۵۸ - گهی شعر عراقی را بخوانم: گهی شعر عراقی را بخوانم بخش ۵۹ - غم راهی نشاط آمیزتر کن: غم راهی نشاط آمیزتر کن بخش ۶۰ - بپا ای هم نفس باهم بنالیم: بپا ای هم نفس باهم بنالیم بخش ۶۱ - حکیمان را بها کمتر نهادند: حکیمان را بها کمتر نهادند بخش ۶۲ - جهان چار سو اندر بر من: جهان چار سو اندر بر من بخش ۶۳ - درین وادی زمانی جاودانی: درین وادی زمانی جاودانی بخش ۶۴ - مسلمان آن فقیر کج کلاهی: مسلمان آن فقیر کج کلاهی بخش ۶۵ - تب و تاب دل از سوز غم تست: تب و تاب دل از سوز غم تست بخش ۶۶ - شب هندی غلامان را سحر نیست: شب هندی غلامان را سحر نیست بخش ۶۷ - چه گویم زان فقیری دردمندی: چه گویم زان فقیری دردمندی بخش ۶۸ - چسان احوال او را بر لب آرم: چسان احوال او را بر لب آرم بخش ۶۹ - هنوز این چرخ نیلی کج خرام است: هنوز این چرخ نیلی کج خرام است بخش ۷۰ - نماند آن تاب و تب در خون نابش: نماند آن تاب و تب در خون نابش بخش ۷۱ - دل خود را اسیر رنگ و بو کرد: دل خود را اسیر رنگ و بو کرد بخش ۷۲ - بروی او در دل ناگشاد: بروی او در دل ناگشاد بخش ۷۳ - گریبان چاک و بی فکر رفو زیست: گریبان چاک و بی فکر رفو زیست بخش ۷۴ - حق آن ده که « مسکین و اسیر» است: حق آن ده که « مسکین و اسیر» است بخش ۷۵ - دگر پاکیزه کن آب و گل او: دگر پاکیزه کن آب و گل او بخش ۷۶ - عروس زندگی در خلوتش غیر: عروس زندگی در خلوتش غیر بخش ۷۷ - به چشم او نه نور و نی سرور است: به چشم او نه نور و نی سرور است بخش ۷۸ - مسلمان زاده و نامحرم مرگ: مسلمان زاده و نامحرم مرگ بخش ۷۹ - ملوکیت سراپا شیشه بازی است: ملوکیت سراپا شیشه بازی است بخش ۸۰ - تن مرد مسلمان پایدار است: تن مرد مسلمان پایدار است بخش ۸۱ - مسلمان شرمسار از بی کلاهی است: مسلمان شرمسار از بی کلاهی است بخش ۸۲ - مپرس از من که احوالش چسان است: مپرس از من که احوالش چسان است بخش ۸۳ - به چشمش وانمودم زندگی را: به چشمش وانمودم زندگی را بخش ۸۴ - مسلمان گرچه بی خیل و سپاهی است: مسلمان گرچه بی خیل و سپاهی است بخش ۸۵ - متاع شیخ اساطیر کهن بود: متاع شیخ اساطیر کهن بود بخش ۸۶ - دگرگون کرد لادینی جهان را: دگرگون کرد لادینی جهان را بخش ۸۷ - حرم از دیر گیرد رنگ و بوئی: حرم از دیر گیرد رنگ و بوئی بخش ۸۸ - فقیران تا به مسجد صف کشیدند: فقیران تا به مسجد صف کشیدند بخش ۸۹ - مسلمانان به خویشان در ستیزند: مسلمانان به خویشان در ستیزند بخش ۹۰ - جبین را پیش غیر الله سودیم: جبین را پیش غیر الله سودیم بخش ۹۱ - بدست می کشان خالی ایاغ است: بدست می کشان خالی ایاغ است بخش ۹۲ - سبوی خانقاهان خالی از می: سبوی خانقاهان خالی از می بخش ۹۳ - مسلمانم غریب هر دیارم: مسلمانم غریب هر دیارم بخش ۹۴ - به آن بالی که بخشیدی ، پریدم: به آن بالی که بخشیدی ، پریدم بخش ۹۵ - شبی پیش خدا بگریستم زار: شبی پیش خدا بگریستم زار بخش ۹۶ - نگویم از فرو فالی که بگذشت: نگویم از فرو فالی که بگذشت بخش ۹۷ - نگهبان حرم معمار دیر است: نگهبان حرم معمار دیر است بخش ۹۸ - ز سوز این فقیر ره نشینی: ز سوز این فقیر ره نشینی بخش ۹۹ - گهی افتم گهی مستانه خیزم: گهی افتم گهی مستانه خیزم بخش ۱۰۰ - مرا تنهائی و آه و فغان به: مرا تنهائی و آه و فغان به بخش ۱۰۱ - پریدم در فضای دلپذیرش: پریدم در فضای دلپذیرش بخش ۱۰۲ - به آن رازی که گفتم پی نبردند: به آن رازی که گفتم پی نبردند بخش ۱۰۳ - نه شعر است اینکه بر وی دل نهادم: نه شعر است اینکه بر وی دل نهادم بخش ۱۰۴ - تو گفتی از حیات جاودان گوی: تو گفتی از حیات جاودان گوی بخش ۱۰۵ - رخم از درد پنهان زعفرانی: رخم از درد پنهان زعفرانی بخش ۱۰۶ - زبان ما غریبان از نگاهیست: زبان ما غریبان از نگاهیست بخش ۱۰۷ - خودی دادم ز خود نامحرمی را: خودی دادم ز خود نامحرمی را بخش ۱۰۸ - درون ما بجز دود نفس نیست: درون ما به جز دود نفس نیست بخش ۱۰۹ - غریبی دردمندی نی نوازی: غریبی دردمندی نی نوازی بخش ۱۱۰ - نم و رنگ از دم بادی نجویم: نم و رنگ از دم بادی نجویم بخش ۱۱۱ - در آن دریا که او را ساحلی نیست: در آن دریا که او را ساحلی نیست بخش ۱۱۲ - مران از در که مشتاق حضوریم: مران از در که مشتاق حضوریم بخش ۱۱۳ - به افرنگی بتان دل باختم من: به افرنگی بتان دل باختم من بخش ۱۱۴ - می از میخانه مغرب چشیدم: می از میخانه مغرب چشیدم بخش ۱۱۵ - فقیرم از تو خواهم هر چه خواهم: فقیرم از تو خواهم هر چه خواهم بخش ۱۱۶ - نه با ملا نه با صوفی نشینم: نه با ملا نه با صوفی نشینم بخش ۱۱۷ - دل ملا گرفتار غمی نیست: دل ملا گرفتار غمی نیست بخش ۱۱۸ - سر منبر کلامش نیشدار است: سر منبر کلامش نیشدار است بخش ۱۱۹ - دل صاحبدلان او برد یا من؟: دل صاحبدلان او برد یا من؟ بخش ۱۲۰ - غریبم در میان محفل خویش: غریبم در میان محفل خویش بخش ۱۲۱ - دل خود را بدست کس ندادم: دل خود را بدست کس ندادم بخش ۱۲۲ - همان سوز جنون اندر سر من: همان سوز جنون اندر سر من بخش ۱۲۳ - هنوز این خاک دارای شرر هست: هنوز این خاک دارای شرر هست بخش ۱۲۴ - نگاهم زآنچه بینم بی نیاز است: نگاهم زآنچه بینم بی نیاز است بخش ۱۲۵ - مرا در عصر بی سوز آفریدند: مرا در عصر بی سوز آفریدند بخش ۱۲۶ - نگیرد لاله و گل رنگ و بویم: نگیرد لاله و گل رنگ و بویم بخش ۱۲۷ - من اندر مشرق و مغرب غریبم: من اندر مشرق و مغرب غریبم بخش ۱۲۸ - طلسم علم حاضر را شکستم: طلسم علم حاضر را شکستم بخش ۱۲۹ - به چشم من نگه آورده تست: به چشم من نگه آورده تست بخش ۱۳۰ - چو خود را در کنار خود کشیدم: چو خود را در کنار خود کشیدم بخش ۱۳۱ - درین عالم بهشت خرمی هست: درین عالم بهشت خرمی هست بخش ۱۳۲ - بده او را جوان پاکبازی: بده او را جوان پاکبازی بخش ۱۳۳ - بیا ساقی بگردان جام می را: بیا ساقی بگردان جام می را بخش ۱۳۴ - جهان از عشق و عشق از سینه تست: جهان از عشق و عشق از سینه تست بخش ۱۳۵ - مرا این سوز از فیض دم تست: مرا این سوز از فیض دم تست بخش ۱۳۶ - درین بتخانه دل با کس نبستم: درین بتخانه دل با کس نبستم بخش ۱۳۷ - دمید آن لاله از مشت غبارم: دمید آن لاله از مشت غبارم بخش ۱۳۸ - حضور ملت بیضا تپیدم: حضور ملت بیضا تپیدم بخش ۱۳۹ - بصدق فطرت رندانه من: بصدق فطرت رندانهء من بخش ۱۴۰ - دلی برکف نهادم ، دلبری نیست: دلی برکف نهادم ، دلبری نیست بخش ۱۴۱ - چو رومی در حرم دادم اذان من: چو رومی در حرم دادم اذان من بخش ۱۴۲ - گلستانی ز خاک من بر انگیز: گلستانی ز خاک من بر انگیز بخش ۱۴۳ - مسلمان تا بساحل آرمید است: مسلمان تا بساحل آرمید است بخش ۱۴۴ - که گفت او را که آید بوی یاری؟: که گفت او را که آید بوی یاری؟ بخش ۱۴۵ - ز بحر خود بجوی من گهر ده: ز بحر خود بجوی من گهر ده بخش ۱۴۶ - بجلوت نی نوازیهای من بین: بجلوت نی نوازیهای من بین بخش ۱۴۷ - بهرحالی که بودم خوش سرودم: بهرحالی که بودم خوش سرودم بخش ۱۴۸ - شریک درد و سوز لاله بودم: شریک درد و سوز لاله بودم بخش ۱۴۹ - هنوز این خاک دارای شرر هست: هنوز این خاک دارای شرر هست بخش ۱۵۰ - بکوی تو گداز یک نوا بس: بکوی تو گداز یک نوا بس بخش ۱۵۱ - ز شوق آموختم آن های و هوئی: ز شوق آموختم آن های و هوئی بخش ۱۵۲ - یکی بنگرد فرنگی کج کلاهان: یکی بنگرد فرنگی کج کلاهان بخش ۱۵۳ - بده دستی ز پا افتادگان را: بده دستی ز پا افتادگان را بخش ۱۵۴ - تو هم آن می بگیر از ساغر دوست: تو هم آن می بگیر از ساغر دوست بخش ۱۵۵ - تو سلطان حجازی من فقیرم: تو سلطان حجازی من فقیرم بخش ۱۵۶ - سراپا درد درمان ناپذیرم: سراپا درد درمان ناپذیرم بخش ۱۵۷ - بیا باهم در آویزیم و رقصیم: بیا باهم در آویزیم و رقصیم بخش ۱۵۸ - ترا اندر بیابانی مقام است: ترا اندر بیابانی مقام است بخش ۱۵۹ - مسلمانیم و آزاد از مکانیم: مسلمانیم و آزاد از مکانیم بخش ۱۶۰ - ز افرنگی صنم بیگانه تر شو: ز افرنگی صنم بیگانه تر شو بخش ۱۶۱ - مجو از من کلام عارفانه: مجو از من کلامی عارفانه بخش ۱۶۲ - به منزل کوش مانند مه نو: به منزل کوش مانند مه نو بخش ۱۶۳ - چو موج از بحر خود بالیده ام من: چو موج از بحر خود بالیده ام من بخش ۱۶۴ - بیا ساقی بگردان ساتگین را: بیا ساقی بگردان ساتگین را بخش ۱۶۵ - بیا ساقی نقاب از رخ برافکن: بیا ساقی نقاب از رخ برافکن بخش ۱۶۶ - برون از سینه کش تکبیر خود را: برون از سینه کش تکبیر خود را بخش ۱۶۷ - مسلمان از خودی مرد تمام است: مسلمان از خودی مرد تمام است بخش ۱۶۸ - مسلمانان که خود را فاش دیدند: مسلمانان که خود را فاش دیدند بخش ۱۶۹ - گشودم پردهء از روی تقدیر: گشودم پردهء از روی تقدیر بخش ۱۷۰ - به ترکان بسته درها را گشادند: به ترکان بسته درها را گشادند بخش ۱۷۱ - هر آن قومی که می ریزد بهارش: هر آن قومی که می ریزد بهارش بخش ۱۷۲ - خدا آن ملتی را سروری داد: خدا آن ملتی را سروری داد بخش ۱۷۳ - ز رازی حکمت قرآن بیاموز: ز رازی حکمت قرآن بیاموز بخش ۱۷۴ - کسی کو بر خودی زد «لااله» را: کسی کو بر خودی زد «لااله» را بخش ۱۷۵ - تو ای نادان دل آگاه دریاب: تو ای نادان دل آگاه دریاب بخش ۱۷۶ - دل تو داغ پنهانی ندارد: دل تو داغ پنهانی ندارد بخش ۱۷۷ - اناالحق جز مقام کبریا نیست: اناالحق جز مقام کبریا نیست بخش ۱۷۸ - به آن ملت اناالحق سازگار است: به آن ملت اناالحق سازگار است بخش ۱۷۹ - میان امتان والا مقام است: میان امتان والا مقام است بخش ۱۸۰ - وجودش شعله از سوز درون است: وجودش شعله از سوز درون است بخش ۱۸۱ - پرد در وسعت گردون یگانه: پرد در وسعت گردون یگانه بخش ۱۸۲ - به باغان عندلیبی خوش صفیری: به باغان عندلیبی خوش صفیری بخش ۱۸۳ - بجام نو کهن می از سبو ریز: بجام نو کهن می از سبو ریز بخش ۱۸۴ - گرفتم حضرت ملا ترش روست: گرفتم حضرت ملا ترش روست بخش ۱۸۵ - فرنگی صید بست از کعبه و دیر: فرنگی صید بست از کعبه و دیر بخش ۱۸۶ - به بند صوفی و ملا اسیری: به بند صوفی و ملا اسیری بخش ۱۸۷ - ز قرآن پیش خود آئینه آویز!: ز قرآن پیش خود آئینه آویز بخش ۱۸۸ - ز من بر صوفی و ملا سلامی: ز من بر صوفی و ملا سلامی بخش ۱۸۹ - ز دوزخ واعظ کافر گری گفت: ز دوزخ واعظ کافر گری گفت بخش ۱۹۰ - مریدی خود شناسی پخته کاری: مریدی خود شناسی پخته کاری بخش ۱۹۱ - پسر را گفت پیری خرقه بازی: پسر را گفت پیری خرقه بازی بخش ۱۹۲ - به کام خود دگر آن کهنه می ریز: به کام خود دگر آن کهنه می ریز بخش ۱۹۳ - بگیر از ساغرشن لاله رنگی: بگیر از ساغرشن لاله رنگی بخش ۱۹۴ - نصیبی بردم از تاب و تب او: نصیبی بردم از تاب و تب او بخش ۱۹۵ - سراپا درد و سوز شنائی: سراپا درد و سوز آشنائی بخش ۱۹۶ - بروی من در دل باز کردند: بروی من در دل باز کردند بخش ۱۹۷ - ز رومی گیر اسرار فقیری: ز رومی گیر اسرار فقیری بخش ۱۹۸ - خیالش با مه و انجم نشیند: خیالش با مه و انجم نشیند بخش ۱۹۹ - خودی تا گشت مهجور خدائی: خودی تا گشت مهجور خدائی بخش ۲۰۰ - می روشن ز تاک من فرو ریخت: می روشن ز تاک من فرو ریخت بخش ۲۰۱ - تو ای باد بیابان از عرب خیز: تو ای باد بیابان از عرب خیز بخش ۲۰۲ - خلافت فقر با تاج و سریر است: خلافت فقر با تاج و سریر است بخش ۲۰۳ - جوانمردی که خود را فاش بیند: جوانمردی که خود را فاش بیند بخش ۲۰۴ - به روی عقل و دل بگشای هر در: به روی عقل و دل بگشای هر در بخش ۲۰۵ - خنکن ملتی بر خود رسیده: خنکن ملتی بر خود رسیده بخش ۲۰۶ - چه خوش زد ترک ملاحی سرودی: چه خوش زد ترک ملاحی سرودی بخش ۲۰۷ - جهانگیری بخاک ما سرشتند: جهانگیری بخاک ما سرشتند بخش ۲۰۸ - مسلمانی که خود را امتحان کرد: مسلمانی که خود را امتحان کرد بخش ۲۰۹ - بگو از من نواخوان عرب را: بگو از من نواخوان عرب را بخش ۲۱۰ - به جانهافریدم های و هو را: به جانهافریدم های و هو را بخش ۲۱۱ - تو هم بگذارن صورت نگاری: تو هم بگذارن صورت نگاری بخش ۲۱۲ - بخاک ما دلی ، در دل غمی هست: بخاک ما دلی ، در دل غمی هست بخش ۲۱۳ - مسلمان بنده مولا صفات است: مسلمان بنده مولا صفات است بخش ۲۱۴ - بده با خاک اون سوز و تابی: بده با خاک اون سوز و تابی بخش ۲۱۵ - مسلمانی غم دل در خریدن: مسلمانی غم دل در خریدن بخش ۲۱۶ - کسی کو فاش دید اسرار جانرا: کسی کو فاش دید اسرار جانرا بخش ۲۱۷ - نگهدارنچه درب و گل تست: نگهدارنچه درب و گل تست بخش ۲۱۸ - شب این کوه و دشت سینه تابی: شب این کوه و دشت سینه تابی بخش ۲۱۹ - نکو میخوان خط سیمای خود را: نکو میخوان خط سیمای خود را بخش ۲۲۰ - سحرگاهان که روشن شد در و دشت: سحرگاهان که روشن شد در و دشت بخش ۲۲۱ - عرب را حق دلیل کاروان کرد: عرب را حق دلیل کاروان کرد بخش ۲۲۲ - درن شبها خروش صبح فرداست: درن شبها خروش صبح فرداست بخش ۲۲۳ - دگرئین تسلیم و رضا گیر: دگرئین تسلیم و رضا گیر بخش ۲۲۴ - چمن‌ها زان جنون ویرانه گردد: چمن‌ها زان جنون ویرانه گردد بخش ۲۲۵ - نخستین لاله صبح بهارم: نخستین لاله صبح بهارم بخش ۲۲۶ - پریشانم چو گرد ره گذاری: پریشانم چو گرد ره گذاری بخش ۲۲۷ - خوشآن قومی پریشان روزگاری: خوشن قومی پریشان روزگاری بخش ۲۲۸ - به بحر خویش چون موجی تپیدم: به بحر خویش چون موجی تپیدم بخش ۲۲۹ - نگاهش پر کند خالی سبوها: نگاهش پر کند خالی سبوها بخش ۲۳۰ - چو بر گیرد زمام کاروان را: چو بر گیرد زمام کاروان را بخش ۲۳۱ - مبارکباد کنن پاک جان را: مبارکباد کنن پاک جان را بخش ۲۳۲ - دل اندر سینه گوید دلبری هست: دل اندر سینه گوید دلبری هست بخش ۲۳۳ - عرب خود را به نور مصطفی سوخت: عرب خود را به نور مصطفی سوخت بخش ۲۳۴ - خلافت بر مقام ما گواهی است: خلافت بر مقام ما گواهی است بخش ۲۳۵ - در افتد با ملوکیت کلیمی: در افتد با ملوکیت کلیمی بخش ۲۳۶ - هنوز اندر جهان دم غلام است: هنوز اندر جهاندم غلام است بخش ۲۳۷ - محبت از نگاهش پایدار است: محبت از نگاهش پایدار است بخش ۲۳۸ - به ملک خویش عثمانی امیر است: به ملک خویش عثمانی امیر است بخش ۲۳۹ - خنک مردان که سحر او شکستند: خنک مردان که سحر او شکستند بخش ۲۴۰ - به ترکانرزوئی تازه دادند: به ترکانرزوئی تازه دادند بخش ۲۴۱ - بهل ای دخترک این دلبری ها: بهل ای دخترک این دلبری ها بخش ۲۴۲ - نگاه تست شمشیر خدا داد: نگاه تست شمشیر خدا داد بخش ۲۴۳ - ضمیر عصر حاضر بی نقاب است: ضمیر عصر حاضر بی نقاب است بخش ۲۴۴ - جهان را محکمی از امهات است: جهان را محکمی از امهات است بخش ۲۴۵ - مرا داد این خرد پرور جنونی: مرا داد این خرد پرور جنونی بخش ۲۴۶ - خنکن ملتی کز وارداتش: خنکن ملتی کز وارداتش بخش ۲۴۷ - اگر پندی ز درویشی پذیری: اگر پندی ز درویشی پذیری بخش ۲۴۸ - ز شام ما برونور سحر را: ز شام ما برونور سحر را بخش ۲۴۹ - چه عصر است این که دین فریادی اوست: چه عصر است این که دین فریادی اوست بخش ۲۵۰ - نگاهش نقشبند کافری ها: نگاهش نقشبند کافری ها بخش ۲۵۱ - جوانان را بدموز است این عصر: جوانان را بدموز است این عصر بخش ۲۵۲ - مسلمان فقر و سلطانی بهم کرد: مسلمان فقر و سلطانی بهم کرد بخش ۲۵۳ - چه گویم رقص تو چون است و چون نیست: چه گویم رقص تو چون است و چون نیست بخش ۲۵۴ - در صد فتنه را بر خود گشادی: در صد فتنه را بر خود گشادی بخش ۲۵۵ - برهمن را نگویم هیچ کاره: برهمن را نگویم هیچ کاره بخش ۲۵۶ - نگه دارد برهمن کار خود را: نگه دارد برهمن کار خود را بخش ۲۵۷ - برهمن گفت برخیز از در غیر: برهمن گفت برخیز از در غیر بخش ۲۵۸ - تب و تابی که باشد جاودانه: تب و تابی که باشد جاودانه بخش ۲۵۹ - ز علم چاره سازی بی گدازی: ز علم چاره سازی بی گدازی بخش ۲۶۰ - بهن مؤمن خدا کاری ندارد: بهن مؤمن خدا کاری ندارد بخش ۲۶۱ - ز من گیر این که مردی کور چشمی: ز من گیر این که مردی کور چشمی بخش ۲۶۲ - ازن فکر فلک پیما چه حاصل؟: ازن فکر فلک پیما چه حاصل؟ بخش ۲۶۳ - ادب پیرایه نادان و داناست: ادب پیرایه نادان و داناست بخش ۲۶۴ - ترا نومیدی از طفلان روا نیست: ترا نومیدی از طفلان روا نیست بخش ۲۶۵ - به پور خویش دین و دانشموز: به پور خویش دین و دانشموز بخش ۲۶۶ - نوا از سینه مرغ چمن برد: نوا از سینه مرغ چمن برد بخش ۲۶۷ - خدایا وقتن درویش خوش باد: خدایا وقتن درویش خوش باد بخش ۲۶۸ - کسی کو «لا اله» را در گره بست: کسی کو «لا اله» را در گره بست بخش ۲۶۹ - چو می بینی که رهزن کاروان کشت: چو می بینی که رهزن کاروان کشت بخش ۲۷۰ - جوانی خوش گلی رنگین کلاهی: جوانی خوش گلی رنگین کلاهی بخش ۲۷۱ - شتر را بچه او گفت در دشت: شتر را بچه او گفت در دشت بخش ۲۷۲ - پریدن از سر بامی به بامی: پریدن از سر بامی به بامی بخش ۲۷۳ - نگر خود را بچشم محرمانه: نگر خود را بچشم محرمانه بخش ۲۷۴ - نهنگی بچه خود را چه خوش گفت: نهنگی بچه خود را چه خوش گفت بخش ۲۷۵ - تو در دریا نئی او در بر تست: تو در دریا نئی او در بر تست بخش ۲۷۶ - نه از ساقی نه از پیمانه گفتم: نه از ساقی نه از پیمانه گفتم بخش ۲۷۷ - بخود باز او دامان دلی گیر: بخود باز او دامان دلی گیر بخش ۲۷۸ - حرم جز قبله قلب و نظر نیست: حرم جز قبله قلب و نظر نیست بخش ۲۷۹ - حضور عالم انسانی: دمیت احترام دمی بخش ۲۸۰ - بیا ساقی بیارن کهنه می را: بیا ساقی بیارن کهنه می را بخش ۲۸۱ - یکی از حجره خلوت برونی: یکی از حجره خلوت برونی بخش ۲۸۲ - زمانه فتنه ها ورد و بگذشت: زمانه فتنه هاورد و بگذشت بخش ۲۸۳ - بسا کس اندوه فردا کشیدند: بسا کس اندوه فردا کشیدند بخش ۲۸۴ - چو بلبل ناله زاری نداری: چو بلبل ناله زاری نداری بخش ۲۸۵ - بیا بر خویش پیچیدن بیاموز: بیا بر خویش پیچیدن بیاموز بخش ۲۸۶ - گله از سختی ایام بگذار: گله از سختی ایام بگذار بخش ۲۸۷ - کبوتر بچه خود را چه خوش گفت: کبوتر بچه خود را چه خوش گفت بخش ۲۸۸ - فتادی از مقام کبریائی: فتادی از مقام کبریائی بخش ۲۸۹ - خوشا روزی که خود را باز گیری: خوشا روزی که خود را باز گیری بخش ۲۹۰ - تو هم مثل من از خود در حجابی: تو هم مثل من از خود در حجابی بخش ۲۹۱ - چه خوش گفت اشتری با کره خویش: چه خوش گفت اشتری با کره خویش بخش ۲۹۲ - مرا یاد است از دانای افرنگ: مرا یاد است از دانای افرنگ بخش ۲۹۳ - الا ای کشته نامحرمی چند: الا ای کشته نامحرمی چند بخش ۲۹۴ - دجود است اینکه بینی یا نمود است: دجود است اینکه بینی یا نمود است بخش ۲۹۵ - به ضرب تیشه بشکن بیستون را: به ضرب تیشه بشکن بیستون را بخش ۲۹۶ - منه از کف چراغ رزو را: منه از کف چراغرزو را بخش ۲۹۷ - دل دریا سکون بیگانه از تست: دل دریا سکون بیگانه از تست بخش ۲۹۸ - دو گیتی را بخود باید کشیدن: دو گیتی را بخود باید کشیدن بخش ۲۹۹ - به ما ای لاله خود را وانمودی: به ما ای لاله خود را وانمودی بخش ۳۰۰ - نگرید مرد از رنج و غم و درد: نگرید مرد از رنج و غم و درد بخش ۳۰۱ - نپنداری که مرد امتحان مرد: نپنداری که مرد امتحان مرد بخش ۳۰۲ - اگر خاک تو از جان محرمی نیست: اگر خاک تو از جان محرمی نیست بخش ۳۰۳ - پریشان هر دم ما از غمی چند: پریشان هر دم ما از غمی چند بخش ۳۰۴ - جوانمردی که دل با خویشتن بست: جوانمردی که دل با خویشتن بست بخش ۳۰۵ - ازن غم ها دل ما دردمند است: ازن غم ها دل ما دردمند است بخش ۳۰۶ - مگو با من خدای ما چنین کرد: مگو با من خدای ما چنین کرد بخش ۳۰۷ - برون کن کینه را از سینه خویش: برون کن کینه را از سینه خویش بخش ۳۰۸ - سحرها در گریبان شب اوست: سحرها در گریبان شب اوست بخش ۳۰۹ - بباد صبحدم شبنم بنالید: بباد صبحدم شبنم بنالید بخش ۳۱۰ - دلن بحر است کو ساحل نورزد: دلن بحر است کو ساحل نورزد بخش ۳۱۱ - دل ماتش و تن موج دودش: دل ماتش و تن موج دودش بخش ۳۱۲ - زمانه کار او را میبرد پیش: زمانه کار او را میبرد پیش بخش ۳۱۳ - نه نیروی خودی را زمودی: نه نیروی خودی را آزمودی بخش ۳۱۴ - تو میگوئی که دل از خاک و خون است: تو میگوئی که دل از خاک و خون است بخش ۳۱۵ - جهان مهر و مه زناری اوست: جهان مهر و مه زناری اوست بخش ۳۱۶ - من و تو کشت یزدان ، حاصل است این: من و تو کشت یزدان ، حاصل است این بخش ۳۱۷ - گهی جوینده حسن غریبی: گهی جوینده حسن غریبی بخش ۳۱۸ - جهان دل ، جهان رنگ و بو نیست: جهان دل ، جهان رنگ و بو نیست بخش ۳۱۹ - نگه دید و خرد پیمانهورد: نگه دید و خرد پیمانهورد بخش ۳۲۰ - محبت چیست تاثیر نگاهی است: محبت چیست تاثیر نگاهی است بخش ۳۲۱ - خودی روشن ز نور کبریائی است: خودی روشن ز نور کبریائی است بخش ۳۲۲ - چه قومی در گذشت از گفتگوها: چه قومی در گذشت از گفتگوها بخش ۳۲۳ - خودی را از وجود حق وجودی: خودی را از وجود حق وجودی بخش ۳۲۴ - دلی چون صحبت گل می پذیرد: دلی چون صحبت گل می پذیرد بخش ۳۲۵ - وصال ما وصال اندر فراق است: وصال ما وصال اندر فراق است بخش ۳۲۶ - کف خاکی که دارم از در اوست: کف خاکی که دارم از در اوست بخش ۳۲۷ - یقین دانم که روزی حضرت او: یقین دانم که روزی حضرت او بخش ۳۲۸ - به روما گفت با من راهب پیر: به روما گفت با من راهب پیر بخش ۳۲۹ - شنیدم مرگ با یزدان چنین گفت: شنیدم مرگ با یزدان چنین گفت بخش ۳۳۰ - ثباتش ده که میر شش جهات است: ثباتش ده که میر شش جهات است بخش ۳۳۱ - بگو ابلیس را از من پیامی: بگو ابلیس را از من پیامی بخش ۳۳۲ - جهان تا از عدم بیرون کشیدند: جهان تا از عدم بیرون کشیدند بخش ۳۳۳ - جدائی شوق را روشن بصر کرد: جدائی شوق را روشن بصر کرد بخش ۳۳۴ - ترا ازستان خود براندند: تو را از آستان خود براندند بخش ۳۳۵ - تو می دانی صواب و ناصوابم: تو می دانی صواب و ناصوابم بخش ۳۳۶ - بیا تا نرد را شاهانه بازیم: بیا تا نرد را شاهانه بازیم بخش ۳۳۷ - فساد عصر حاضر شکار است: فساد عصر حاضر آشکار است بخش ۳۳۸ - به هر کو رهزنان چشم و گوش اند: به هر کو رهزنان چشم و گوش اند بخش ۳۳۹ - چه شیطانی خرامش واژگونی: چه شیطانی خرامش واژگونی بخش ۳۴۰ - چه زهرابی که در پیمانه اوست: چه زهرابی که در پیمانه اوست بخش ۳۴۱ - بشر تا از مقام خود فتاد است: بشر تا از مقام خود فتاد است بخش ۳۴۲ - مشو نخچیر ابلیسان این عصر: مشو نخچیر ابلیسان این عصر بخش ۳۴۳ - حریف ضرب او مرد تمام است: حریف ضرب او مرد تمام است بخش ۳۴۴ - ز فهم دون نهادان گرچه دور است: ز فهم دون نهادان گرچه دور است بخش ۳۴۵ - بیا تا کار این امت بسازیم: بیا تا کار این امت بسازیم بخش ۳۴۶ - قلندر جره باز سمانها: قلندر جره باز سمانها بخش ۳۴۷ - ز جانم نغمهء «الله هو» ریخت: ز جانم نغمهء «الله هو» ریخت بخش ۳۴۸ - چو اشک اندر دل فطرت تپیدم: چو اشک اندر دل فطرت تپیدم بخش ۳۴۹ - مرا از منطقید بوی خامی: مرا از منطق آید بوی خامی بخش ۳۵۰ - بیا از من بگیر آن دیر ساله: بیا از من بگیر آن دیر ساله بخش ۳۵۱ - بدست من همان دیرینه چنگ است: بدست من همان دیرینه چنگ است بخش ۳۵۲ - بگو از من به پرویزان این عصر: بگو از من به پرویزان این عصر بخش ۳۵۳ - فقیرم ساز و سامانم نگاهی است: فقیرم ساز و سامانم نگاهی است بخش ۳۵۴ - در دل را بروی کس نبستم: در دل را بروی کس نبستم بخش ۳۵۵ - درین گلشن ندارم ب و جاهی: درین گلشن ندارم آب و جاهی بخش ۳۵۶ - دو صد دانا درین محفل سخن گفت: دو صد دانا درین محفل سخن گفت بخش ۳۵۷ - ندانم نکته های علم و فن را: ندانم نکته های علم و فن را بخش ۳۵۸ - نپنداری که مرغ صبح خوانم: نپنداری که مرغ صبح خوانم بخش ۳۵۹ - بچشم من جهان جز رهگذر نیست: بچشم من جهان جز رهگذر نیست بخش ۳۶۰ - به این نابودمندی بودن آموز: به این نابودمندی بودن آموز بخش ۳۶۱ - کهن پروردهء این خاکدانم: کهن پروردهء این خاکدانم بخش ۳۶۲ - ندانی تا نباشی محرم مرد: ندانی تا نباشی محرم مرد بخش ۳۶۳ - نگاهیفرین جان در بدن بین: نگاهیفرین جان در بدن بین بخش ۳۶۴ - خرد بیگانهء ذوق یقین است: خرد بیگانهء ذوق یقین است بخش ۳۶۵ - قماش و نقره و لعل و گهر چیست؟: قماش و نقره و لعل و گهر چیست؟ بخش ۳۶۶ - خودی را نشه من عین هوش است: خودی را نشه من عین هوش است بخش ۳۶۷ - ترا با خرقه و عمامه کاری: ترا با خرقه و عمامه کاری بخش ۳۶۸ - چو دیدم جوهر آیینه خویش: چو دیدم جوهر آیینه خویش بخش ۳۶۹ - چو رخت خویش بر بستم ازین خاک: چو رخت خویش بر بستم ازین خاک بخش ۳۷۰ - اگر دانا دل و صافی ضمیر است: اگر دانا دل و صافی ضمیر است بخش ۳۷۱ - سجودی آوری دارا و جم را: سجودی آوری دارا و جم را بخش ۳۷۲ - شیندم بیتکی از مرد پیری: شیندم بیتکی از مرد پیری بخش ۳۷۳ - نهان اندر دو حرفی سر کار است: نهان اندر دو حرفی سر کار است بخش ۳۷۴ - نهان اندر دو حرفی سر کار است: نهان اندر دو حرفی سر کار است بخش ۳۷۵ - ز پیری یاد دارم این دو اندرز: ز پیری یاد دارم این دو اندرز بخش ۳۷۶ - به ساحل گفت موج بیقراری: به ساحل گفت موج بیقراری بخش ۳۷۷ - اگر اینب و جاهی از فرنگ است: اگر اینب و جاهی از فرنگ است بخش ۳۷۸ - فرنگی را دلی زیر نگین نیست: فرنگی را دلی زیر نگین نیست بخش ۳۷۹ - من و تو از دل و دین نا امیدیم: من و تو از دل و دین نا امیدیم بخش ۳۸۰ - مسلمانی که داندررمز دین را: مسلمانی که داند رمز دین را بخش ۳۸۱ - دل بیگانه خوزین خاکدان نیست: دل بیگانه خوزین خاکدان نیست بخش ۳۸۲ - مقام شوق بی صدق و یقین نیست: مقام شوق بی صدق و یقین نیست بخش ۳۸۳ - مسلمان را همین عرفان و ادراک: مسلمان را همین عرفان و ادراک بخش ۳۸۴ - به افرنگی بتان خود را سپردی: به افرنگی بتان خود را سپردی بخش ۳۸۵ - نه هرکس خود گردهم خود گد از است: نه هرکس خود گردهم خود گد از است بخش ۳۸۶ - بسوزد مومن از سوز و جودش: بسوزد مومن از سوز و جودش بخش ۳۸۷ - چه پرسی از نماز عاشقانه: چه پرسی از نماز عاشقانه بخش ۳۸۸ - دوگیتی را صلا از قرأت اوست: دوگیتی را صلا از قرأت اوست بخش ۳۸۹ - فرنگی رمز رزاقی بداند: فرنگی رمز رزاقی بداند بخش ۳۹۰ - چه حاجت طول دادن داستان را: چه حاجت طول دادن داستان را بخش ۳۹۱ - بهشتی بهر پاکان حرم هست: بهشتی بهر پاکان حرم هست بخش ۳۹۲ - قلندر میل تقریری ندارد: قلندر میل تقریری ندارد