غزل شمارهٔ ۵۱: مکن سراغ غبار ز پا نشستهٔ ما را

نوشته بیدل دهلوی در دیوان اشعار بیدل دهلوی فصل غزلیات

مکن سراغ غبار ز پا نشستهٔ ما را

رسیده‌ گیر به عنقا پر شکستهٔ ما را


گذشته‌ایم به پیری ز صیدگاه فضولی

بس است ناوک عبرت زه‌ گسستهٔ ما را


فراهم آمدن رنگ و بو ثبات ندارد

به رشتهٔ رگ‌ گل بسته‌اند دستهٔ ما را


هوای‌ گلشن فردوس در قفس بنشاند

خیال در پس زانوی دل نشستهٔ ما را


ز دام چرخ پس از مرگ هم‌ کجاست رهایی

حساب‌ کیست به مجمر سپند جستهٔ ما را


بهانه‌جوی خیالیم واعظ این چه جنون است

به حرف و صوت مسوزان دماغ خستهٔ ما را


مگیر خرده به‌ مضمون خون‌چکیدهٔ‌ بیدل

ستم‌فشار مکن زخم تازه بستهٔ ما را


نظر خود را بنویسید

نظرات