غزل شمارهٔ ۲۶۴: از نام اگر نگذری از ننگ برون آ

نوشته بیدل دهلوی در دیوان اشعار بیدل دهلوی فصل غزلیات

از نام اگر نگذری از ننگ برون آ

ای نکهت‌گل اندکی از رنگ برون آ


عالم همه از بال پری آینه دارد

گو شیشه نمودارشو و سنگ برون آ


زین عرصة اضداد مکش ننگ فسردن

گیرم‌همه‌تن‌صلح شوی جنگ برون‌آ


تا شهرت واماندگی‌ات هرزه نباشد

یک‌آبله‌وار از قدم لنگ برون آ


آب رخ گلزار وفا وقف‌گدازی‌ست

خونی به جگرجمع‌کن ورنگ برون آ


تا شیشه نه‌ای سنگ نشسته‌ست به راهت

از خویش‌تهی شوز دل تنگ برون آ


بک لعزش پا جادة توفیق طلب‌کن

از زحمت چندین ره و فرسنگ برون آ


وحشتکدة ما و منت‌گرد خرامی است

زین پرده چه‌گویم به چه آهنگ برون آ


افسردگیی نیست به اوهام تعلق

هرچند شررنیستی ازسنگ برون آ


در نالهٔ خا‌مش نفسان مصلحتی هست

ای صافی مطلب نفسی زنگ برون آ


زندانی اندوه تعلق نتوان بود

بیدل دلت از هرچه شود تنگ برون آ


نظر خود را بنویسید

نظرات