غزل شمارهٔ ۲۶۵: ازین هوسکده با آرزوبه جنگ برون آ

نوشته بیدل دهلوی در دیوان اشعار بیدل دهلوی فصل غزلیات

ازین هوسکده با آرزوبه جنگ برون آ

چو بوی‌گل نفسی پای زن به‌رنگ برون آ


فشار یأس و امید از شرار جسته نشاید

به روی یکدگرافکن سر دو سنگ برون آ


قدح شکسته به زندان هوش چند نشینی

گلوی شیشه دودوری بگیرتنگ برون آ


سپند مجمر هستی.ندارد آن همه طاقت

نیاز حوصله کن یک تپش درنگ برو‌ن آ


کسی به غفلت و آگاهی توکار ندارد

هزاربار فرو رو به زیر سنگ برون آ


سبکروان زکمانخانهٔ سپهر‌گذشتند

تو نیز وام‌کن اکنون پر و خدنگ برون آ


چو شیشه چندکشد قلقلت عنان تأمل

ازبن بساط‌گلوگیر یک ترنگ برون آ


بهار خرمی دهر غیر وهم ندرد

دو روز سیرکن این سبزه‌زار بنگ برون آ


مباش بیدل ازین ورطه ناامید رهایی

تک درستت اگر نیست پای لنگ برون آ


نظر خود را بنویسید

نظرات