غزل شمارهٔ ۷۸۰: تو آفتاب و جهان جزبه جستجوی تو نیست

نوشته بیدل دهلوی در دیوان اشعار بیدل دهلوی فصل غزلیات

تو آفتاب و جهان جزبه جستجوی تو نیست

بهار در نظرم غیر رنگ و بوی تو نیست


ازین قلمرو مجنون‌کسی نمی‌جوشد

که نارسیده به‌فهمت درآرزوی تو نیست


خروش‌کن‌فیکون در خم ازل ازلی‌ست

نوای‌کس به خرابات های و هوی تو نیست


ز دور باش ادب خیز حکم یکتایی

غبارما همه‌گرخون شود به‌کوی تونیست


جهان به حسرت دیدار می‌زند پر و بال

ولی چه سودکه رفع حجاب خوی تو‌نیست


ز بی‌نیازی مطلق‌، شکوه چوگانت

به‌عالمی‌ست‌که‌این هفت عرصه‌،‌گوی تو نیست


به‌کار خانهٔ یکتایی این چه استغناست

جهان‌جلوه‌ای و جلوه روبروی تو نیست


ز جوش بحر نواهاست در طبیعت موج

من وتویی همه آفاق غیرتوی تونیست


هزار آینه توفان حیرتست اینجا

که چشم سوی توداریم و هیچ سوی تونیست


حدیث مکتب عنقا چه سرکند بیدل

که حرف و صوت جزافسانهٔ مگوی تو نیست


نظر خود را بنویسید

نظرات