غزل شمارهٔ ۱۷۳۹: چشم ‌وا کن شش جهت یار است و بس

نوشته بیدل دهلوی در دیوان اشعار بیدل دهلوی فصل غزلیات

چشم ‌وا کن شش جهت یار است و بس

هر چه خواهی‌ دید، دیدار است‌ و بس


سبحه بر زنار وهمی بسته‌اند

این گره‌ گر واشود تار است و بس


گر بلند و پست نفروشد تمیز

از زمین تا چرخ هموار است و بس


هر نفس صد رنگ بر دل می‌خلد

زندگانی نیش آزار است و بس


چند باید روز بازار هوس

چینی‌ات را مو شب تار است و بس


باغ امکان نیست آگاهی ثمر

جهل تا دانش جنون‌ کار است و بس


مبحث سود و زیان در خانه نیست

شور این سودا به بازار است و بس


کاری از تدبیر نتوان پیش برد

هر که در کار است‌، بیکار است و بس


دود نتوان بست بر دوش شرار

چون ‌ز خود رستی ‌نفس‌ بار است‌ و بس


جهل ما بیدل به آگاهی نساخت

نور بر ظلمت شب تار است و بس


نظر خود را بنویسید

نظرات