غزلیات

نوشته رضی‌الدین آرتیمانی در دیوان اشعار رضی الدین آرتیمانی

غزلیات

غزل شمارهٔ ۱: زهی طراوت حسن و کمال نور و صفا غزل شمارهٔ ۲: شوری نه‌چنان گرفت ما را غزل شمارهٔ ۳: آنچنان داده عشق جوش مرا غزل شمارهٔ ۴: نقابی بر افکن ز پی امتحان را غزل شمارهٔ ۵: چون مهر بر آی بام و ایوان را غزل شمارهٔ ۶: خون شد دل پاره پارهٔ ما غزل شمارهٔ ۷: جاه دنیا سر بسر نوک سنان و خنجر است غزل شمارهٔ ۸: داند آنکس که ز دیدار تو برخوردار است غزل شمارهٔ ۹: بهشت است آن ندانم یا بهار است غزل شمارهٔ ۱۰: کسی که در رهش از پا و سر خبردار است غزل شمارهٔ ۱۱: چشم من چون به روی او باز است غزل شمارهٔ ۱۲: مهر بر روی یار باخته رنگ است غزل شمارهٔ ۱۳: چو در دور لبش تقوی حرام است غزل شمارهٔ ۱۴: عشقی بتازه باز گریبان گرفته است غزل شمارهٔ ۱۵: نه پر ز خون جگرم از سپهر مینائی است غزل شمارهٔ ۱۶: مرا در دل غم جانانه‌ای هست غزل شمارهٔ ۱۷: در خاطر آنشوخ مگر ناله اثر داشت غزل شمارهٔ ۱۸: شورت در سر خمار نگذاشت غزل شمارهٔ ۱۹: تا از بر چشم آن جوان رفت غزل شمارهٔ ۲۰: کنم از شام تا سحر فریاد غزل شمارهٔ ۲۱: غم عشق تو ای حور پریزاد غزل شمارهٔ ۲۲: یقین ما به خیال و گمان نمی‌گردد غزل شمارهٔ ۲۳: کمر تا کی بخونم آن بت نامهربان بندد غزل شمارهٔ ۲۴: سرم سودا دلم پروا ندارد غزل شمارهٔ ۲۵: روی تو که رنگ از رخ گلهای چمن برد غزل شمارهٔ ۲۶: نمیاید چو از دل بر زبان درد غزل شمارهٔ ۲۷: جائی که به طاعات مباهات توان کرد غزل شمارهٔ ۲۸: صبا هر گاه وصف آن پری کرد غزل شمارهٔ ۲۹: گر نقاب از رخ آن صنم گیرد غزل شمارهٔ ۳۰: به من آن مه دگر امشب نسازد غزل شمارهٔ ۳۱: سرم بالش تنم مفرش بسوزد غزل شمارهٔ ۳۲: حیف که اوقات ما تمام هبا شد غزل شمارهٔ ۳۳: در روی تو دل به ما نمیمٰاند غزل شمارهٔ ۳۴: مرا نه سر نه سامان آفریدند غزل شمارهٔ ۳۵: ای کاش که سجاده به زنار فروشند غزل شمارهٔ ۳۶: مگر شور عشقت ز طغیان نشیند غزل شمارهٔ ۳۷: شب دوشم جمالی در نظر بود غزل شمارهٔ ۳۸: شورش دوشین ما از می و ساغر نبود غزل شمارهٔ ۳۹: چه خواهی ز دفتر تو ای خاک بر سر غزل شمارهٔ ۴۰: آن برو رویست یا نور است یا قرص قمر غزل شمارهٔ ۴۱: بی‌پرده برون میا که بسیار غزل شمارهٔ ۴۲: چند ز دوران چرخ چند ز هجران یار غزل شمارهٔ ۴۳: آن روی چون ماه آن زلف چون مار غزل شمارهٔ ۴۴: شور عشقی کرده بازم بیقرار غزل شمارهٔ ۴۵: ای عشق نگویم که به جای خوشم انداز غزل شمارهٔ ۴۶: چه شور افتاده در دلها ز شیرین لعل خندانش غزل شمارهٔ ۴۷: مرا چگونه نباشد حضور عیش و فراغ غزل شمارهٔ ۴۸: بهوش باش که در بارگاه رد و قبول غزل شمارهٔ ۴۹: همه دردم همه داغم همه عشقم همه سوزم غزل شمارهٔ ۵۰: گلها ز من شکفته مگر بانگ بلبلم غزل شمارهٔ ۵۱: با رخ همچو صبح و زلف چو شام غزل شمارهٔ ۵۲: چو از جور رقیبان از در او بار می‌بستم غزل شمارهٔ ۵۳: پلاس تن به بر، از دست غم قبا کردم غزل شمارهٔ ۵۴: جز در عشق بهر در که شدم خوار شدم غزل شمارهٔ ۵۵: تا بسر شوری از آن زلف پریشان دارم غزل شمارهٔ ۵۶: زبان در ذکر و دل در فکر آن نامهربان دارم غزل شمارهٔ ۵۷: دور از و بسکه سوزم و سازم غزل شمارهٔ ۵۸: گهی هشیار و گه مست و ملنگم غزل شمارهٔ ۵۹: وصالش دمی گر شود حاصلم غزل شمارهٔ ۶۰: چون دم از سودای جانان میزنم غزل شمارهٔ ۶۱: آنچه من از تو، خدا می‌بینم غزل شمارهٔ ۶۲: یکدم که دست داده و با هم نشسته‌ایم غزل شمارهٔ ۶۳: آنجا که وصف آن قد و بالا نوشته‌ایم غزل شمارهٔ ۶۴: دست شوقی با گریبان آشنا می‌خواستیم غزل شمارهٔ ۶۵: ما بهر هلاک خود هلاکیم غزل شمارهٔ ۶۶: بی‌رخت گر بگل نظاره کنیم غزل شمارهٔ ۶۷: آموخت ما را آن زلف و گردن غزل شمارهٔ ۶۸: بهار حسن یا بستان عشق است غزل شمارهٔ ۶۹: حیفم آید که گویدش کس جان غزل شمارهٔ ۷۰: غمزه خونریز و عشوه در پی جان غزل شمارهٔ ۷۱: ز خواب ناز خیز و فتنه سرکن غزل شمارهٔ ۷۲: مه نامهربانم بی‌گنه دامن کشید از من غزل شمارهٔ ۷۳: مرا دستی است بالا دست گردون غزل شمارهٔ ۷۴: روی یار است یا گل نسرین غزل شمارهٔ ۷۵: نتوان گذشتن آسان از آن کو غزل شمارهٔ ۷۶: تو بدین چشم شوخ و روی چو ماه غزل شمارهٔ ۷۷: ای کاش که بود ما نبودی غزل شمارهٔ ۷۸: کیم از جان خود سیری ز عمر خویش بیزاری غزل شمارهٔ ۷۹: این نگه و چشم و زلف و رو که تو داری غزل شمارهٔ ۸۰: ای که به جز دلبری تو کار نداری غزل شمارهٔ ۸۱: خوشتر ز بهشتی و بهٰاری غزل شمارهٔ ۸۲: نمیدانی تو رسم دوست داری غزل شمارهٔ ۸۳: چه التفات به خار و خس چمن داری غزل شمارهٔ ۸۴: ای راندهٔ درگاه تو خواری و عزیزی غزل شمارهٔ ۸۵: چشمم افتاد بر جمٰال کسی غزل شمارهٔ ۸۶: بهار و باده و عشق و جوانی غزل شمارهٔ ۸۷: نه رسم دیر و نه آیین کعبه می‌دانی غزل شمارهٔ ۸۸: ای که در ره عرفان مستمند برهانی غزل شمارهٔ ۸۹: هجران اگر نکردی آهنگ زندگانی غزل شمارهٔ ۹۰: چند دلهای مبتلا شکنی غزل شمارهٔ ۹۱: نگاهی دیدم از چشم سیاهی غزل شمارهٔ ۹۲: نرگست آن کند به شهلائی غزل شمارهٔ ۹۳: از لطف چو در نظر نمی‌آیی غزل شمارهٔ ۹۴: درین بوستانم نه هایی نه هویی