غزل شمارهٔ ۱۶: مرا در دل غم جانانه‌ای هست

نوشته رضی‌الدین آرتیمانی در دیوان اشعار رضی الدین آرتیمانی فصل غزلیات

مرا در دل غم جانانه‌ای هست

درون کعبه‌ام بتخانه‌ای هست


ز لب مهر خموشی بر ندارم

که در زنجیر من دیوانه‌ای هست


خراباتم ز مسجد خوشتر آید

که آنجا نالهٔ مستانه‌ای هست


نمیدانم اگر نار است اگر نور

همی دانم که آتش خانه‌ای هست


درخشان اختری شو گیتی افروز

و گر نه شمع در هر خانه‌ای هست


رضی گویی کجٰا آرام داری

کهن ویرانه، ماتم خانه‌ای هست


نظر خود را بنویسید

نظرات