غزل شمارهٔ ۵۵: تا بسر شوری از آن زلف پریشان دارم

نوشته رضی‌الدین آرتیمانی در دیوان اشعار رضی الدین آرتیمانی فصل غزلیات

تا بسر شوری از آن زلف پریشان دارم

نه سر کفر و نه اندیشهٔ ایمان دارم


پرده بردار که تا بر همه روشن گردد

کز چه رو مذهب خورشید پرستان دارم


پیرم از رشک و شد آمیخته با جان غم یار

یوسف و گرگ به یک چاه به زندان دارم


با خیال رخت آسوده‌ام از محنت هجر

همره نوح، چه اندیشه ز طوفان دارم


ای رضی روزی کافر نشود امنی کو

این خجالت که من از گبر و مسلمان دارم


نظر خود را بنویسید

نظرات