رباعیات

نوشته رضی‌الدین آرتیمانی در دیوان اشعار رضی الدین آرتیمانی

رباعیات

رباعی شماره ۱: باز آ باز آ، چو روح در تن باز آ رباعی شماره ۲: در دین حق ار نبوده‌ای مادر زا رباعی شماره ۳: شوخی که تمام پای بستم او را رباعی شماره ۴: از بس در سر هوای آن دوست مرا رباعی شماره ۵: ای عشق به حسن دیده در ساز مرا رباعی شماره ۶: رفتم بر آن نگار سیمین غبغب رباعی شماره ۷: هرگز دل خو نگشته‌ام از غم نگرفت رباعی شماره ۸: ای گشته تو را صفات، مانع از ذات رباعی شماره ۹: آهم ز فراز آسمٰانها بگذشت رباعی شماره ۱۰: سر کردهٔ اهل دانش و دید اینست رباعی شماره ۱۱: از کوتهی، ار عمر درازت هوس است رباعی شماره ۱۲: بی عشق مباش اگر چه محض سخن است رباعی شماره ۱۳: آن رند که در عالم دل آگاه است رباعی شماره ۱۴: با درویشان کبر خود اندیش بد است رباعی شماره ۱۵: یک حرف مگو اگر هزارت سخن است رباعی شماره ۱۶: ای دل شادی به سوز ماتم این است رباعی شماره ۱۷: ما را غم دی و محنت فردا نیست رباعی شماره ۱۸: ای آن تو را بسی غم تنباکوست رباعی شماره ۱۹: در عشق اگر جان بدهی، جان آنست رباعی شماره ۲۰: آنکو به زبان خلق جز عیب نداشت رباعی شماره ۲۱: این وادی عشق طرفه شورستانی است رباعی شماره ۲۲: هر دل که رهین تن بود او دل نیست رباعی شماره ۲۳: عشق است که بی زلزله وغلغله نیست رباعی شماره ۲۴: در عشق حکایت غم انگیز نیست رباعی شماره ۲۵: از ذرهٔ سرگشته، قرار تو کجاست رباعی شماره ۲۶: این دار فنا بلند از پستی ما است رباعی شماره ۲۷: عرق از برگ گل انگیختنش را نگرید رباعی شماره ۲۸: در باز بروی دلم از ناز نمیکرد رباعی شماره ۲۹: بر کف چه نهم سبحه که زنارم شد رباعی شماره ۳۰: عاشق به گدائی نه شهی میخواهد رباعی شماره ۳۱: ناصح چکنی زبانم از پندم مبند رباعی شماره ۳۲: آنانکه علم به عالم تجریدند رباعی شماره ۳۳: در صومعه و مدرسه دیار نبود رباعی شماره ۳۴: ز آئینهٔ دل چو زنگ اغیار زدود رباعی شماره ۳۵: مجنون که تمام محو لیلی نشود رباعی شماره ۳۶: یک جرعه هر آنکه از می ما نو شد رباعی شماره ۳۷: گاهیم چو مرده در کفن میسازد رباعی شماره ۳۸: گه مجنونم به دشت و کو میسازد رباعی شماره ۳۹: ای رتبهٔ تاج و تخت را کرده بلند رباعی شماره ۴۰: خاکم که به هیچ کس گذارم نبود رباعی شماره ۴۱: هر چیز که پرتوی بتو در تابد رباعی شماره ۴۲: این خلق جهان به یکدگر کینه ورند رباعی شماره ۴۳: دل جز بغمش، بهر چه در ساخته بود رباعی شماره ۴۴: تا در ره عشق پای از سر نشود رباعی شماره ۴۵: از خواری شاگرد و ز فخر استاد رباعی شماره ۴۶: تا گلگون اشک و چهره کاهی نشود رباعی شماره ۴۷: حسن عملم ز برگ کاهی پی شد رباعی شماره ۴۸: در گوش هر آنکه این صدا بنشیند رباعی شماره ۴۹: عشقم مجنون و هرزه‌گو میسازد رباعی شماره ۵۰: تا چند دلا تیره و تارت دارند رباعی شماره ۵۱: تا چند رضی به گیر و دارت دارند رباعی شماره ۵۲: ما را سر و برگ خویش و بیگانه نماند رباعی شماره ۵۳: صد شکر که یادت همه از یادم برد رباعی شماره ۵۴: در وادی معرفت نه گیر است و نه دار رباعی شماره ۵۵: ای آنکه ز عشق تو مرا نیست قرار رباعی شماره ۵۶: تا کی ز جفای چرخ باشم من زار رباعی شماره ۵۷: فریاد که سبحه در کفم شد زنار رباعی شماره ۵۸: چون سیل که آخر بنشیند ز خروش رباعی شماره ۵۹: گشتیم همه روی زمین را به چراغ رباعی شماره ۶۰: میزند مرغ دلم پر به هوای اشرف رباعی شماره ۶۱: من خلد ندانم به صفای اشرف رباعی شماره ۶۲: هر دل که درین زمانه درویش ترک رباعی شماره ۶۳: تا چند زمانی و مکانی باشیم رباعی شماره ۶۴: با سبحه به چپ و راست ساغر گیریم رباعی شماره ۶۵: ما دیدن عیش تو مدام انگاریم رباعی شماره ۶۶: هر چند که پوشیده ترم، عورترم رباعی شماره ۶۷: آنی که به فکر در نیائی چکنم؟ رباعی شماره ۶۸: چون نام لب تو سرو چالاک بریم رباعی شماره ۶۹: زاهد مستیم و بی‌ریا می‌رقصیم رباعی شماره ۷۰: تا کی غم طیلسان و اطلس بخوریم رباعی شماره ۷۱: تا چند بساط شادی و غم گیریم رباعی شماره ۷۲: چون شعله به هیچ همدمی دم نزدیم رباعی شماره ۷۳: چون اهل ریا چو ربنا در گیریم رباعی شماره ۷۴: صد شکر که آشفته سر و دستارم رباعی شماره ۷۵: ما ناب گلابیم، گل آلود نه‌ایم رباعی شماره ۷۶: یک کوچه شده‌است خلوت و بازارم رباعی شماره ۷۷: بر سر چو کلاه عاشقی افرازم رباعی شماره ۷۸: ای یافته هر چه خواسته از یزدان رباعی شماره ۷۹: صد شکر که نیستم من از بی‌خبران رباعی شماره ۸۰: نی در غم فرزند و زن و خویشم من رباعی شماره ۸۱: ای تخت تجمل تو بر علیین رباعی شماره ۸۲: آنانکه جمال غیب دیدند همه رباعی شماره ۸۳: لیلی خواهی به تربت مجنون شو رباعی شماره ۸۴: ای پادشه مملکت آگاهی رباعی شماره ۸۵: تا در ره دوست سر ز پا میدانی رباعی شماره ۸۶: تا جانب دوست رو ز هر سو نکنی رباعی شماره ۸۷: گر بوئی از آن زلف معنبر یابی رباعی شماره ۸۸: در صومعه و مدرسه گشتیم بسی رباعی شماره ۸۹: صد حیف ایدل که مرد دیدار نه‌ای رباعی شماره ۹۰: ای آنکه ز نام خود به تنگ آمده‌ای رباعی شماره ۹۱: عُمرم همه صرف شد در این خونخواری رباعی شماره ۹۲: ای آنکه نباشدم به تو دسترسی رباعی شماره ۹۳: در مهد هوی غنوده‌ای معذوری رباعی شماره ۹۴: تا دست به سبحه میزنی زناری رباعی شماره ۹۵: ای آنکه همیشه مست جام هوسی رباعی شماره ۹۶: ای آنکه به دل تخم امل را کشتی رباعی شماره ۹۷: تا در غم نوشیدنی و خوردنی‌ای رباعی شماره ۹۸: از دوری راه تا بکی آه کنی رباعی شماره ۹۹: لعل میگون و چشم فتان داری رباعی شماره ۱۰۰: تا کی ز جهان پرگزند اندیشی