غزلیات
نوشته ابن حسام خوسفی در دیوان اشعار ابن حسام خوسفی
غزل شماره ۱: به امیدی که بگشاید ز لعل یار مشکلها
غزل شماره ۲: ای سهی قامت گلبوی صنوبر بر ما
غزل شماره ۳: نقاب سنبل تر برشکن تجلی را
غزل شماره ۴: مران به عنف خدا را ز آستانه مرا
غزل شماره ۵: ای کعبه جان خاک سر کوی تو ما را
غزل شماره ۶: ای به سر کوی تو مسکن و مأوی مرا
غزل شماره ۷: مهوسان ز پی خاطر مهوس ما
غزل شماره ۸: ای غافل از بلای دل مبتلای ما
غزل شماره ۹: ای کعبه تحقیق سر کوی تو ما را
غزل شماره ۱۰: ای غمزه تیز کرده به قصد هلاک ما
غزل شماره ۱۱: روی تو چشم خیره کند آفتاب را
غزل شماره ۱۲: نهان که میکند این درد آشکاره ما
غزل شماره ۱۳: نسیم الورد یذکرنی حبیب
غزل شماره ۱۴: ای ز خطت غالیه پر مشک ناب
غزل شماره ۱۵: پوشد ز زشک یلمق تو اطلس آفتاب
غزل شماره ۱۶: ای جمال تو مرا شمع شب افروز امشب
غزل شماره ۱۷: چو فیض ابر به نم لاله را کلاه بشست
غزل شماره ۱۸: خوشتر ز آستان تو ما را مقام نیست
غزل شماره ۱۹: حقا که به حسن تو ملک نیست
غزل شماره ۲۰: حسنت که آفتاب تجلی از او گرفت
غزل شماره ۲۱: هر جفایی که ممکن است ازوست
غزل شماره ۲۲: سنبل تر دمیده بر گل دوست
غزل شماره ۲۳: دلم فریفته آن شمایل عربیست
غزل شماره ۲۴: مرا درد تو دایم هم نشین است
غزل شماره ۲۵: ای خوش آن بلبل که گلزاریش هست
غزل شماره ۲۶: دلبری دارم که دل در بند زلف و خال اوست
غزل شماره ۲۷: بیا که بوی ریاحین دمید و گل بشکفت
غزل شماره ۲۸: صبا حکایت زلف مرا پریشان گفت
غزل شماره ۲۹: ای خوشا آن دم که بنشینیم رویاروی دوست
غزل شماره ۳۰: شرر آتش هجران تو در سینه ماست
غزل شماره ۳۱: مارا به غیر یاد تو اندر ضمیر نیست
غزل شماره ۳۲: خیال ابرویت ار سجده می کنم پیوست
غزل شماره ۳۳: دلا بپرس که آن روشنی دیده کجاست
غزل شماره ۳۴: قد چو سرو تو بر جویبار دیده ماست
غزل شماره ۳۵: مپیچ در سر زلفش که سر به سر سوداست
غزل شماره ۳۶: مسلمانان دلی دارم جراحت
غزل شماره ۳۷: ما را به کوی وحدت تا با تو آشنائیست
غزل شماره ۳۸: ای روشنی دیده دعا می رسانمت
غزل شماره ۳۹: دیدم نبشته از قلم مشکبار دوست
غزل شماره ۴۰: جعد مشکینت که دل وابسته سودای اوست
غزل شماره ۴۱: رسم وفا ز یار طلب می کنیم و نیست
غزل شماره ۴۲: خط تو دایره ماهتاب را بگرفت
غزل شماره ۴۳: از کس دلم ندید طریق نگاهداشت
غزل شماره ۴۴: خرم دل آن کس که به غم های تو شاد است
غزل شماره ۴۵: گر صد برگ را روی تو وارث
غزل شماره ۴۶: اگر چه خرد شناس و مبصرم به حدیث
غزل شماره ۴۷: ای کرده به غمزه دل صد شیفته تاراج
غزل شماره ۴۸: لمع البرق و النجوم یلوح
غزل شماره ۴۹: بشکفت بر چمن گل عذرا عذار سرخ
غزل شماره ۵۰: لبت یاقوت گوهر پوش دارد
غزل شماره ۵۱: به جرعه ای که ز جام جهان نما بخشند
غزل شماره ۵۲: مگر چو دردکشان جام بی ریا بخشند
غزل شماره ۵۳: نگار من همه آیین دلبری دارد
غزل شماره ۵۴: مرا زمانه زخاک درت جدا مکناد
غزل شماره ۵۵: بیا بیا که در این خطه خرابآباد
غزل شماره ۵۶: گل به فصل بهار می خندد
غزل شماره ۵۷: غمی دارم که وا گفتن نشاید
غزل شماره ۵۸: با خال تو گر مشک به دعوی بنشیند
غزل شماره ۵۹: باحسن تو مه در صف دعوی ننشیند
غزل شماره ۶۰: ان را که مهر روی تو در دل نیافتند
غزل شماره ۶۱: خرم تر از رخت به چمن گل نیافتند
غزل شماره ۶۲: تا قامت چو سرو تو بالا کشیدهاند
غزل شماره ۶۳: دل اگر رود ز حریم کوی تو ای صنم به کجارود؟
غزل شماره ۶۴: آنها که طرف روز به گیسو گرفتهاند
غزل شماره ۶۵: شب عیش است و ساقی با شراب ناب میآید
غزل شماره ۶۶: جان را همیشه بر سر کوی توراه باد
غزل شماره ۶۷: هلال عید کزین طاق زرنگار برآید
غزل شماره ۶۸: مرا هوای تو هرگز زسر به در نرود
غزل شماره ۶۹: چشم تو تیر غمزه چو اندر کمان نهاد
غزل شماره ۷۰: رخت نمونه ی صورت نگار چین باشد
غزل شماره ۷۱: هرشب از طوفان چشم آب از سرما بگذرد
غزل شماره ۷۲: چون عارض تو سنبل مشکین برآورد
غزل شماره ۷۳: جز خم زلفت دلم پناه ندارد
غزل شماره ۷۴: عارض تو چون خط سیاه برآرد
غزل شماره ۷۵: یاد لبت کنم دهنم پرشکر شود
غزل شماره ۷۶: اگر ساقی به بزم ما قلندر وار بنشیند
غزل شماره ۷۷: قول مطرب دل من دوش به راهی زد و برد
غزل شماره ۷۸: خط مشکین که بر گرد رخت چون عود میگردد
غزل شماره ۷۹: ما را به جای آب اگر از دیده خون رود
غزل شماره ۸۰: مژده ای دل مر ترا کآرامش جان میرسد
غزل شماره ۸۱: خط تو دایره ی مشک گرد ماه کشید
غزل شماره ۸۲: گرملک بنگرد آن چشم خوش و لعل لذیذ
غزل شماره ۸۳: زیاده می کند آن چشم پرخمار خمار
غزل شماره ۸۴: خطت مشکست و خالت عتبر تر
غزل شماره ۸۵: ای اهل درد را ز تو هر دم غمی دگر
غزل شماره ۸۶: ای ز بیغمخواریت هردم دلم غمخوارهتر
غزل شماره ۸۷: دلم فدای تو باد ای نسیم عنبر بیز
غزل شماره ۸۸: زبس که می کند آن چشم فتنه بر من ناز
غزل شماره ۸۹: می بیارید که ایام بهار است امروز
غزل شماره ۹۰: آتش مهرتو در سینه نهان است هنوز
غزل شماره ۹۱: چو زلف دوست بباید شبی سیاه و دراز
غزل شماره ۹۲: شیخ را صومعه در رهن شراب است امروز
غزل شماره ۹۳: بیا به میکده بفروش خرقه ناموس
غزل شماره ۹۴: خبری جان دل ز جانان پرس
غزل شماره ۹۵: دلا رعنایی سرو از چمن پرس
غزل شماره ۹۶: دوش از فراغ روی تو با روی سندروس
غزل شماره ۹۷: ما را ازین چمن صنمی گلعذار بس
غزل شماره ۹۸: صبا نشان غبار دیار یار بپرس
غزل شماره ۹۹: زهاد و عجب و گوشه محراب و کار خویش
غزل شماره ۱۰۰: دانی چه گفت سالک خمار خانه دوش
غزل شماره ۱۰۱: بیا که مجلس انس است و دلستان جان بخش
غزل شماره ۱۰۲: مرا به قبله ی روی خود آشنایی بخش
غزل شماره ۱۰۳: دلا چو شیوه ی رندی نمی رود از پیش
غزل شماره ۱۰۴: نگاری دلبری دارم چو زلف خود ز من سرکش
غزل شماره ۱۰۵: ای کرده همچو نرگس خوشخواب خواب خوش
غزل شماره ۱۰۶: ساقی بیار لعل مذاب رحیق خاص
غزل شماره ۱۰۷: به وقت فصل بهار از چمن مکن اعراض
غزل شماره ۱۰۸: بر گل ترا که گفت ز سنبل برار خط
غزل شماره ۱۰۹: دل به ره باز نیامد به فسون وعاظ
غزل شماره ۱۱۰: تا شمع جمال تو برافروخت به مجمع
غزل شماره ۱۱۱: بی تو حرامست تماشای باغ
غزل شماره ۱۱۲: غمزه تیز ترا سینه من شد هدف
غزل شماره ۱۱۳: به وقت گل چو به کف برنهی شراب رحیق
غزل شماره ۱۱۴: الا یا ساقی البزم الحقیق
غزل شماره ۱۱۵: ای ملک طراوت به تو زیبنده و لایق
غزل شماره ۱۱۶: چو خاک تا نشود تخته من اندر خاک
غزل شماره ۱۱۷: حریف دلکش خوش طبع و ساقی گلرنگ
غزل شماره ۱۱۸: رخ زرد از آن روی شویم به اشک
غزل شماره ۱۱۹: ای قامت بلند تو ما را بلای دل
غزل شماره ۱۲۰: برفتی از نظر و از نظر نرفت خیال
غزل شماره ۱۲۱: ایا ز تاب جمال تو آفتاب خجل
غزل شماره ۱۲۲: بگریست ابر نیسان والورد قد تبسم
غزل شماره ۱۲۳: تعال من بک وجدی که من هوای تو دارم
غزل شماره ۱۲۴: ما به گلزار عذارت همه در بستانیم
غزل شماره ۱۲۵: بیا بیا که دل بسته را گشاد دهیم
غزل شماره ۱۲۶: ما وصال تو به زاری و دعا میطلبیم
غزل شماره ۱۲۷: ما نیاریم که وصف تو کماهی بکنیم
غزل شماره ۱۲۸: ما نیاریم که سوی تو نگاهی بکنیم
غزل شماره ۱۲۹: مقیم میکده و ساکن خراباتم
غزل شماره ۱۳۰: دوش با زلفت به هم شوریده حالی داشتیم
غزل شماره ۱۳۱: آن کجا شد کز تو گه گه مرحبایی داشتم
غزل شماره ۱۳۲: زلف آشفته همی تابی و من می تابم
غزل شماره ۱۳۳: مرا چه قرب که در انتظار روی تو باشم
غزل شماره ۱۳۴: گفتم از سلسله ی موی تو پرهیز کنم
غزل شماره ۱۳۵: روز الست جرعه عشقت چشیدهایم
غزل شماره ۱۳۶: در سر هوس غمزه جادوی تو دارم
غزل شماره ۱۳۷: بس که یاد آن لب و دندان چون در میکنم
غزل شماره ۱۳۸: به رویت گر نظر کردیم ، کردیم
غزل شماره ۱۳۹: چو زلف خود فرو مگذار کارم
غزل شماره ۱۴۰: طرفه طوطی شکرستانیم
غزل شماره ۱۴۱: بینیازی تو و ما بهر نیاز آمدهایم
غزل شماره ۱۴۲: گرچه بس منفعل از شرم گناه آمدهایم
غزل شماره ۱۴۳: سرو دلجویست یا شمشاد یا بالاست آن
غزل شماره ۱۴۴: بی نیازی از نیاز ما چه استغناست این
غزل شماره ۱۴۵: چه افتادت ای ترک خرگاه من
غزل شماره ۱۴۶: ای قامت بلند تو عمر دراز من
غزل شماره ۱۴۷: رخسار تو بی نقاب دیدن
غزل شماره ۱۴۸: طراز طره مشکین پرشکن بشکن
غزل شماره ۱۴۹: ترا که گفت که بر برگ گل کلاله فکن
غزل شماره ۱۵۰: دهانش آرزوی تنگدستان
غزل شماره ۱۵۱: بیا و معنی اسرار ما مشاهده کن
غزل شماره ۱۵۲: ای خیال عارضت گلشن نگار چشم من
غزل شماره ۱۵۳: آن سرو ناز کو که ببوسیم پای او
غزل شماره ۱۵۴: گران جانی مکن جانا و بشنو
غزل شماره ۱۵۵: دل را حضور نیست دمی بی حضور او
غزل شماره ۱۵۶: دلم صید کردی بدان چشم آهو
غزل شماره ۱۵۷: من مرغ آشیانه قسدم به دام تو
غزل شماره ۱۵۸: چون بلا نیست بی مشیت او
غزل شماره ۱۵۹: نگار من که میان بستهام به خدمت او
غزل شماره ۱۶۰: بلبل از شاخ گل زند هوهو
غزل شماره ۱۶۱: ای به جبین و هر دو رخ زهره یکی و ماه دو
غزل شماره ۱۶۲: مپیچ در سر زلف و بنفشه تاب مده
غزل شماره ۱۶۳: شب است و خال تو اندر خیال چشم سیاه
غزل شماره ۱۶۴: نظری سوی به ما کن صنما گاه به گاه
غزل شماره ۱۶۵: دلم به چشم تو آمد به دودمان سیاه
غزل شماره ۱۶۶: کالبدر محیاک من الحسن تلآلآ
غزل شماره ۱۶۷: شبی به پیش تو خواهم نشست روی بروی
غزل شماره ۱۶۸: بت گلعذار اگر ز ره کرمی به ما گذری کنی
غزل شماره ۱۶۹: تو را که درد نباشد به درد من نرسی
غزل شماره ۱۷۰: مباد دیده روشن چو در نظر تو نباشی
غزل شماره ۱۷۱: خوشا آن دل که جانانش تو باشی
غزل شماره ۱۷۲: چون ذره به خورشید تو داریم هوایی
غزل شماره ۱۷۳: شب وداع و غم هجر و درد تنهایی
غزل شماره ۱۷۴: بر گرد مه ز غالیه پرگار میکشی
غزل شماره ۱۷۵: از نرگس خوش خواب تو در عین سیاهی
غزل شماره ۱۷۶: آن زلف مشوش وش اندر خم و تاب اولی
غزل شماره ۱۷۷: ای روی تو آیینه انوار تجلی
غزل شماره ۱۷۸: کدام زهد و چه تقوی که خالی از خللی