غزل شماره ۱۲۶: ما وصال تو به زاری و دعا می‌طلبیم

نوشته ابن حسام خوسفی در دیوان اشعار ابن حسام خوسفی فصل غزلیات

ما وصال تو به زاری و دعا می طلبیم

دردمندیم و ز لعل تو دوا می طلبیم


همچو حجّاج به احرام درت بسته میان

کعبه ی کوی تو از راه صفا می طلبیم


هر کسی از پی مقصود خود اندر طلبی است

حاصل آنست که ما از تو ترا می طلبیم


دیده هر سو نگران و تو به خلوتگه دل

تو کجایی و ترا ما به کجا می طلبیم


در نسیمی که ز زلف تو دمد موجودست

آنچه از رایحه ی باد صبا می طلبیم


نفحه ی مشک خطا در شکن طرّه ی تست

ما ز چین سر زلفت به خطا می طلبیم


غرض ابن حسام از رخ زیبای تو چیست

غالب آنست که ما صنع خدا می طلبیم


نظر خود را بنویسید

نظرات