رباعیات

نوشته رشیدالدین وطواط در دیوان وطواط

رباعیات

شمارهٔ ۱ - در مدح ملک اتسز: ای همت تو تاخته بر گردون اسب شمارهٔ ۲ - در شکوه: آن دست زنان و پای کوبان پیوست شمارهٔ ۳ - در تغزل: چون فندق مهر تو دهانم بربست شمارهٔ ۴ - در تغزل: معشوقه دلم به تیر اندوه بخست شمارهٔ ۵ - در تغزل: با عیب خریدی تو مرا روز نخست شمارهٔ ۶ - سلطان تکش بن اتسز در دوشنبه ۲۲ربع الاخر سنۀ ۵۶۸ در خوارزم بر تخت نشست رشید این رباعی بر وی بخواند: جدت ورق زمانه از ظلم بشست شمارهٔ ۷ - در مدح وزیر: شطرنج وزارت تو فرزین طلبست شمارهٔ ۸ - در تغزل: آن دلبر ماهرخ ، که جانان منست شمارهٔ ۹ - در مدح کمال الدین: عنوان ظفر نام کمال الدین است شمارهٔ ۱۰ - در تغزل: چشمی دارم ، همه پر از صورت دوست شمارهٔ ۱۱ - در شکوه: دشمن چو بدانست که : احوالم چیست شمارهٔ ۱۲ - در تغزل: چون چرخ همیشه رسم تو طنازیست شمارهٔ ۱۳ - در تغزل: یک چند ، چو کار من ز تو ساز گرفت شمارهٔ ۱۴ - در تغزل: دل جام وفا به دست اخلاص گرفت شمارهٔ ۱۵ - در تغزل: مشک تبتی رنگ ز موی تو گرفت شمارهٔ ۱۶ - در مدح ملک اتسز: ای فتح و ظفر بندهٔ کوس و علمت شمارهٔ ۱۷ - در شکوه: در محنت این زمانهٔ بی فریاد شمارهٔ ۱۸ - در مدح ملک اتسز: ای شه‌، که به جامت می صافی‌ست نه دُرد شمارهٔ ۱۹ - در تغزل: تا گرد رخت سنبل تر کاشته‌اند شمارهٔ ۲۰ - در ذم مردم روزگار: سوی در این قوم ، که کمتر ز خرند شمارهٔ ۲۱ - در شکوه: هر کس ، که نهاد کار ما می بیند شمارهٔ ۲۲ - در مدح رکن الدین: ایام بکام رکن دین خواهد بود شمارهٔ ۲۳ - در تغزل: می رفت و گلاب از سمنش می بارید شمارهٔ ۲۴ - در مرثیۀ اتسز: شاها ، فلک از سیاستت می لرزید شمارهٔ ۲۵ - در تغزل: امروز بی رخت ، ای سیمین بر شمارهٔ ۲۶ - در مدح ملک اتسز: بخشندهٔ نعمت و ستانندهٔ عز شمارهٔ ۲۷ - نیز در مدح ملک اتسز: ای طالع تو عهدهٔ هر کام فلک شمارهٔ ۲۸ - در مدح ملک اتسز: آنان ، که بقوتند اندازهٔ پیل شمارهٔ ۲۹ - در هجا: ای خواجه ، ضیا شود ز روی تو ظلم شمارهٔ ۳۰ - در تغزل: بس شب به دعا دو دست برداشته ام شمارهٔ ۳۱ - در تغزل: در دل ز غم عشق تو ناری دارم شمارهٔ ۳۲ - در تغزل: بگسست ز صحبت من آن دل گسلم شمارهٔ ۳۳ - در شکوه: گفتم که: به مدحتِ تو خورشید شوم شمارهٔ ۳۴ - در تغزل: بویت شنوم ز باد ، بیهوش شوم شمارهٔ ۳۵ - در تغزل: در منزل غم فگنده مفرش ماییم شمارهٔ ۳۶ - در شکوه: بر یاد تو ، بی تو ، این جهان گذران شمارهٔ ۳۷ - در تغزل: ای روی تو فردوس برین دل من شمارهٔ ۳۸ - در تغزل: ای من ز غمت وطن در آتش کرده شمارهٔ ۳۹ - در مدیحه گوید: ای دست زمانه بسته از بیدادی شمارهٔ ۴۰ - در شکوه: عدل تو اگر چهره بما بنمودی شمارهٔ ۴۱ - در مدح رکن الدین: ای رکن الدین ، ز ابر و دریا بیشی شمارهٔ ۴۲ - در تغزل: از حسرت رخسار تو ، ای زیباروی شمارهٔ ۴۳ - در مدح ملک اتسز: شاها ، بجلال ، آسمانی گویی