شماره ۱: شخصی از فقیهی سؤال کرد که مرا آفتابه‌ای هست ...

نوشته سعدی در خبیثات و مجالس الهزل فصل المضحکات

شخصی از فقیهی سؤال کرد که مرا آفتابه‌ای هست شکسته، چون از ریدن فارغ می‌شوم آفتابه تهی می‌گردد. گفت: اول استنجا کن بعد از آن قضای حاجت.

نظر خود را بنویسید

نظرات