شماره ۵: - شخصی نشسته بود و کیرش پیدا بود. پسر گفت: بابا ...
نوشته سعدی در خبیثات و مجالس الهزل فصل المضحکات
شخصی نشسته بود و کیرش پیدا بود. پسر گفت: «بابا این چیست؟» گفت: «پای بابای توست». گفت: «این پای را کفش کجاست؟» گفت: «مادرت کهنه طرطوسی دارد که گاهگاه به این پای میکشم».