غزل شمارهٔ ۵۹۲: روی بپوش ای قمر خانگی

نوشته سعدی در دیوان اشعار سعدی فصل غزلیات

روی بپوش ای قمر خانگی

تا نکشد عقل به دیوانگی


بلعجبی‌های خیالت ببست

چشم خردمندی و فرزانگی


با تو بباشم به کدام آبروی

یا بگریزم به چه مردانگی


با تو برآمیختنم آرزوست

وز همه کس وحشت و بیگانگی


پرده برانداز شبی شمع وار

تا همه سوزیم به پروانگی


یا ببرد خانه سعدی خیال

یا ببرد دوست به همخانگی


نظر خود را بنویسید

نظرات